MAHMOUD

از لابلای اخبار

این روزها محمود خیلی خنده دار نیست

26-Jul-2009 (5 comments)
اگر شما هم مثل من این روزها با نگرانی اخبار ایران را دنبال می کنید، حتما مثل من حالتان زیاد جا نیست. من فکر نمی کنم حتی طرفداران معدود احمدی نژاد هم از اینکه کوچولوی ریزه میزه شون پیروز شده لذت زیادی برده باشند. به هر حال خشونت ها و قتل و جنایت های اخیر خیلی از پرده ها را برای خیلی ها انداخت و چهرهء واقعی حکومت ایران را هویدا کرد. اختلاف نظرهای سیاسی به کنار، هیچ ایرانی با غیرتی نیست که از دیدن صحنه های اخیر دلش ریش نشده باشد و به روح و جد و آباد هرچی دیکتاتور قاتله (چه فول سایز، چه نیم سایز) صلوات بلند ختم نکرده باشه. خیلی دلم میخواسته برم دنبال دلمشغولی هام، باغچه ام، کتابهام، شعر و موسیقی، اما امسال تابستان ما فعلا که همه اش پشت کامپیوتر و با دلهره برای ایران گذشته>>>

PRESSURE

در باب نظام جمهوری یا اسلامی ایران

اكنون جمهوری اسلامی در برابر فشار موج سبز از درون در حال تركیدن است

23-Jul-2009 (3 comments)
نظام در خود متناقض جمهوری اسلامی ایران دچار شدیدترین بحران هویتی خود در طول حیات سی‌ساله‌اش شده است. این نظام بر اساس تلفیق دو مفهوم متناقض «جمهوریت» مبتنی بر رأی و انتخاب جمهور مردم و «اسلامیت» كه حاكمیت را از آن خدا و «نمایندگان» او بر روی‌ زمین می‌داند شكل گرفته است. تناقض این مفاهیم در قانون اساسی این نظام جابجا متبلور است. علاوه بر این، تأكید بر این مفاهیم متناقض در مواضع و گفتارهای مراجع این نظام و به خصوص آیت‌الله خمینی فراوان دیده می‌شود. دو گفته مشهور او، یعنی «میزان، رأی ملت است»، و این كه اگر مصلحت نظام اقتضا كند می‌توان (نه فقط رأی مردم و بلكه) حتا اصول دین را هم تعطیل كرد، از نمونه‌های آشكار آن است. این تركیب متناقض البته پایدار نبود و روزی خواه ناخواه از درون ترك بر می‌داشت. و ترك امروز پیش آمده است. >>>

POINT

انقلاب سبز چه میخواهد؟

هبران اولیه جنبش برای بقاء خود ناچارند در پس آن جنبش حرکت کنند تا زیر چتر حمایت آن باقی بمانند

23-Jul-2009
بعد از چانه زدنها و بگیر و ببند های بی حساب و کتاب و فراوان که سالها در جمهوری اسلامی رواج داشته، و بعد از برگزاری انتخاباتهای کوچک و بزرگی که در آنها همیشه لیستهای منتخبین شامل نامهای مورد تائید از سوی امام زمان بوده که از صندوق بیرون میآمد، بالاخره در چند روز گذشته یک نفر پیدا شد وقضیه را برای همه روشن کرد که همه اینها زیر سر چه کسی است! حضرت آیت الله محمد یزدی که در طول سه دهه گذشته با مواضع و رفتار بسیار روشن خود در پشت حزب الله، کاملا روشن کرده بود که به هیچ چیزی کمتر از حکومت الله بر روی زمین رضایت نمیدهد و در این راه از صدور هیچگونه فتوا و پشتیبانی از انجام هیچگونه عمل خبیثانه مانند قتلهای زنجیره ای خودداری نخواهد کرد، بالاخره خیال همه را راحت کرد و گفت که حکومت اسلامی مشروعیتش از خداست و اصلا نیازی به "مقبولیت" از طرف خلق خدا ندارد>>>

DOWNFALL

سراشیبی بدون بازگشت

اعترافات و سوداهای هاشمی رفسنجانی

21-Jul-2009 (3 comments)
آقای هاشمی که عمری است با توسل به حیله گری و قساوت، نظام و مرکزیت خود را در آن حفظ کرده است، با سرمستی ناشی از سی سال بر اریکه قدرت نشینی، قادر نیست که به این مسئله ی اساسی معترف شود که این مرتبه، این مردمند که تصمیم خواهند گرفت و به هیچ چیزی کمتر از برقراری عدالت و استقرار دموکراسی در ایران رضایت نخواهند داد. ولو او و دیگر سران نظام هم نخواهند که مانند شاه اعتراف کنند که ((صدای انقلاب ملت را شنیده اند))، این انقلاب آغاز شده است. خیزش جاری مردم فقط یک ((بحران)) گذرا نیست که با به مشهد رفتن آقای هاشمی و تجدید ((بیعت)) با علمای طرفدارش برطرف شود. آنچه در ایران در جریان است، یک انقلاب قوی مسالمت آمیز برای احیای غرور ملی پایمال شده ایرانیان است>>>

REFORMISTS

شایسته تر نبود؟

نه آقای رفسنجانی به اندازه ی سر سوزنی مرا متقاعد می کند که "لیبرال" یا "اصلاح طلب" باشد، و نه مخملباف و نه سروش و نه آقای منتظری

21-Jul-2009 (4 comments)
تا آنجا که من خبر دارم و خوانده ام، آقای محسن مخملباف در این چند هفته، دوبار به پارلمان اروپا دعوت شده، بار اول به همراهی خانم ساتراپی و بار دوم به احتمالی تنها. در این هر دوبار، آقای محسن مخملباف نه از ایده ها و آرمان های من در مورد ایران حرفی زد، که چنین قراری هم نبوده است، و نه به اعتقاد من از این فرصت بسیار مناسبی که به دست آورد، استفاده ی کافی کرد تا در مورد اوضاع اخیر در ایران، به وسعت تظاهرات بی باکانه و تحسین برانگیز مردم در خیابان های تهران و شهرهای دیگر ایران، و به وسعت هزینه ای که مردم برای این شهامت خود پرداخته اند، روشنگری کرده باشد. از جمله ی این کمبودها، یکی هم استفاده ی خانم ساتراپی از یک سند جعلی علیه حکومت اسلامی در پارلمان اروپا بود>>>

MOSHIRI

خاكِ پدران است كه دستِ دگران است
21-Jul-2009
اى خشمِ به جان تاخته، توفانِ شرر شو
اى بغضِ گل انداخته، فريادِ خطر شو
اى روىِ برافروخته, خود پرچمِ ره باش
اى مشتِ برافراخته, افراخته ترشو
اى حافظِ جانِ وطن، از خانه برون آى
از خانه برون چيست كه از خويش به در شو >>>

STORY

بیشه سبز

چاره ای نبود. جانورها باید می زدند سیم آخر. و زدند به سیم آخر

19-Jul-2009
هوای بیشه بدجوری خفه بود. هیچکس حال وحوصله نداشت. میمون که همیشه از بالای درخت عناب برای اهل بیشه داستان بیشه های آن دوردست را تعریف می کرد و درباره خاطرات سفرش روده درازی می کرد، بی حوصله تر ازهروقتی خودش را با دانه های خشک عناب مشغول کرده بود. از وسطشان نخ رد می کرد. طاووس هم حال بهتری نداشت. او که بعضی عصرها با بازکردن چتررنگارنگ پرهایش برای بقیه هنرنمایی می کرد و همه را سرحال می آورد آنقدر بی حوصله بود که حال تمیز کردن پرهایش را هم نداشت... با اینحال بیشه کم وبیش سبز بود. برکه کم آب شده بود اما خشک نشده بود. خوردنی برای همه پیدا می شد. اما هیچ کی دل ودماغ هیچ کاری را نداشت. انگار دیگه همه داشتند به این وضع عادت می کردن>>>

STORY

 خاطرات دیکتاتور

مثل اینکه همه جا رسم است تا آدم نفس مرگ را پشت گوشش احساس کند به یاد دوران کودکی بیفتد

19-Jul-2009 (2 comments)
من کیم جونگ ایل Kim Jong Il هستم. رهبر کره شمالی. در حقیقت دیکتاتور و همه کاره این کشور. لابد می دانید که تازگی ها هم دوباره با شلیک موشک و آزمایش های هسته ای متعدد نظر همه را به کره شمالی و از همه بیشتر به خودم جلب کرده ام. همین چند دقیقه پیش بود که گزارشی از آخرین آزمایشان پزشکی را درباره پیشرفت سرطان لوزالمعده ام دریافت کردم. گواینکه همه پزشکان اطرافم سعی دارند با گفتن کلمات شیرین مرا دلداری دهند ولی می دانم که حد اکثر تا 3 سال دیگر، تازه اگر خوش شانس باشم بتوانم به این زندگی نکبت بار ادامه دهم. خیلی مسخره است ولی آینده جهان به تصمیمات من بستگی دارد.یعنی اگر روزی از زور عصبانیت به دلیل ورم معده و باد فتق و یبوست مزمن و هزار کوفت و زهر مار دیگر، همین جور شانسکی دستور حمله به کره جنوبی را صادر کنم، جان هزاران نفر در اثر این سوء تصمیم من گرفته خواهد شد>>>

POETRY

باد...ک...باد
19-Jul-2009
فرق آنچه من می گویم
با تو
این است
که در برهوت ذهن
من آب می‌ کارم
و درخت روان می‌ سازم >>>

ROHANIYAT

قافیه‌ی باخته

در یک سو، ولی فقیه و تفنگ‌دارانش ایستاده‌اند، و در سوئی دیگر مردمی که خواستار ابتدائی‌ترین حقوق خود هستند

17-Jul-2009 (one comment)
پرسش بسیار ساده این است که وقتی در جامعه‌ای گروهی بیکار و تن‌پرور وجود دارد که به هیچ کس و نهادی نباید حساب پس دهد و تا آنجا که بخواهد کاردش می‌برد، و از آن چنان تشکیلات مستحکمی برخوردار است که بود و نبود حکومت‌های وقت را هم رقم می‌زند، چگونه همچنین گروهی می‌‌تواند پشتیبان مردمی باشد که خود در تحمیق همین مردم بیش از هر گروهی دیگر ذینفع است؛ حتا اگر سنجش زندگی فلاکت‌بار مردم را به عنوان سندی واقعی از نقش ویرانگر نیروهای سیاسی بانفوذ در آن برهه را نادیده بگیریم. تاریخ فعالیت‌ها و کارکردهای این قشر به ما می‌آموزد که هیچگاه روحانیت شیعه بدون محاسبه و یا از سر بخشندگی در جهت ارتقاء جامعه‌ی ایران به سوی دموکراسی و تمدن گامی برنداشته‌است>>>

RAFSANJANI

آقای هاشمی! جمعه روز مبادای شماست!

ما منتظر هستیم که بیایید و کار درست را بکنید، وگرنه خودتان را عاقبت به شر نکنید

15-Jul-2009 (25 comments)
طنز نوشتن علیه شما کار ساده ای است و دفاع از شما کاری سخت، من این هر دو را کرده ام و هر دو را نیز به یک قصد، اینکه کمک کنم تا شما به عنوان یکی از مهم ترین استوانه های سیاست ایران به مسیر درست تری بروید. گفتنش دشوار است، اما من جزو مدافعان سرسخت شما هستم. علت هم این است که معتقدم سیاستمدار با کیاست جواهری است گرانبها که ما کم داریم، اگر هم داریم در این مانداب و مرداب سیاست کنونی چنانش به لجن کشیده اند که باید هر بار پاکیزه اش کرد و به مردم نشانش داد، اگر مردمان باور کنند. هر آدمی آبرو و حیثیت و منزلت و اعتبارش را برای " روز مبادا" یش ذخیره کرده است. در سن هفتاد و پنج سالگی هستید و با هر حساب که بکنید روز مبادای شما چندان از امروز دور نیست، جمعه شاید روز مبادای شما باشد>>>

GREEN

تشكیل جبهه و جنبش سبز

آقای موسوی در برابر یك شانس تاریخی قرار گرفته است

15-Jul-2009 (2 comments)
جنبش «سبز» ایران كه در جریان انتخابات ریاست جمهوری شكل گرفت و پس از آن به عنوان اعتراض به نتیجه اعلام شده انتخابات به یك حركت سرتاسری برای آزادی انتخاب تبدیل شد اكنون در مرحله تعادلی ناپایدار قرار گرفته است. تظاهرات میلیونی مردم پس از سركوب شدید و خونین به دست نیروهای امنیتی و بسیج كه به قتل و جرح سدها نفر و دستگیری هزاران نفر انجامید، به تدریج به تحلیل رفته است. امروز تنها كسانی كه حاضرند با شجاعت تمام خود را در معرض حملات نیروهای امنیتی قرار دهند به صورت مقطعی مانند سالگرد ۱۸ تیر به خیابان‌ها می‌آیند. از سوی دیگر، «رهبران» جنبش و به خصوص آقای موسوی به تدریج به سكوت گراییده‌اند و حالت انتظاری در بین مردم ایجاد كرده‌اند. این حالت انتظار نمی‌تواند زیاد طول بكشد>>>

POETRY

در قریه ی ما
15-Jul-2009
می‌خواست زیبا زیستن را تجربه کند
در این خارستان سرد
ریشه در خاکی پر حاصل!
اما بر خاک
بیرحمانه افتاد
               این ٔگل
که داشت زیبا میرویید. >>>

ROADMAP

كدام دیوار را بشكنیم

تاكتیك انقلابی و استراتژی رفرمیستی!

13-Jul-2009 (14 comments)
شكی نیست كه در آینده و در صورت ادامه و دور گرفتن حركت اعتراضی تمامی این حصار فروخواهد ریخت و جنبش حاضر، اگر عمرش به دنیا باشد، به كلی شكل دیگری خواهد گرفت. آنچه وضعیت فعلی را به این آیندهٌ فرضی پیوند می­دهد اراده و همت ماست. باید ببینیم كدام بخش آن ضعیف تر است تا نیرو را رویش متمركز كنیم. وگرنه چیزی كه محرز است، ماندن در چارچوب فعلی كار یعنی درجا زدن و شكست. در شرایط فعلی رهبری حاضر و آماده نداریم كه جای این اسلامگرایان بازیافت شده را بگیرد. طرح استراتژی هم كاری نیست كه بتواند به صورت دستجعی شكل بگیرد و از دل تظاهرات مردمی به نحو خودجوش بیرون بیاید. تاكتیك البته می­تواند در نقطه ای طرح و به كار گرفته شود و به محض نشان دادن كارآیی به سرعت در همه جا شیوع بیابد ولی این را باید بر عهدهٌ كسانی گذاشت كه در میدان حاضرند و به مجال موجود عملیاتی آگاهند>>>

EMBASSY

برای زنم پاسپورت صادر میکنید؟

"اول میری یونان کلیسیای خودتون با زنت ازدواج میکنی یه تاییدیه از کلیسیا میگیری میاری تا ما کار پاسپورتشو درست کنیم."

13-Jul-2009 (8 comments)

جلوی گیشه‌ای که یک شیشه‌ی نه فقط ضد گلوله، بلکه ضد تانک بود، قرار گرفت. اونور شیشه یک نفر ایستاده بود و به فاصله کمی از او شخص دیگری پشت میزی نشسته بود. در اولین نگاه متوجه شد که هردوی آنها، اگر خطی عمودی روی صورتشان، از پیشانی تا چانه کشیده شود، بخش سمت راست با چپ صورتشان با هم  قرینه نیستند. در یک کلام، مناسب برای تحقیقات در بخش «مطالعات علمی رشد و چگونگی عدم تکامل انسانی».
"سلام."
"سلامون علیکم."
"آقا میخواستم برای زنم پاسپورت ایرانی بگیرم. میخوایم با هم بریم ایران."
"مگه زنت پاسپورت ایرانی نداره؟ پناهنده شده و پاسپورتش و پاره کرده؟ یا عضو سازمان... یا گروه... هست؟"
"نخیر قربان، زنم خارجیه."

>>>

FACEBOOK