دوای درد ما دیگر شراب ارغوانی نیست
چو صدر سینه ی ما را دگر همداستانی نیست.
عقاب عشق می خواهم که پر گیرم به شهبالش
به آنجا در سما تازم که خوشتر آسمانی نیست.
چه می ترسانییم امشب: رقیبان دون و خونریزند؛
برای گُرد این میدان دگر این پرسمانی نیست.
جهان جز انعکاس جلوه ای از جلوه هایش نیست
که پیش چشم بیداران همان هم خود جهانی نیست.
هزاران نوگل و لاله جهانت گلستان سازد
بخوان ای بلبل شیدا اگر چه گلستانی نیست.
بیا تا منزل جانان و از دنیا فراغت جو
که گردیدم همه آفاق و بهتر آستانی نیست.
جهانی نور می بارد ز مهر مهربانیها
که می گوید که این دوران زمان دلستانی نیست؟
دوازدهم دیماه 1387
اتاوا
Recently by Manoucher Avaznia | Comments | Date |
---|---|---|
زیر و زبر | 6 | Nov 11, 2012 |
مگس | - | Nov 03, 2012 |
شیرین کار | - | Oct 21, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
ابی جان؛
Manoucher AvazniaSat Jan 03, 2009 09:41 PM PST
چنین که یار می شکند به کعبه بتها را
ترسم به کون ومکان صنم نخواهد ماند.
گرداب حادثه که فرو خورد بط را
دارد نشان که لنگر و بلم نخواهد ماند.
بر خیز؛ چراغ باده بیفروز و شادمانی کن
که آسمان و زمین دژم نخواهد ماند.
چو یار موی نماید؛ رخی برافروزد
غبار غم به چشم ترم نخواهد ماند.
سوری جان؛
Manoucher AvazniaSat Jan 03, 2009 09:00 PM PST
چه خوش است عاشقان را به سر قرار دیدن.
در هر حال از دیدارت شادمانم. آنقدر سر من هم شلوغ بود که مجال نوشتن پاسخی در خورد دوستان هم نیافتم. امید که بر من ببخشایند. با خودم گفتم:
دلا بی باک می نوشی شراب از ساغر ساقی
چه می دانی که این معجون شهد است؛ شوکرانی نیست؟
Manouchehr aziz
by Souri on Sat Jan 03, 2009 08:18 PM PSTIt's a while I haven't communicate with you, but I read all your poems and enjoy them all as before. This one is wonderful, very nice....and I loved your "Safar" one the most.
Thanks a lot. Wish you the bests in this coming year.
آرش جان؛
Manoucher AvazniaSat Jan 03, 2009 08:41 AM PST
سپاس.
ابی جان؛
Manoucher AvazniaSat Jan 03, 2009 08:40 AM PST
سپاس.
البرز جان؛
Manoucher AvazniaSat Jan 03, 2009 08:38 AM PST
سپاس. شاد باشی.
نازی جان؛
Manoucher AvazniaSat Jan 03, 2009 08:49 PM PST
سپاس.
سحر یک نوگل خندان ز مرغ بوستان پرسید:
"تمنای وصالت را مگر هرگز کرانی نیست؟"
غنای خلوت دل دوستتر دارند درویشان
به بزم شور و دلداری شه و صاحبقرانی نیست.
Lovely as usual; hope you don't mind a couple of Fozoli's :o)
by Arash Monzavi-Kia on Fri Jan 02, 2009 05:29 PM PSTدوای درد ما دیگر شراب ارغوانی نیست
چو صبر سینه ی ما را دگر همداستانی نیست.
جهان جز انعکاس جلوه ای از جلوه هایش نی
که پیش چشم بیداران همان هم خود جهانی نیست.
منوچهر جان
ebi amirhosseiniFri Jan 02, 2009 02:52 PM PST
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
چو پرده دار به شمشیر میزند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است
چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند
سرود مجلس جمشید گفتهاند این بود
که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند
غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه
که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
توانگرا دل درویش خود به دست آور
که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
بدین رواق زبرجد نوشتهاند به زر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند
ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
Ebi aka Haaji
Wonderful...
by alborz on Thu Jan 01, 2009 11:48 PM PST... and timely.
Many thanks and happy new year.
Alborz
Love
by Nazy Kaviani on Thu Jan 01, 2009 09:47 PM PSTHigh and low
I looked
I searched
I begged
Searching for meaning
Searaching for interpretation
Searaching for guidance
Hills
Mountains
Pinnacles
Ponds
Lakes, and
Oceans
Deserts
Plains, and
Continents
Sorcerers
Fortune tellers, and
Wisemen
Texts
Books, and
Schools
When I returned
Empty-handed
Tired, and
Desolate
Seeking comfort
Shelter
Solace
Within
Alone with my heart
I saw it
Touched it
Drank it
And grew
The alchemy of life
The essence of being
The key to peace all around
Love.
Irandokht Jaan;
by Manoucher Avaznia on Thu Jan 01, 2009 09:16 PM PSTIt is my pleasure. I thank you for your heartening comments.
Sepaas
how beautiful
by IRANdokht on Thu Jan 01, 2009 09:03 PM PSTit's times like this that we need to have someone to share our thoughts and our worries with, and find peace of mind in a safe and warm companionship.
thank you for the pure sentiments and your eloquently put together thoughts.
IRANdokht