این کافه چه می خواهد

این کافه چه می خواهد
by Afshin Babazadeh
31-Jul-2010
 

این کافه به دستان من رشک می ورزد

غذای سوخته می دهد

آبجوی خوبی ندارد

صندلی هایش مرا لق می کنند

خرده های شکر روی میزهایش

تراشیده از مجسمه قهرمانی است ناکام

گارسونهایش محترمانه دیر و دیرتر سراغم می آیند

فاحشه های کنار پیاده روهایش

در صید مردها به وزن و قافیه پناه می برند

کافه بتازگی موذی تر شده

با دیدن من مشتری ها حمله ور می شوند

گدای ولگرد ادعای انسانیت می کند

و تیرگی قهوه هایش

مرا به یاد فاجعه تابستان 67 می اندازد

شعر این کافه را پاره می کنم

تا نامی از آن نبرده باشم.


Share/Save/Bookmark

Recently by Afshin BabazadehCommentsDate
طرح
-
Nov 15, 2012
نه می توان
1
Jul 16, 2012
از پشت ها
-
Jan 11, 2012
more from Afshin Babazadeh
 
Shekar

Excellent poem

by Shekar on

Very nice, Afshin.  As usual.


foadpasha

aali bood

by foadpasha on

foadpasha