این چه بانگ است کز خود پنهان من
گاه و گه با من بگوید صد سخن؟
پرده هایش خوشتر از نای هزار
همنوایی بهتر از ده انجمن.
هر نسیمی که ز بستانش وزد
یادم آرد از گلستان وطن.
مجلس دلدادهگان یک رنگ و روست
جای ایمان است نه هرگز جای ظن.
هر که آنجا ذره شد اندر گروه
می نبیند او فراق روح و تن.
آنکه دلبر جست از خویشی برست؛
عاشقی را دیده ای جویای من؟
صحبت دلداده با دلبر خوش است
محرم این راز نی گوش زغن.
چهری آمد بانگ نایت؛ گوش دار
بانگ خاموشان به از صدها سخن.
شانزدهم فروردین 1388
اتاوا
Recently by Manoucher Avaznia | Comments | Date |
---|---|---|
زیر و زبر | 6 | Nov 11, 2012 |
مگس | - | Nov 03, 2012 |
شیرین کار | - | Oct 21, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
شراب سرخ گرامی؛
Manoucher AvazniaFri Apr 17, 2009 09:48 PM PDT
چه اندازه ترا گفتم تو هم مدهوش ازین جامی
به پیش چشم یک عالم بسی انکار کردی تو
نه تنها دلبری کردی؛ نه تنها رنجم افزودی
دلم خونین به تیر نرگس بیمار کردی تو
Dear Redwine
by Souri on Fri Apr 17, 2009 07:12 PM PDTWhat a beautiful poem. Why don't you come in the moshaereh blog?
I know how many great poems you know by heart. Let us enjoy them there too. We are waiting for you.
...
by Red Wine on Fri Apr 17, 2009 06:47 PM PDTربطي نداره ولي اين شعر فقط به خاطرم مياد...
به قدر هر چه گل ديدم مرا ازار کردی تو
خيانت را دوباره در دلم تکرار کردی تو
عجب ديوانه بودم من که بستم دل به چشمانت
و کار قلب اين ديوانه را دشوار کردی تو
چقدر از التماسم پيش مردم ابرويم رفت
چقدر اين چشم ها را پيش مردم خوار کردی تو
شنيدم بارها با ديگران بودی وليکن حيف
شهامت مال هر کس نيست،پس انکار کردی تو
---
عزت زياد منوچهر جان.
ماندای گرامی؛
Manoucher AvazniaFri Apr 17, 2009 05:00 PM PDT
سپاس.
دست شمادرد نکنه
MondaFri Apr 17, 2009 10:03 AM PDT
چقدر گویا و زیبا بود. ممنون.
سوری جان؛
Manoucher AvazniaThu Apr 16, 2009 09:33 PM PDT
زیاد مطمئن نیستم. ولی، دوستانی که مشاعره می کنند سرشار ازخلوصند و ما خدمتشان ارادت داریم. فکر می کنم این قدری فراتر از صحبت ما می رود.
قربانت
آقا جواد؛
Manoucher AvazniaThu Apr 16, 2009 09:28 PM PDT
سلام
بوی یاس و گل که جانها نو کند
هرگز آن جان را نبخشاید که آن شیرین دهن
I meant this part :
by Souri on Thu Apr 16, 2009 09:22 PM PDTمجلس دلدادهگان یک رنگ و روست
جای ایمان است نه هرگز جای ظن.
سوری جان سلام؛
Manoucher AvazniaThu Apr 16, 2009 09:19 PM PDT
نه؛ اگرچه جای مصاحبت با یاران است.
Mr Yassari
by Souri on Thu Apr 16, 2009 09:10 PM PDTDid you get my email?
منوچهر خان چه زیبا سرودید!
Javad YassariThu Apr 16, 2009 09:05 PM PDT
افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
مقدمش یارب مبارک باد بر سرو و سمن
خوش بجای خویشتن بود این نشست خسروی
تا نشیند هر کسی اکنون بجای خویشتن
خاتم جم را بشارت ده بحسن خاتمت
کاسم اعظم کرد ازو کوتاه دست اهرمن
I believe....
by Souri on Thu Apr 16, 2009 08:53 PM PDTYour "Chistaan" is: Iranian.com! :O)
Thanks Manouchehr jaan, as always your poem is both very meaningful and very beautiful.