سیمون دوبووار بعد از ٦٠ سال


Share/Save/Bookmark

سیمون دوبووار بعد از ٦٠ سال
by ونداد
09-Jun-2010
 

سیمون دوبووار بعد از ٦٠ سال

ترجمهی ونداد زمانی

نوشتن کتاب « جنس دوم» توسط سیمون دوبووار در سال ١٩٤٦، که به یکی از ماندگارترین مطالعات در باره وضعیت زنان تبدیل شد در بحبوحه دورانی بود که جوامع غربی با خجالت و ترس و لرز مشغول تحویل بخشی از حقوق زنان به آنها بودند. قوانین فرانسه از یک سال پیش به زنها اجازه شرکت در انتخابات را داده بود وخبری از حق پیشگیری از بارداری و زایش فرزند ناخواسته نبود.

در میان چنین اوضاع محدود و نابرابر، هم خشم موجود در کتاب این نویسنده تیزبین فرانسوی طبیعی مینمود و هم اعتراضات جامعه ای که به این نوع گستاخی های زنانه عادت نداشت. واتیکان کتاب او را در لیست ممنوع جای داد و آلبر کامو اعتراض کرد که دوبووار، مرد فرانسوی را به مضحکه کشیده است.

البته واکنشهای مثبتی نیز در همان زمان در موج انبوه برخوردهای یک جانبه مردان نسبت به « جنس دوم » ابراز شده بود. در همان حین که روانشناس معروف کارل منینگر آنرا متظاهرانه و خسته کننده یافته بود، فیلیپ ویلی رمان نویس، آنرا یکی از بهترین کتابهای زمانه قلمداد کرده بود.

خانم بلانشه کنوپ، همسر رئیس انتشاراتی بزرگ امریکایی « کنوپ» در سفر فرانسه اش متوجه این کتاب شد و چون حدس زده بود که متنی است روشنفکرانه در باره انواع و اشکال روابط جنسی، از یک جانور شناس بازنشسته به نام هووارد پارشلی که بخشی از تحصیلاتش را در فرانسه گذرانده بود و در آن زمان با تیم مترجمین موسسه انتشاراتی کار می کرد خواست تا کتاب دوبووار را به انگلیسی برگرداند.

انتشاراتی کنوپ از مترجم صریحا درخواست کرد که آنرا تا حد امکان خلاصه کند و آقای پارشلی با حذف ١٥ درصد از حجم اصلی کتاب « جنس دوم »، سفارش آنها را رعایت کرد. بدین ترتیب بود که کتاب خلاصه شده با ترجمه یک دانشمند، برانگیزاننده کنکاش های ذهنی دو نسل از فمتینیست های جهان گردید. ترجمه ای که راهگشای نظرات جالب بتی فریدان در کتاب « عرفان زنانه» و دیدگاه مطالبه گر کیت میلـت در « سیاست های جنسی» و بسیاری از آثار تفکر برانگیز زنان نویسنده دیگر گردید.

بعد از ٦٠ سال، برای اولین بار ترجمه جدیدی از کتاب « جنس دوم » بدون هیچ گونه سانسور توسط شیلا ملوانی و کنستانس بورد به قفسه کتاب فروشی ها راه پیدا کرده است. ترجمه جدید که فرایند احساسات عمیق و دلبستگی دو مترجم کارآمد می باشد- که بیش از ٤٠ سال تجربه آکادمیک در فرانسه را با خود دارند- نوید فرخنده ای است در راستای انتقال هر چه صمیمی تر ادبیات مربوط به مبارزه زنان برای دستیابی به دنیای انسانی تر برای همه مردم روی زمین.

سیمون دوبووار با جمعآوری مدارک مستند موجود در طول تاریخ در باره موقعیت زنان در کتاب خود به دلائلی اشاره می کند که زنان را وادار کرده است تا به نقش جنس درجه دوم درجامعه انسانی تن دهند. دوبووار برای اثبات نظرات خود از علوم مربوط به اقوام و نژادهای بشر، زیست شناسی، علوم طبیعی، ادبیات عامه، فلسفه و اسطوره ها و جامعه شناسی استفاده کرده است.

در یکی از جالب ترین بخشهای کتاب « زنان متاهل» که در ترجمه اولیه، بیشتر از بخشهای دیگر دستکاری شده بود پی می بریم که دوبووار، نقل قولهای زیادی از دفترچه خاطرات و داستانهای زنان نویسنده نظیر ویرجینیا وولف، کولف و ادیث وارتون را به عاریه گرفته است. او همچنین به عادت جا افتاده به جای زنان نوشتن را در نویسندگان مرد نظیر مونتاین، استاندال و دی.اچ. لورنس که از قول زنان قهرمان داستان های خود حرف می زنند اعتراض می کند. اعتراضی که توام است با افشلی نحوه رفتار نویسندگان مزبور با زنانی مکه در زندگی شان نقش داشته اند.

او با اصرار جدی از زنها میخواهد که برای آزادی و حقوق خود تلاش کنند و تاکید میکند که مبارزه آنها در نهایت به نفع مردان نیز خواهد بود « وقتی که نیمی از بشر از چرخه بردگی نیمه دیگر رها شد و همراه با آن سیستم دروغ و ستم نیز از بین رفت، همه پی خواهند برد که مفهوم حقیقی رابطه زن و مرد چه مزیتی به تفاوت نابرابر زنان و مردان در وضعیت کنونی دارد».

شکی نیست که بعد از گذشت بیش از نیم قرن، بسیاری از دیدگاههای دوبووار واقعیت و حتی مرجعیت اعتراضی اش را از دست داده است. او در کتابش از نابرابری شغلی گسترده سخن گفته بود در زمانی که اقلیت بسیار کوچکی از زنان شاغل بودند و در گوشه و کناردیدگاه هایش در باره قرارداد زناشویی و غریزه مادری می شود ردپای توهم بدبینانه را نیز جستجو کرد که عکسل العمل شرایط بسیار نابرابر عصر او است.

بعضی مواقع نگاه خشم آلود دوبووار از حد منطق ناشی از شرائط ناگوار زمانه اش فراتر می رفت. از دید او رابطه جنسی بین زن و مرد « به شکل خطرناکی مرگبار است». به عقیده دوبووار، همه دوره های مربوط به تولید نسل در زنان وسایل کنیز کننده ای بیش نیست. عادت ماهانه زنان « انزجارآور، ترسناک و نشانه درد و مرگ است»، و بر طبق همان شیوه نگاه، شیر دادن و بچه داری نیز فقط « بردگی طاقت فرساست».

سایه شوم نفرین به همین ترتیب بر اکثر ماجراهای اساسی زندگی زنان سایه افکنده است. برای مثال دوبووار باور دارد که اولین رابطه های جنسی و شب های عروسی « به جای آنکه یک تجربه اروتیک باشند به امتحان سختی برای ابراز بی گناهی تبدیل می شوند که معمولا زنان را برای همیشه از سکس دلسرد می کند». او حتی به ازدواج های موفق نیز با بدبینی یاد می کند و می گوید که سرنوشت ازدواج های بدون مسئله نیز چیزی جز بی تفاوتی کامل نیست.

با همه تعبیرات و نکات شتابزده و مطلق نگری های پراکنده در لابلای « جنس دوم»، بی شک این اثر همچنان نقش عظیمی در مباحث مربوط به حقوق زنان را برای خود حفظ کرده است. یکی از مفیدترین فصل های کتابش، اهمیتی است که سیمون دوبووار به فعالیت های هنری زنان می دهد. او در این فصل با طرح سئوالاتی نظیر آنکه چرا زنان آثار پرقدرت کمتری نسبت به مردان خلق کرده اند؟ و چرا زنان میل وافری دارند که برای خوشایند دیگران کار کنند؟ او با جواب های که به این دغدغه ها داده است همچنان توانسته است مرجع بخشی از مباحث محافل فمینیستی باشد.

FRANCINE du PLESSIX GRAY, Dispatches From the Other, The New York Times

THE SECOND SEX By Simone de Beauvoir, Translated by Constance Borde and Sheila Malovany-Chevallier, 800 pp. Alfred A. Knopf. $40
//www.zamaaneh.com/zanan/2010/05/post_97.html


Share/Save/Bookmark

more from ونداد
 
Sahameddin Ghiassi

The man and woman are just one

by Sahameddin Ghiassi on

That is the woman who as a mother has right about the life of all important men or not. That is the woman who create and born the men. Do not separate men and women from each other the are just one. Or one spirit in two bodies and the bodies want to be united or not? Men need woman. A man who is important is born and trained by his mother or not?