گردهمآیی دو روزهای که به دعوت مرکز اولاف پالمه در روزهای ۴ و ۵ فوریه در حومه استکهلم برگزار شد به بحثهای زیادی در بین اپوزیسیون و محافل ایرانی آن دامن زده است. این جلسه به صورت ناعلنی برگزار شده و از فهرست دعوت شدگان یا شرکت کنندگان در آن یا گفتگوهای آن گزارش مستند و رسمی منتشر نشده است. گفته میشود که در این گردهمآیی حدود ۵۰ نفر شرکت داشتهاند، و از فهرست اسامی برخی از مدعوین که پخش شده، و همچنین از گزارشهایی که از داخل نشست به دست آمده است چنین بر میآید که طیف نسبتا قابل توجهی از گرایشهای سیاسی در آن حضور داشتهاند. کیفیت انتخاب این افراد و مخفیکاری که در تدارک و برگزاری این گردهمآیی صورت گرفته، اما، به انتقادها و اعتراضات و شایعاتی دامن زده است. علاوه بر این، اهداف مبهمی که برای این نشست مطرح شده (تا آن جا که حتا برای برخی از مدعوین آن نیز روشن نبوده) شایعات و بدبینیهای زیادی را موجب شده است. با توجه به این نکات، باید پرسید که دستآورد این نشست چه بوده و آیا برآیند آن در کل مثبت بوده است؟
تفرقه و تکگرایی (فردی یا سازمانی) یکی از بیماریهای مزمن اپوزیسیون ایران بوده است. بسیاری از روشنفکران و منفردان سیاسی از کار جمعی یا سازمانی احتراز میکنند، و غالب سازمانهای سیاسی در طول حیاتشان دچار انشعاب و چند دستگی شده و به تحلیل رفتهاند. تنزهطلبی سیاسی یک اخلاق حسنه بشمار میرود، و برچسبزنی به مخالفان سیاسی رواج عام دارد. اتحادها و همبستگیها نوعا زودگذرند، و حتا همکاری در مقولات حقوق بشر یا دفاع از زندانیان سیاسی و علیه اعدام نیز دوام چندانی نمییابد. به هر گونه تلاش یا دعوت برای یک حرکت فراگیر ملی (در خارج کشور) با دیده تردید و شک نگریسته میشود و بسیاری به دنبال رد پای «خارجی» در پس آن میگردند. با توجه به سنگینی اتهام وابستگی به خارجی در فرهنگ سیاسی ما، به سادگی میتوان هر تلاشی در جهت همگرایی نیروهای سیاسی را لکه دار کرد و در نطفه آن را خفه نمود - چیزی که در تاریخ سیاسی اخیر کشور ما کم اتفاق نیفتاده است.
در گذشته تلاشهای چندی برای ایجاد یک همگرایی وسیع از اپوزیسیون ایرانی صورت گرفته است. برخی از این تلاشها در قالب یک گرایش معین (مثلا جمهوریخواهی یا فدرالیزم) شکل گرفته و برخی دیگر بر اساس ارزشهای عامتر و جهانشمول مانند دموکراسی و حقوق بشر بنا شده است. نوع اول این تلاشها به دلیل این که اتحاد درون یک اردوگاه را تسهیل میکرده و در تقابل با یک گرایش دیگر اپوزیسیون تعریف شده به نسبت موفقتر بوده است. در حالی که نوع دوم این تلاشها که به نحوی به همگرایی همه نیروهای اپوزیسیون میانجامیده و اختلافها را کمرنگ میکرده کمتر موفق شده است. دلیل هر دو این امر را باید در خصوصیت قبیلهای اپوزیسیون ایران جست: این خصوصیت توضیح میدهد که چرا همبستگی در تقابل با رقیبان سیاسی جاذبه بیشتری دارد ولی همگرایی یا همبستگی ملی بر اساس دموکراسی و حقوق بشر در برابر رژیم جمهوری اسلامی کمتر مورد استقبال قرار گرفته است.
برای نمونه، در یک دهه گذشته سه تلاش مشخص برای همگرایی یا همبستگی ملی بر اساس دموکراسی و حقوق بشر صورت گرفته است. مورد اول، منشور ۸۱ بود که دقیقا ۹ سال پیش در همین روزها با امضای بیش از یک سد نفر از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی و حقوق بشری منتشر گردید (و بعد صدها امضای دیگر به آن افزوده شد). این منشور صرفا به منظور ایجاد یک وفاق ملی تهیه شده بود تا جامعه سیاسی ایران (از هر گرایشی) خود را به ارزشهای دموکراتیک و حقوق بشری متعهد کند و آنها را در برنامه سیاسی خود بگنجاند. به جز این، خود منشور هیچ هدف یا برنامه سیاسی یا تشکیلاتی نداشت و رقیب هیچ جریان سیاسی بشمار نمیرفت. ولی همین منشور به زودی از سوی بخشی از فعالان سیاسی مورد طعن و انتقاد قرار گرفت و انواع اتهامات و برچسبها نثار تهیه کنندگان آن شد. منتقدان و طاعنان از این که در منشور کلمه «جمهوری» نیامده بود (و در نتیجه در بین اپوزیسیون تقابل سیاسی ایجاد نمیکرد) به خشم آمده بودند و آن را توطئهای از سوی «سلطنتطلبان» قلمداد میکردند. از دید اینان یک طرفدار نظام پادشاهی حق نداشت خود را به دموکراسی و حقوق بشر متعهد کند و امضای خود را در کنار امضای یک جمهوریخواه بگذارد.
مورد دوم طرح رفراندوم بود که تقریبا دو سال بعد از سوی ۸ نفر از فعالان سیاسی و دانشجویی مطرح شد و در طول چند ماه بعد هزاران نفر آن را امضا کردند. این طرح خواهان یک همهپرسی برای تغییر قانون اساسی بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر بود. از جمله امضا کنندگان اولیه آن یک گروه ۵۰ نفره از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی بودند که صرف نظر از گرایشهای سیاسی خود (از جمله، جمهوریخواه یا طرفدار نظام پادشاهی) با صدور یک بیانیه مشترک به تأیید این طرح برخاستند. همین مقدار کافی بود که برخی از قبیلهگرایان سیاسی (از هر دو طیف) در آن اشکال بینند و علیه آن به تفتین بپردازند. تبلیغات این گروه (در طیف جمهوریخواه) به تدریج کار خود را کرد و نه فقط حرکت رفراندوم را از گسترش بیشتر باز داشت و بلکه برخی از ۸ تن پیشنهاد کننده اولیه آن را نیز به تردید وا داشت تا به نحوی امضای خود را پس بگیرند، یا تفسیرهای خاصی از حرکت رفراندوم را عرضه دارند و خصوصیت جهانشمولی و فرا گرایشی آن را نفی کنند.
با افول حرکت رفراندوم، جمعی از گروه ۵۰ نفره فوق با یکدیگر به مشورت برخاستند تا زمینه یک فعالیت مشترک بر اساس معیارهای دموکراتیک و فرا گرایشی را فراهم آورند. اینان در طول نزدیک به دو سال طی سه جلسه در برلن، لندن و پاریس، به ترتیب، به شور پرداختند و منشور مشترکی را که در واقع نسخه تفصیل یافته منشور ۸۱ بود به تصویب رساندند و مبنای کار خود قرار دادند. به جز جلسه اول در برلن که تدارکاتی بشمار میرفت، دو جلسه دیگر با حضور افراد و گروههای علاقمند دیگر برگزار شد و در جلسه پاریس که حدود ۱۵۰ نفر شرکت کرده بودند خبرنگاران داخلی و خارجی نیز حضور داشتند و جریان کار را گزارش میکردند. ولی این حرکت نیز به شدت از سوی قبیلهگرایان سیاسی مورد حمله قرار گرفت و به خصوص حضور یک سخنران آمریکایی در جلسه پاریس را دلیلی بر «وابستگی» این جریان به آمریکا (و یا «سلطنتطلبان») گرفتند. این حرکت که نام «همبستگی ملی ایران» (هما) را به خود گرفته بود، پس از نشست پاریس، از جمله به دلیل یک خطای بزرگ تشکیلاتی، به تعطیل کشانده شد.
در فاصله کوتاهی پس از تعطیلی هما، جنبش سبز در ایران شکل گرفت و فصل جدیدی در مبارزات ملی و فرا گرایشی مردم ایران گشود. میلیونها نفر در اعتراض به نحوه انتخابات به خیابانها ریختند و فارغ از گرایشهای سیاسی خود متّحداً علیه نظام حاکم به مبارزه برخاستند. شعارهای تظاهرات و هویت قربانیان (از کشتگان خیابانی گرفته تا زندانیان و قربانیان زیر شکنجه و اعدام) نشان داد که نمیتوان اینان را در محدوده یک قبیله سیاسی خاص تعریف کرد. حرکت دموکراسیخواهی یک حرکت ملی است و نمیتواند در تیول هیچ جریان یا گرایش خاص قرار گیرد. هر کس با هر گرایشی حق دارد به این حرکت بپیوندد، و تنها کسانی که حاضرند با رقیبان و مخالفان سیاسی خود در این حرکت شرکت کنند میتوانند خود را دموکراسیخواه بنامند. آنان که از ترس آلودگی جامه خود حاضر نیستند در کنار یک رقیب سیاسی برای دموکراسی مبارزه کنند به سختی میتوانند ادعای دموکراسیخواهی بکنند.
جنبش سبز گرچه ظاهرا به تحلیل رفته است، ولی تأثیر عمیق خود را بر فرهنگ سیاسی جامعه به جا گذشته است، و این تأثیر را میتوان به وضوح در گردهمآیی استکهلم دید. در این جا کسانی از جمهوریخواهان در کنار پادشاهیخواهان نشستند که تا دو سال پیش هرگونه حرکتی از این قبیل را تقبیح میکردند. و این دستآورد کمی نیست. البته برای بسیاری هنوز پذیرش این امر سنگین است. یکی از انتقاداتی که به این نشست شده در مورد ناعلنی بودن آن است. مقامات مرکز اولاف پالمه توضیح داهاند که این امر به تقاضای برخی از شرکت کنندگان صورت گرفته، و دلایل آن را «امنیتی» دانستهاند. منتقدان، اما، این توضیح یا توجیه را نمیپذیرند. علت امر در واقع میتواند نه امنیتی و بلکه سیاسی باشد. یعنی کسانی که خواستهاند نامشان منتشر نشود، علت آن نه ترس از مقامات امنیتی ایران و بلکه از طایفه سیاسی خود آنان بوده است. اینان تا این حد حاضر شدهاند که تابو بشکنند و درجلسهای این چنینی شرکت کنند، ولی نمیتوانند از این حضور در برابر انتقادات دیگران دفاع کنند. همین امر نیز باعث شده است که برخی از دعوت شدگان بالکل از شرکت در جلسه عذر بخواهند - تا همچنان «منزه» بمانند.
به گردهمآیی استکهلم انتقادات زیادی وارد شده است. برخی بر مخفی بودن آن انگشت گذاشتهاند و دلایل امنیتی را پذیرفته نمیدانند. شاید دلایل سیاسی یادشده فوق بهتر این امر را توضیح دهد. در هر صورت، این امر نقطه ضعف بزرگی برای این نشست بوده است. همچنین ترکیب شرکتکنندگان (تا آنجا که اعلام شده) نه به لحاظ گرایش و نه وزن سیاسی نمیتوانسته است جامعه سیاسی خارج کشور را به خوبی نمایندگی کند. ولی به رغم این نقطه ضعفها، نفس برگزاری این جلسه و حضور افرادی در کنار هم که تا همین دو سه سال پیش هر نوع حرکتی از این قبیل را تقبیح میکردند موفقیت کمی نیست. غالب شرکت کنندگان، علاوه بر این، خود را به ادامه این راه بر اساس یک سلسله از ارزشهای دموکراتیک و حقوق بشری و تداوم و گسترش این گفتوگوها در جمع هرچه بزرگ تری از نیروهای اپوزیسیون متعهد کردهاند. در فرهنگ قبیلهای اپوزیسیون خارج کشور، گردهمآییهایی از این قبیل بسیار مغتنم است و باید از آن استقبال کرد. از این رو، اقدام مرکز اولاف پالمه را صرف نظر از نقاط ضعف آن باید مثبت ارزیابی کرد و امیدوار بود که این حرکت در آینده با کاستیهای کمتری ادامه پیدا کند.
Iran Emrooz
Recently by Hossein Bagher Zadeh | Comments | Date |
---|---|---|
فقر فرهنگی نقد در اپوزیسیون | 1 | Dec 02, 2012 |
از ادعا تا عمل | 5 | Nov 21, 2012 |
انتخاب مجدد اوباما | 3 | Nov 15, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Dear ...
by Veiled Prophet of Khorasan on Mon Feb 13, 2012 06:15 AM PSTWhy do you all assume this group is "representing" you. I figure they want to get together and talk. Fine let them! Don't we argue here on IC with many using anonymous names.
The main thing is that they are not "our" representatives. They are their own representatives. If they decide to make a pitch to the Iranian community it is up to us as individuals to decide whether to accept it or not.
No matter what some people will reject them. Depending on the support they get they may get a voice. If we get a democratic Iran it is up to all Iranian people to pick representation. A decision which is revisited in new elections routinely.
"To avoid criticism, ...
by Ali P. on Mon Feb 13, 2012 04:40 AM PSTIt makes me wonder
by ahosseini on Sun Feb 12, 2012 08:42 PM PSTWho has given these 50 people the mandate to represent the Iranian opposition?
It is interesting, th Swedish authorities decide who our representatives are.
Very interesting indeed!!!
Believe in a democracy that leaders and representatives are controlled by members at all times.
Tarfdaran sazesh ba jomhoori Islami:: Tabrik
by vildemose on Sun Feb 12, 2012 09:06 AM PSTطرفدار بقاى حکومت و قدرت گيرى جناح هاى طرفدار سازش با غرب و به لحاط اقتصادی حفظ منافع کمپانی هاى سوئد در ايران است. بنابراين، اين مرکز نه تنها نيروهای چپ و انقلابی که سرنگونی کليت حکومت اسلامی و برقراری يک جامعه آزاد و برابر و انسانی در کشورشان هستند دعوت نمی کند، بلکه اعضای ايرانی آن نيز کمابيش همين سياست را دنبال می کنند.
مرکز اولاف پالمه و بخش عظيمی از دولت سوئد به لحاظ سياسي، طرفدار بقاى حکومت و قدرت گيرى جناح هاى طرفدار سازش با غرب و به لحاط اقتصادی حفظ منافع کمپانی هاى سوئد در ايران است. بنابراين، اين مرکز نه تنها نيروهای چپ و انقلابی که سرنگونی کليت حکومت اسلامی و برقراری يک جامعه آزاد و برابر و انسانی در کشورشان هستند دعوت نمی کند، بلکه اعضای ايرانی آن نيز کمابيش همين سياست را دنبال می کنند
//iranian.com/main/news/2012/02/11-3#comment-474343
A state of war only serves as an excuse for domestic tyranny.--Aleksandr Solzhenitsyn.
نگاهی به «کنفرانس» در استکهلم
IranFirstSat Feb 11, 2012 11:24 AM PST
More details:
//www.sarkhat.com/fa/group/nryphg/
Marjan Satrapi
by Souri on Sat Feb 11, 2012 08:39 AM PSTDaruis jon
I have seen the complete list , somewhere. Sorry, today I have not the time to look for it again. But I will find it and post it here for you.
Surprisingly, I saw even the name of Marjan and a few others which have surprised me. It is strange :)
Stay tuned.
Bet it's the same one's who attended this one in Paris
by Darius Kadivar on Sat Feb 11, 2012 08:15 AM PSTBHL Gathers Secular Opposition in Paris (June 11th, 2010 )
Does anyone have the complete list of attendees ?
by Darius Kadivar on Sat Feb 11, 2012 08:14 AM PSTThe only info I have is the following but no names :
Some 50 exiled members of the Iranian opposition and civil society will meet in Stockholm at the weekend to discuss how to help implement democracy in Iran, organisers said Tuesday. Jan 31st, 2012
Iranian opposition gather in Stockholm - Stockholm News
Does anyone know the exact list ?
How Can We Unite when...
by darius on Sat Feb 11, 2012 05:09 AM PSTDear AH
How can people unite when no one can let the past goes and keep bringing the dead people up into a new circumstances that needs a new equation and a new solution.
All is left from for a new generation as a role model is a group of old fools and out of touch that still forcing their agenda to a new generation of young energetic people that have different universal understanding of social life and freedom.
These old fool still teaching treason as a way of achievement ( cooperating with enemy to kill their countrymen or help them to divide and separate Iranian ethnics ) and extending their hand to any foreign entity for help at any price to win with no conscious or worry about the result .
We need new blood of young , educated and responsible people to start a new course.All these fool old " Siahi Lashger" of the marxist, communist or religious group have to pull out , shut up and accept the defeat of their old and corrupt idea .
To fight IRI, we need a fresh blood .
We unite if we have common objectives
by ahosseini on Sat Feb 11, 2012 04:33 AM PSTDo we have common objectives?
I think we do in the following two areas:
Let's all unite and fight around these two issues.
Believe in a democracy that leaders and representatives are controlled by members at all times.
Their point proven
by Veiled Prophet of Khorasan on Sat Feb 11, 2012 01:31 AM PSTIf there was any doubt this blog proved they were right. Not that I am agreeing with them on ideas but on form. If they wanted to get approval then it would have been a failure.
Already one person says "leaders must be from Iran". As if the attendees are from Mars! Another makes fun of make believe digestive track issues. What is it with you people.
Always nay saying as if there is a fear of success. God help it if anyone makes one move. Then all the adversaries join to condemn them. So we may get back to the nice comfortable IC and attack on another as before.
Not nice
by Dr. Mohandes on Fri Feb 10, 2012 07:32 PM PSTWhen our respected hamvatan start taking shots at one another's body parts...
Stick to the topics please:))
(feels so good pretending to be the admin...reminds me of Moalem bazi when i was a kid).
Be Koori-e Cheshm-e Tudeh-ee-ha
by IranFirst on Fri Feb 10, 2012 03:52 PM PSTDear Souri,
Have you looked at that list?AND read Mr Bagherzadeh's comments?
The key is Tudeh-ee ha nor the others could NOT dictate their views and had to work with other, for a change and they participated as people not Tudeh-ee or NIACI , .... (read Mr. Bagherzadeh's comment about wanting to hide their names for that reason, ferghe-garaee).
Good Luck
They don't owe
by Veiled Prophet of Khorasan on Fri Feb 10, 2012 03:27 PM PSTyou people anything. If they want to form a group it is their business. You are very welcome to form your own.
All of the negativity here resembles jealousy.
Be Koori-e Cheshm-e Tudeh-ee-ha
by Souri on Fri Feb 10, 2012 03:19 PM PSTdear Iranfirst;
Have you looked at that list?
There's not a short amount of Toudehy (and ex-Toudehy) in there.
Good luck!
I didn't get an invite
by Anonymous Observer on Fri Feb 10, 2012 03:11 PM PSTThey must have seen my "LOL" blog...and the fat people blog...
Be Koori-e Cheshm-e Tudeh-ee-ha, CASMII, NIAC ..and IRI
by IranFirst on Fri Feb 10, 2012 03:06 PM PSTBe Koori-e Cheshm-e Tudeh-ee-ha, CASMII, NIAC and IRI, who could not control this and are un happy now. Any movement to replace Terrorist IRI is in the right direction, get used to it.
Thanks Mr. Bagherzadeh
JJ, I am still looking for your reply
by long live Iran on Fri Feb 10, 2012 01:25 PM PSTDear Mr. Javid,
I am still looking for your reply to see how we can post news to this site.
Looking forward,
Long Live IRAN for EVER
Hooray
by darius on Fri Feb 10, 2012 01:22 PM PSTAnother back to future movie
Nothing should be hidden from Iranian
by long live Iran on Fri Feb 10, 2012 01:19 PM PSTIf they were going to talk about Iranian, we should have known about it.
Why it should have been held secretly? Who has paied for and what was the purpose and the results?
None except Iranian can not/ should not decide about them.
Long Live IRAN for ever.
خوب الحمدلله
SouriFri Feb 10, 2012 12:46 PM PST
بیشتر این اعضا ، فقط نویسنده و روزنامه نگارند (برخی هم هنرمند و همه کاره :))
یعنی در واقع هیچ مهره سیاسی مهمی در این نشست شرکت نداره.
پس فقط یکی از همون بشین و پاشوهای قبلیه که برای مهمتر جلود دادنش، اون رو مخفی اعلام کردند.
و همونطور که میبینیم، به محض اینکه اسامی صادر شدند، انتقادها هم شروع شد.
هنوز حتی نمیدونیم راجع به چی میخوان صحبت کنند.
البته خوب میشه حدس زد. سر آخر، با صدور یک قطعنامه، جمهوری اسلامی رو
متهم به نقض حقوق بشر میکنند و همه هم زیرش رو امضا میکنند. و صد البته اگر
این قطع نامه به موقع به دست رهبران اسلامی برسه، حتما در رفتارشون تعدیل
نظر خواهند کرد.
ما هم، خوش حال خواهیم بود که روزنامه نگاران و متفکرین متعهد و دلسوزی
داریم که در این سرما، رفتند نشستند در استکهلم و بیانیه صادر کردند. فکر
میکنین، کمه؟
Mohsen Sazgara
by JustAnIranian on Fri Feb 10, 2012 12:27 PM PSTMany of the names on the list are promising.
Some of them unknown.
BUT "Mohsen Sazgara" should be tried in a court of law. If he is a republican, then the future of the next republic, is as promising as the last one.
ليست اسامی شرکتکنندگان در کنفرانس استکهلم
Roozbeh_GilaniFri Feb 10, 2012 08:47 AM PST
ـ رامين احمدی
2 ـ فريدون احمدی
3 ـ شهريار آهی
4 ـ هوشنگ اسدی
5 ـ جواد اکبرين
6 ـ نوشابه اميری
7 ـ ناصر بليده ای
8 ـ جما بورش
9 ـ ناهيد بهمنی
10 ـ رامين پرهام
11 ـ مهشيد پگاهی
12 ـ ليلی پور زند
13 ـ محمد تهوری
14 ـ آرام حسامی
15 ـ ناهيد حسينی
16 ـ محسن خاتمی
17 ـ جواد خادم
18 ـ مهدی خرازی
19 ـ فرشاد دوستی پور
20 ـ نيما راشدان
21 ـ احمد راًفت
22 ـ محسن سازگارا
23 ـ ماشاالله سليمی
24 ـ گلاله شرفکندی
25 ـ حسن شريعتمداری
26 ـ رضا طالبی
27 ـ شهران طبری
28 ـ مزدک عبدی پور
29 ـ اکبر عطری
30 ـ نادر عصاره
31 ـ خالد عزيزی
32 ـ ميرو علی يار
33 ـ شهلا فريد
34 ـ سعيد قاسمی نژاد
35 ـ ياسين قبيشی (اهوازی)
36 ـ مهر انگيز کار
37 ـ گيتی کاوه
38 ـ بهزاد کريمی
39 ـ مسعود مافان
40 ـ محسن مخملباف
41 ـ مريم معمار صادقی
42 ـ منوچهر مقصود نيا
43 ـ عبدالله مهتدی
44 ـ عليرضا نوری زاده
//www.roshangari.net/as/sitedata/20120209004759/20120209004759.html
Our true leaders are those independent incarcerated activists
by Mash Ghasem on Fri Feb 10, 2012 08:41 AM PSTinside Iran, and as such we don't lack leaders.
These independent activists are the ones who have been leading the protest movements against IR inside Iran, thus ending up in jail.
Therefore freedom of all political prisoners is the number one priority for all freedom fighters in Iran.
Without any exaggeration, as someone else before mentioned for the past three decades we have had "major" conferences and alliance buildings almost every single year. Unfortunately the common characteristics of all these attempts is their lack of connections with the movements within Iran, and a basic lack of community support inside the country, and more importantly a non-understanding of the dynamics of activism inside Iran.
I really hope I'm incorrect in my assesment of this latest attempt, but from the looks of it, tis latest attempt looks just like the other ones before it.
Areyon Barzan
by vildemose on Fri Feb 10, 2012 07:34 AM PSTLike it or not this is a national disease that we all need to confront and try to cure before making any movement towards democracy.. This is especially essential for those who are trying to take up the task of leadership as they need to first lead by example.
As I stated in one of my previous articles, getting rid of IRI is entirely different to establishing democracy. Democracy is more than just a name and a bunch of empty slogans. It is about change of attitude and yes it is about tolerance especially of those with whom we do not see eye to eye and are in utter disagreement.
Before embarking to claim any leadership or making any attempts for democracy these people need to first overcome their own inner demons of intolerance, prejudice and suspicion towards each other and towards member and followers of other ideologies and groups.
Agreed. Well done.
A state of war only serves as an excuse for domestic tyranny.--Aleksandr Solzhenitsyn.
Sometime's you have to know where to hit the delete.
by Esfand Aashena on Fri Feb 10, 2012 05:25 AM PSTI know sometimes when you hit enter it double spaces in some browsers, but if you go back and see the spaces between your new paragraph and the last period of your last sentence, you see that one space is "smaller" and one "larger".
You have to delete the "smaller" space. Sometimes in the comments section it appears that there is no space but when you preview you see the space. Or you can copy and paste into the Notepad (not Microsoft Word) and then copy and paste into the comment.
Anyway, bottom line, whatever it is you have to fix it and spend more time figuring it out, otherwise your work in writing the comment is most likely gone to waste.
Good luck.
Everything is sacred
Sorry!
by areyo barzan on Fri Feb 10, 2012 05:09 AM PSTA am so ssorry about the format
the problem is with my browser. I am still trying to sort it out
I do appologize to every one for the inconvinience
Areyo please stop double spacing.
by Esfand Aashena on Fri Feb 10, 2012 05:02 AM PSTA friendly suggestion, if you want people to read your comments please stop double spacing your comments, every time you write a sentence.
It is annoying and I never read your comments and just skip over them, I suspect others do the same.
Of course you can do whatever you want and even triple space but I thought to mention it.
Everything is sacred
Dear Mash Ghasem
by areyo barzan on Fri Feb 10, 2012 05:14 AM PSTI believe you are approaching the whole situation from the wrong angle. This is not a contest on who deserve best to be a leader.
To be honest with you by the look of the political spectrum inside and outside of Iran at the moment no single person or group is qualified to be a leader and anyway I am not sure if I personally want another single person or organization as a leader.
Even in case of those who are in the IRI dungeons at the moment I am not sure if they have a attitude for not becoming another dictator themselves. After all most of the current members of IRI including its current leader have at one point been in Savak’s prisons. However that did not qualify them to be an effective, wise and just leader nor it stopped them from becoming another dictator murder psychopath themselves to the extent that it made Savak look humane.
This leadership vacuum and problems with the leader wanabees is exactly because of that lack of practical qualities to be an effective leader in our culture and attitude in general and in our so called opposition leaders in particular. That is why we have been so unsuccessful in our many attempts to overthrow the IRI. (The Green Movement of two years ago is a vey good example) an even the past attempts to establish democracy in 1979 or even at the time of Mosaddegh.
This is the reason why I for one have decided long ago to move away from beautiful poetic patriotic and yet hollow slogans of the past. Especially when it comes to taking practical slow and difficult, but sure steps towards establishing the institutions of democracy and developing the tolerant attitude to back it up.
The fact of the mater is that we as a nation have never had any experience of democracy or democratic thinking and to be frank most of us have not yet defeated that little dictator within ourselves.
All our so called freedom fighters and advocates of democracy are pretty much dictators on their own right. Their understanding of freedom is freedom for them and their associates to do and say any thing they want and the hell with the rest. But if anyone else dares to question them and their conducts or advocate something other than what they consider to be right, he/she will be accused of all sort of things and all this is while these guys have no power. Now I hate to think what they are going to be like when in power (another IRI? Or even worse).
But you do not have to take my word for it. Just have another look at how the advocates of different political schools and members of different political organizations behave towards each other and see if they have any respect towards those with opposite or even different point of view.
To my knowledge we have hardly ever had the leaders and followers of different groups and factions sitting together as equals and negotiating or even to showing the will to tolerate each others present.
Like it or not this is a national disease that we all need to confront and try to cure before making any movement towards democracy.. This is especially essential for those who are trying to take up the task of leadership as they need to first lead by example.
As I stated in one of my previous articles, getting rid of IRI is entirely different to establishing democracy. Democracy is more than just a name and a bunch of empty slogans. It is about change of attitude and yes it is about tolerance especially of those with whom we do not see eye to eye and are in utter disagreement.
Before embarking to claim any leadership or making any attempts for democracy these people need to first overcome their own inner demons of intolerance, prejudice and suspicion towards each other and towards member and followers of other ideologies and groups.
If you like we can call it an initial purification of attitude, a psycho-trophy and a change of view session for these people. In my opinion they will NOT be qualified to be leaders unless they overcome these fundamental problems first.
Now! Given our attitude as a nation and the tendency of every one of us to call them weak, traitors, servants of the other side, enemy spies and so on and so forth, to me it is understandable if they want to meet in private initially in order to first and foremost sort themselves out.
So far as we know they have not yet claimed to be leaders or to offer any solutions to our problem. They first need to overcome their own problems with democracy and really believe in the principal of democracy (FREEDOM OF AND RESPECT FOR THE OPPOSITION) in practice and not just empty slogans and that is hard enough without having to deal with the pressure of prejudice and accusation by the opinionated people from outside and not to mention IRI’s campaign of character assassination or even terror and murder. Just remember what happened to one DR Bakhtirar for being upfront and transparent from day one. We are not battling just any old conventional enemy today who is committed to any principles. That is why even people leaving comments on this side are afraid to use their own names.
Hopefully when the delegates of this meeting have sorted themselves out and became able to first lead by example, they would then be able to publish their aims, principals and mandates. Then it would still be up to YOU and I to either accept or reject that mandate.
However I accept your point that may be it was to early for them to even go public with the meeting itself and they should have waited a bit longer to sort their differences before announcing any thing. Again it shows that they are not perfect either and it would certainty be a mistake to expect otherwise from them. But then again it is also a possibility that the meeting was announced by other people who have done it for other interests as these things usually leaks out due to unforeseen reasons.
In the mean time as you mentioned yourself if anyone else thinks they have a better solution and a more practical way to approach the problem of democracy, then no one is stopping them and as they say.
IN GOOY VA IN MEYDAAN.
But trying to stop another group from doing what they think is right by attempting to demonise, discredit and belittle them only serves the interest of one party and that is the IRI
Dear Divaneh:
by G. Rahmanian on Thu Feb 09, 2012 10:18 PM PST33 years have passed since the Islamist tyranny took over our country. And for almost as many years every attempt at organizing a united front has been met with the harshest of criticisms by those who claim to know what's best for Iran and all the Iranians.
It seems the post-'79 revolutionary fervor of some tiny groups which thought they could defeat the Mullahs sigle-handedly, is still with us.
For some others it is still either my way or the highway kind of mentality.