Manoucher Avaznia

Orang Jaan;

Sepaas.

Beautiful

Thnaks

Orang

سوریا؛ این سر

سوریا؛ این سر شوریده هواخواه نگار

می رود یک ره نا طی شده تا دیدن یار

هر دم از گرد رهی کو بنشیند به سرش

طبع او نرم شود و چامه بر آرد چو بهار

ابی آقا سر من

ابی آقا سر من گرم ز لطف و سخنِ ساحر و جانانه تست

شادکامیم ز صفای نفس زیرک و فرزانه ی تست

هر چکامه که فرستی ز سر مهراز آن دولت بیدار ادب

جامی از یک می صافی شده در گرمی خمخانه ی تست 

Dear Manouchehr

That's again another poem that I have to ponder about. It is very meaningful, I mean very much philosophical and "erfaani"

I don't know what was it your mind when you were writing this, but as always, this is a masterpiece. Thanks for sharing.

منوچهر جان

پاشو ای مست که دنیا همه دیوانه تست

همه آفاق پر از نعره مستانه تست

در دکان همه باده فروشان تخته است

آن که باز است همیشه در میخانه تست

دست مشاطه طبع تو بنازم که هنوز

زیور زلف عروسان سخن شانه تست

ای زیارتگه رندان قلندر برخیز

توشه من همه در گوشه انبانه تست

همت ای پیر که کشکول گدائی در کف

رندم و حاجتم آن همت رندانه تست

ای کلید در گنجینه اسرار ازل

عقل دیوانه گنجی که به ویرانه تست

شمع من دور تو گردم به کاخ شب وصل

هر که توفیق پری یافته پروانه تست

همه غواص ادب بودم و هر جا صدفیست

همه بازش دهن از حیرت دردانه تست

زهره گو تا دم صبح ابد افسون بدمد

چشمک نرگس مخمور به افسانه تست

ای گدای سرخوانت همه شاهان جهان

شهریار آمده دربان در خانه تست

Ebi aka Haaji