WHERE

ما راكجا میبرید؟­

ببینیم گروه های سیاسی تازه دمكرات امروز ما را به كجا می­خواهند ببرند

30-Sep-2009 (3 comments)
آنچه كه همهٌ ما از چند ماه پیش شاهدش هستیم پیدایش حركت مردمی عظیمی است كه از روز تأسیس جمهوری اسلامی تا به حال سابقه نداشته است. این حركت كه نطفه اش در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری اسلامی بسته شد ضربه ای به نظام اسلامی وارد آورد كه از زیر بار آن كمر راست نخواهد كرد. ولی در عین حال از همان ابتدا هم روشن بود كه باید برای ادامهٌ حركت استراتژی معقولی پیدا كرد وگرنه نیرویی كه به راه افتاده است، هر قدر هم وسیع باشد، در نهایت راه به جایی نخواهد برد. نمی­توان این جریان را فقط با ذكر فجایع رژیم زنده نگاه داشت، حیات این جنبش مستلزم داشتن هدف روشن است. >>>

DREAMS

دلتا های از شکل افتاده

با مادر بزرگم که حرف می زدم می گفت هنوز قطار چوبی را در انبار حیاط بزرگ خانه پدری مان نگه داشته

30-Sep-2009 (8 comments)
دلتاهای از شکل افتاده حجاری های فرسوده را با آب رودخانه ها در هم می آمیزند تا از سکوت، ترانه ای بسازند برای منی که، در انتهای این دشت پر ملال به انتظار رودخانه های تاریخ مصرف گذشته نشسته ام. پیچ های تو در تو را از هم باز می کنم مثل حرکت دو دستی که در شنا موج آب های دو طرف شناگر را به طرف مخالف سوق می دهد. شن های این جایی که هستم خیلی نرم و آسان برای کنده شدن نیستند. کمی آب لازم دارم تا مثل وقتی که موهای بلندت را قیچی می زدم آسان تر کارم را انجام بدهم. >>>

MUST GO

آقای خامنه ای باید برود

رهبران جنبش باید بدانند که حتی ساده ­ترین اهداف مردم­سالارانه با حضور "آقا"، حکومتش و لشکر شعبان بی­ مخ‌ هایش امکان پذیر نیست

28-Sep-2009 (9 comments)
قدس آمد و رفت و فصل کیفتأ تازه­ای را در مبارزه‌یِ مردم­سالارانه‌یِ مردم­مان باز کرد. از هفته‌هایِ پیش از روز قدس همه‌یِ چشم‌ها به روز قدس بود، هم در جبهه‌یِ کودتا و هم در صفوفِ جنبش. سؤال خیلی ساده بود: بعد از این شکنجه‌ها، کشتار‌ها، تجاوز‌ها و تهدید‌های متعدد و مکرر و لجن پاشیِ شبانه روزیِ صدا و سیمایِ ننگ، آیا مردم به خیابان‌ها باز خواهند آمد؟ از همان آغاز انتخابات خرداد هر بار تناسب قوا بین نیرو‌های استبداد و مردمسالاری تغییر کیفی یافت رژیم تاکتیک‌های تازه بکار برده. تظاهرات روز قدس یکی ازین نقاط عطف بود که جنبش را به مرحله‌ی کیفتأ تازه وارد کرد. مرور گذرایی می‌کنم به این نقاط عطف جنبش از خرداد تا امروز>>>

TANZ

افطار با شیطان

رابطه حزب توده با خیانت و جمهوری اسلامی‌ با جنایت - قسمت سوم

28-Sep-2009 (19 comments)
تلفن چند بار زنگ زده بود، تا رینگ آخر مثل پتک بر سرم کوبید و بیدار شدم. دو بعد از نصف شب یکشنبه بود و بی‌ اختیار، گمان کردم از آمریکاست و لابد حال مادر بدتر شده. قلبم دیوانه وار به تپش افتاد و عرق سردی به تنم نشست. روی گوشی‌ شیرجه رفتم و با فریاد گفتم، الو الو ! از آنطرف، مهدی عرب با خنده جواب داد، "واسه چی‌ داد می‌زنی‌ شازده، مگه دختره تخمتو گاز گرفته؟" نفس راحتی‌ کشیدم و گفتم، خوار کسده اینم موقع تلفن زدنه؟!" ماه رم-از-آن بود و سال ۶۵. هنوز امام میفرمودند که صلح بین اسلام و کفر معنی‌ ندارد و هنوز راه قدس از کربلا میگذشت>>>

POETRY

طاعون
25-Sep-2009 (5 comments)
چه کردید ای دیوان
کامروز عزیزانِ منزل
به میلیون و به بیش
جان بر کف به خیابانند
تا پاک کنند روستا را
از حضور شومتان >>>

HUMOR

زهر شیرین جام دوستی

در دوران میانسالی دچار توهماتی هستم که لازمه تحققشان نیروی جسمانی دوران پیش است

23-Sep-2009 (one comment)
شوت‌ها در 20 سالگی و حتا 30 سالگی هم، وقتی شلیک می‌شوند، مانند گلوله سوت می‌کشند، اما در حوالی 48 بیشتر در هوا پرسه می‌زنند. و در نزدیکی 60 سالگی تنها با آهی کوتاه از خیر همه چیز می‌گذرند. به همین دلیل می‌توان به راحتی شمار افراد شرور و غیرقانونی را که هر تیم به نسبت بی‌کلاسی‌اش از آنها بهره می‌برد، شناسائی نمود. مسابقه‌ها از لس آنجلس باید به جای دیگری منتقل شوند چون انگیزه‌ی بازیکنان برای باخت، با هر برد، بیشتر می‌شود: استراحت در سواحل جنوب کالیفرنیا + چلو کباب. >>>

SORROW

خسته شدم از درد

قلبی که فکر نمیکردم جای شکستن داشته باشه، شکست

23-Sep-2009 (8 comments)
با یک شکست تجاری آغاز شد. دنبالش برگشت به خونه‌ای که مستأجرا دربو داغونش کرده بودن و انگار دیگه عشق ازش کوچ کرده بود. یک ماه نشده بود که خبر دلخراش مرگ تنها عمویم را دریافت کردم. عمویی که برام خیلی‌ عزیز بود...خیلی‌. چهار ماه نشد که خبر خون ریزی مغزی مادرم از ایران اومد و رفتن اون به کما. مادر جراحی شد و همه چی‌ تقریبا خوب پیش رفت. چهار ماه بد خبر تصادف شدید عزیز دیگری، دختر خواهرم...صورت زیبا و معصومش خورد شده بود...اونم به خیر گذشت، اگه بشه اسمشو گذاشت خیر!>>>

POETRY

عصیانی ها
23-Sep-2009 (4 comments)
این توده ی خشم قصد عصیان دارد
آهنگ بلاد ناخدایان دارد
این نهضت نو خاسته در دامن خویش
صد کاوه، دو صد رستم دستان دارد
زنهار که این توده ی خشم آلوده
تندر به گلو، به سینه توفان دارد >>>

STORY

 انقلاب مخملی

گرفتاری من از وقتی شروع شد که یک ایرانی وارد معبد سرخپوستان بومی جزیره شد و بعد از مدتی به عنوان جادوگر بزرگ انتخاب گردید

21-Sep-2009 (one comment)
هر چه از حضور ایرانیها در جزیره می گذرد، با خود فکر می کنم که شاه ایران چقدر کار دشواری داشت که با جمع کردن ایرانیها در خود ایران و مشغول کردن آنها با رقص باباکرم و بازی نان بیار کباب ببر و کی بود کی بود من نبودم و قائم باشک... و جلوگیری از مهاجرت آنها به همه دنیا از گروئنلند و ایسلند در شمال تا تنگه ماژلان و دماغه امید نیک در جنوب، چه خدمت عظیمی به امنیت بین المللی میکرد. ایرانیها اول از همه اسامی خود را چه زن و چه مرد، به محض ورود به جزیره عوض کرده و نام های سرخپوستی بر گزیدند و در فرودگاه رقص خورشید برگزار کردند>>>

TANZ

مهمان آن آقایان

رابطه حزب توده با خیانت و جمهوری اسلامی‌ با جنایت - قسمت دوم

21-Sep-2009 (14 comments)
یه بعد از ظهر تابستون در شیراز، که هنوز تا فصل شکار خیلی‌ مونده بود، از بی‌ حوصلگی‌ تو آلاچیق باغ و رو کرسی‌ مخده لم داده بودم و با تفنگ بادی، سارهای روی سپیدار هشتی‌ رو میزدم. هر بار یکی‌ می‌ افتاد و بقیه فرار میکردند. ده پونزده دقیقه که میگذشت، چند تایی‌ دوباره مینشستند. باز، سینه سیاه و براقی‌ بود و صدای خفه 'پک' ، و ساری می افتاد . عمو جان که پیشم نشست، چون عاشق محبتش بودم، از جا جستم و گفتم، "شربت و میوه بیارم؟" لبخند گنگی‌ زد و جواب داد، "نه، فقط حرمت حیات رو نگهدار!" بیست سالی‌ طول کشید تا مطلب رو حس کردم. >>>

UPRISING

خیزشِ وقار

ایران هرگز به روزهای پیش از خرداد بازنخواهد گشت

19-Sep-2009 (5 comments)
شورشِ مردم ایران از روزهای خرداد تا امروز، خیزشِ مردمی است که از رفتار خودسرانه و بالادستانه‌ی دولتمردانِ خود زخمی و خسته هستند و اکنون سال‌هاست که کاسه‌ی صبرشان لبریز است. این مردم برخاسته‌اند تا آوای خویش را به گوش خودشیفتگانِ قدرت‌پرست برسانند که: «دیگر بس است!» شورش مردم ایران که جوانان جلودار آنند، همانا خیزشِ وقار است، خیزشِ کرامت انسانی است بر علیه آنان که احترام به انسان و تکریمِ فرد را نیاموخته‌اند، چون خود هماره از آن بی‌بهره بوده‌اند. خیزشِ احترام به خویشتنِ خویشِ یک ملت است در برابر آنان که از مردمی فروتن و سختکوش و صلح‌دوست و آزادیخواه در دنیا تصویری هیولائی و ترسناک ساخته‌اند >>>

FICTION

آسیه در میان دو دنیا

روایت زندگی زن روستایی ایرانی است، در گذرگاه عبور جامعه از سنت به مدرنیته

18-Sep-2009 (2 comments)
آسیه، چهارده ساله، صدمترى دورتر از آخرین خانه ى روستا، نزدیك گورستان روى سنگى نشسته بود كه نامش را بالش رستم گذاشته بودند. داشت به نام خودش مى اندیشید. فكر كرد كاش اسمش صدیقه بود. نخستین بارى كه این نام را شنیده بود دچار این حس شده بود كه در اصل یك صدیقه نامى بوده است. و به خودش گفت دیگر باید فرار كنم. از سه روز پیش كه ماه جبین كتكش زده بود داشت به فرار فكر مى كرد، و مرد كه از دور پیدا شد آسیه فكر كرد به همین شوهر مى كنم.>>>

NO RETURN

نقطه بدون بازگشت

تضاد بین حاکمیت و مخالفان آن در جنبش سبز و جامعه مدنی به نقطه بدون بازگشت و آشتی‌ناپذیری نزدیک می‌شود

17-Sep-2009 (one comment)
در کشمکش بین دو نیروی درگیر با یک‌دیگر مرحله‌ای ممکن است پیش بیاید که از آن به عنوان نقطه بدون بازگشت یاد می‌شود. در این نقطه راه مسالمت‌آمیزی برای برون رفت از بن‌بست باقی نمی‌ماند. این نقطه ممکن است بر اثر تندروی‌های یک طرف یا هر دو طرف پیش بیاید. تا پیش از رسیدن به این نقطه، راه فراری برای طرفین باز می‌ماند. در آن شرایط، آن‌ها می‌توانند با نشان دادن انعطاف به دنبال سازش برآیند و به نحوی با هم کنار بیایند. ولی وقتی درگیری به نقطه بدون بازگشت رسید دیگر بسیار دیر شده است. برای دو طرف راهی جز «درگیری تا حد مرگ» باقی نمی‌ماند. درگیری در این مرحله به نبرد مرگ و زندگی تبدیل می‌شود>>>

MONTAZERI

نامه به آقای منتظری

با صدور فتوی از سربازان و نیروهای انتظامی بخواهید که ازین پس وظیفه ­شان دفاع از مردم است نه سرکوب آنان

16-Sep-2009 (14 comments)
در خاکی که امروز بیش از هرچیز دیگری به فرهنگ آزادمنشی ،تحمل دگر اندیشی و مردم سالاری نیاز دارد، کردار شما آقای منتظری، به مراتب سنگین­تر و زیباتر از هر سخنرانی، به برپایی چینن فرهنگی یاری داده و می‌دهد. روز از نو روزی از نو. این بار کودتاگران ۲۲ خرداد روی ساواک را سفید کردند، و شما بار دیگر چراغ بدست به میدانی باز آمدید که هرگز ترکش نکرده بودید. شما حتی در حبس خانگی چند ساله­تان بر علیه استبداد سخن می‌گفتید. خط مشترک و متحد کننده‌ی تمامی آزادی خواهان امروز بر کناری این رژیم استبدادی و قرون وسطایی و بر سر کارآوردن نظامی­ست که از سر تا پایش بر رأی آزادانه‌ی مردم بر قرار باشد>>>

MONTAZERI

 خودم را مسئول مى‎بينم

پيام به مراجع عظام تقليد، علماء و حوزه هاى علميه ‏

14-Sep-2009 (20 comments)
‏ ‏اين جانب كه همه مى‎دانند مدافع سرسخت حاكميت دينى و از پايه گذاران‏ ‏ولايت فقيه - البته نه به شكل مرسوم فعلى، بلكه به گونه اى كه مردم او را‏ ‏انتخاب نمايند و بر كارهاى او نظارت داشته باشند - بوده ام و در راه تحقق‏ ‏آن در بعد علمى و عملى تلاش زيادى نموده ام، اكنون در مقابل مردم آگاه‏ ‏ايران به خاطر ستم هايى كه تحت اين نام و عنوان بر آنان مى‎رود احساس‏ ‏شرمندگى كرده و خودم را در پيشگاه خداوند بزرگ مسئول و در مقابل‏ ‏خون هاى ريخته شده شهداى عزيز و تجاوزات به حقوق مردم بيگناه‏ ‏مورد عتاب مى‎بينم. >>>

FACEBOOK