یک تَنَم


Share/Save/Bookmark

persian westender
by persian westender
20-Jul-2012
 

 

یک تَنَم، که پیشِ تو انگار/  دارد آفتاب‌سوخته میشود

و نگاهِ من بی‌ اختیار  /    به خورشید دوخته میشود

هرگز، هرگز در عمرِ خود / مغزِ اقتصادی نداشته ام!

دلم همیشه در بازارِ تو  /   زیرِ قیمت فروخته میشود

بیا تا کمی‌ تو را   /  زیرِ اشک‌هایم شستشو دهم

و تو را به هق هق‌های  /شبانه روزی‌ام  خو دهم

من به تو یاد می‌دهم    /  چطور، زار گریه کنی‌

تو به من یاد بده چطور    بغض را یکجا فرو دهم

من یک تَنَم، که پیش تو انگار /  ذره ذره سوخته میشود

شاید که عشق اینطور / ساده تر آموخته میشود

 

تیر ۱۳۹۱


Share/Save/Bookmark

Recently by persian westenderCommentsDate
مغشوش‌ها
2
Nov 25, 2012
میهمانیِ مترسک ها
2
Nov 04, 2012
چنین گفت رستم
1
Oct 28, 2012
more from persian westender
 
persian westender

Soosan Khanoom

by persian westender on

Merci for visiting... 

 


Soosan Khanoom

Oh... so sweet.

by Soosan Khanoom on

: )


persian westender

You are very welcome, Divaneh aziz

by persian westender on

 

 


divaneh

Love song

by divaneh on

Thanks dear PW for sharing this beautiful poem.