رهایی از بند

Manoucher Avaznia
by Manoucher Avaznia
04-Sep-2009
 

مرا از پیک آن صاقی چه پیغام آمده ست امشب؟

هزاران نقش شورافکن که در جام آمده ست امشب.

حضور آن نگار خوش که با الحاح می جستیم؛

همی بینم به پای خود که بر بام آمده ست امشب.

جهان سرکش بدخو که جز تلخی نیفزودی،

عجب می بینمش شیرین مرا رام آمده ست امشب.

از آن دریای طوفانزا، حقیقت را، عجب دارم؛

چه حال افتاده است، جانا، که آرام آمده ست امشب؟

مگر از مهر فرزندی دگرگون گشته حال ما،

که زال سرسپید من بَرِ سام آمده ست امشب؟

خیالش راحت جان گشت و تسکین درون ما،

نمی بینی غریو ناله های من به فرجام آمده ست امشب؟

چه حال افتاده است او را که در گردون دون چهری،

رها از بند بدنامی و از نام آمده ست امشب؟

 

چهاردهم شهریور 1388

اتاوا


Share/Save/Bookmark

Recently by Manoucher AvazniaCommentsDate
زیر و زبر
6
Nov 11, 2012
مگس
-
Nov 03, 2012
شیرین کار
-
Oct 21, 2012
more from Manoucher Avaznia
 
jamshid

Manouchehr, this is great

by jamshid on

Manouchehr, this is great work!


Jaleho

درود بر منوچهر خان عزیز!

Jaleho


دلمان برای شعر‌های شما تنگ شده بود. امیدوارم که تابستانتان به خوشی‌ گذشته باشد.

 


Souri

I loved that one

by Souri on

Thank you, Manouchehr jan.

Again, one of those beautiful meaningful poems, which remind me of Hafez great works.