WAR & PEACE

یک پرسش

آیا جهان بدون جنگ ممکن است؟

04-Sep-2007 (2 comments)
گفت آرزو بر نو جوانان عیب نیست! البته جهان بدون جنگ استبعاد عقلی ندارد. علیرغم ادعا های زیادی هم که میشود کسی طبیعت انسان را زیر ذره بین نگذاشته که اثبات کنند انسان بذات جنگجوست. خدا را چه دیده اید؟ شاید هم ذات ما صلح طلب بوده و همه این تاریخ پر از جنگ بشر را باید به حساب استثنائات بگذاریم. بعضی ها هم اصلاً خیال همه را راحت کرده و میگویند ذات انسان هم جنگ طلب است و هم صلحخواه. مثلاً نیچه دوگانگی طبایع آپولونی (به پیروی آپولو خدای موسیقی و هنر یونانی) و دیانیزوسی ( به پیروی دیانوسیس برادر ناتنی آپولو و خدای شراب) را در "تبار شناسی اخلاق" و "مرگ تراژدی" خود مطرح کرده است>>>

LETTER

بهروز نرو !

نامه ای سرگشاده به بهروز وثوقی

04-Sep-2007
نوشتم "آقای وثوقی" چون شما را هیچ نمی شناسم و نوشتم "بهروز عزیز" چون از وقتی یادم می آید ترا می شناسم. درست یک وجب بودم و رفته بودم سینما و تو بزرگترین و قوی ترین آدم دنیا بودی. تمام عرض و طول پرده را فتح کرده بودی و گسترده بودی خود را بر پهنه ی بیکران سینما. همه ی عضلات سر و صورت و دست و شانه هایت را می شناسم. نگاهت را می شناسم پرش ریز زیر چشمهایت را می شناسم. دستهایت! نحوه ی کبریت کشیدنت! صدایت؟ صدا؟ صدا صدای خودت بود و در ذهنم حک شده است. چشم بسته ترا از صدایت هم می شناسم. ترا بهتر از پدرم و بیشتر از هر مردی در زندگیم، از همان اول می شناسم و بارها و بارها دیده ام.>>>

FREE SPEECH

آزادی بیان متعلق به گروه خاصی نیست

آزادی بیان حق همه است حتی آنانی که به نظر ما اشتباه ترین حرفها را به زبان میاورند

03-Sep-2007 (9 comments)
صحبت درخشان و خلجی یا هر شخص دیگر در میان نیست. بحث اینکه آیا من موافق خط فکری این یک یا خط مشی سیاسی آن یک هستم نیز نیست. مسئله بسیار اساسی تر از این حرفهاست که در بین نظرات شخصی ما نسبت به این یا آن گم شده است. اکثر ما ایرانیها - و خیلیهای دیگر - خط قرمزها و حد نصابهایی برای آزادی قائل هستیم. این حتی شامل حال به اصطلاح لیبرالهایمان نیز میشود. تا اینجای قضیه هرچند جای بحث دارد اما حرفی نیست. مشکل از آنجایی شروع میشود که حد نصاب آزادی افراد را مطابق با افکار بسته و زنگ زده خود محک میزنیم

 

>>>

CRIME

هنوز هم ستاره مي كشند

ديگر آسمان و دريا آبي نبودند و چشم هاي خورشيدي مردادماه 67 در مه فرو مي رفت

03-Sep-2007 (2 comments)
مشكل جنازه ها را از پيش حل كرده بودند . گورهاي دسته جمعي كه از مدت ها پيش آماده شده بود ، پيكر نحيف هر ستاره را در خود حل مي كرد. خاوران ،‌ گلزاري كه بعدها فاش شد در آن روزها زميني بود كه تنها شاهد بي زبان اين كشتار بود. شاهدي كه نه كسي مي توانست صدايش را بشنود و نه خود مي توانست به حركت در آيد كه اگر مي توانست تا سالهاي سال اگر از اين جنايت مي سرود باز هم كم بود. گورهاي دسته جمعي پذيراي هزاران تن از بهترين فرزندان ايران شد . اينجا ديگر از آنان نمي پرسيدند كه به خدا معتقدي يا نه ؟ ديگر بدون هيچ تفاوتي در برتري عقايد در جنسيت در زبان و در نژاد در كنار هم مي آسودند. ديگر از صداي پاي جلادان خبري نبود ، ديگر از فرياد و شكنجه از نماز و دعاي اجباري از ترس و اضطراب خبري نبود ‌، آرامگاه ابدي بود ... >>>

IDEAS

تاريخ ما و سکولاريسم

نسل جوان ايرانی می تواند بر سکوی سابقهء بومی و خودی بايستد و خواهان آزادی و عزت شود

03-Sep-2007
ما می توانيم اعتقاد به سکولاريسم و کوشش برای اعمال آن را از حوزهء زندگی مدرن بيرون کشيده و آن را در سراسر تاريخ انسان جستجو کنيم تا بدانيم که اگرچه اين آرزو نمی تواند «نو» باشد اما چرا کمتر اتفاق افتاده است که يک چنين آرمانی، که در سايهء آن مردمان می توانند، در عين داشتن عقايد و مذاهب گوناگون، زندگی آسوده و صلح آميزی داشته باشند، نمی توانسته براحتی صورت تحقق بخود بگيرد و تاريخ آدمی، در فضای گمشدگی تساهل و صلح، در سيطرهء تحميل زورگويانهء عقايد، و در کوشش برای اينکه حاکمان همگان را به رنگ خود درآورند، پر از جراحت و چرک و خون است. >>>

POETRY

همه ی مال دنیا را داده ام

معصومیتم را با خود برد

01-Sep-2007
همه ی مال دنیا را داده ام
تا رویای ترا داشته باشم
مادرم که مرد
معصومیتم را با خود برد >>>

DEBATE

جزوه « ساواک »

اشاره به نوشته دکتر ناصر زرافشان در نقد گفتار دکتر عباس ميلانی

01-Sep-2007 (one comment)
آقای دکتر ميلانی در آن گفتگوی کذائی با روزنامه «هم ميهن» شديدأ به نيروهای چپ بخاطر اينکه تحت تأثير «فرهنگ روسی » قرار داشته و دارند ، حمله کرده است ، آنهم بدين جهت که طرفداران آن ها ،« چيزی بنام فرهنگ جمعی راه انداختند » و در آن رابطه کوچکترين نقشی برای « فرد» قائل نشدند. او در آن گفتگو بدون اينکه به نقش مهمی که حاکمين سرکوبگر و سانسورچی که با اعمال خود جلوی چاپ اکثر کتاب های سياسی و روزنامه و مجلات را گرفتند و درآن رابطه اين امکان را بمردم ايران ندادند تا در جامعه ايران برخورد عقايد صورت گيرد و نيروهای سياسی برای نظرات و عقايد خود بطور علنی در بين مردم به تبليغ،ترويج و روشنگری دست بزنند و سره را از ناسره جدا کنند، تمام کاسه کوزه ها را سر چپ و در پيشاپيش آنها حزب توده خرد کرده است. گويا در بوجود آوردن آن وضع، نهادهای سرکوبگر رژيم شاه ، همچون ساواک و دستگاه سانسور رژيم، کوچکترين نقش منفی نداشته اند. >>>

KURDS

تاریخ موجودیت کردان

و نقش آنها در پایداری و استقلال ایران

31-Aug-2007 (one comment)
در آشفته بازار امروز جهان که جمعی ناآگاه ، جمعی مغرض ، جمعی بی تفاوت ، جمعی بد ستور ، جمعی خشک سر ، جمعی نان به نرخ روز خور و جمعی... از کنار واقعیت های گذشته خود می گذرند ، باید به اندیشه ورزان گرایش های مختلف هشدار داد که به خود آیند و در کشاکش تلاش ملت برای مردم سالاری ، در راستای منافع بیگانه ، جبهه های دروغین و سنگرهای پوشالی برپاندارند که ایرانیان از همه اقوام از کنار این مواضع ساده عبورنمی کنند ، از این رو ، برآنم دست کم به نوبه خود به عنوان یک ایرانی کرد به گذشته خود مراجعه کرده ، بگویم از کجا آمده ام و نیاکانم کیانند تا سربلند برخلاف یاوه سرایان دستوری بیان کنم به راستی ایران پیش از هر قومی ، سرای کردان بوده و هست . جمله ای است مشهوراز ملامصطفی بارزانی ، بزرگ مرد میدان های نبرد غیر کلاسیک که " هر کجا کرد هست ، آنجا ایران است ." >>>

POETRY

بانوی نیلوفران ریشه در آب
30-Aug-2007
دست در دل آسمان می ِکشی
با پنجه های پر از تردید
تا بپوشانی بوم برهنه ات را
از خون جاری خورشید
بانوی روشنا
دست تو در تطور تاریخ >>>

POETRY

دکانی به اسم ادبیات
30-Aug-2007 (2 comments)
دی دیم دیم دیم دی، دی دیم دیم. گفت و ما TV رو با نگاهامون کردیم. رفتیم تو برفکش و همه سریالا رو «رو سریال» کردیم. ببخشین آقا، معروفیتتون چنده؟ نوبل گرفتین؟ هنوز منتظرین؟
ماهی می گرفت. پرسیدم خرچنگتون چنده؟ یه سال بعد تو استکهلم یه میلیون و دویست هزار خرچنگ بهش جایزه دادن. پیشنهاد کردم که به هرکدوم از اون خرچنگا یه میلیون و دویست هزار شاعر و نویسنده جایزه بدن. گفتن غذا خوردن خرچنگ حال آدمو به هم می زنه!
>>>

MILANI

نقد نظر یا نقد شخص؟

نامه ای به ناصر زرافشان

30-Aug-2007 (5 comments)
می دانید که زندانیان سیاسی برخی اوقات برای فرار از شکنجه و فشار بازجویان اطلاعات سوخته ای را به نشانه همکاری خود در اختیار بازجویان می گذارند. چرا حال که به انگیزه شناسی و روانشناسی آقای میلانی در برخورد با پلیس سیاسی پرداخته اید، لااقل احتمال چنین عملی را از سوی ایشان نداده اید؟ شما آگاهید که بخاطر فشارهای وارده در نظام های سرکوبگر، مبارزان سیاسی به علت "انسان" بودن و در نتیجه دارا بودن حدود مختلفی در تحمل فشار و شکنجه های جسمی و روحی ممکن است در مراحلی برخلاف نظرات واقعی خویش مطالبی را بیان کنند، بنویسند یا آنکه برای رهایی از زندان ندامت نامه ای را نیز امضا کنند. >>>

FREE SPEECH

طالبان های اروپائی

روزنامه سوئدی مظهر سانسور با ادعای دروغین آزادی بیان

30-Aug-2007 (one comment)
هفته گذشته روزنامه نرکیس آله هاندا که در شهر اوره برو سوئد و در تیراژ حدود 100000 نسخه چاپ میشود عکس های مستهجنی از محمد پیامبر مسلمانان چاپ کرد که دقیقا نشانگر اهدافی خاص میباشد از آنجائیکه به افکار طرفداران عقیدتی با این مسئله برخورد و این نکته را میشکافند؛ در اینجا بدان پرداخته نمیشود . بلکه لازم است در رابطه با ادعای دروغین آزادی بیان برای چاپ چنین چیزهائی در سوئد و مخصوصا این نشریه که خود من با آن تجربه ای دارم پرداخته شود.>>>

CARTOON

راننده های تهران

راننده های تهران

یک سری از اونها رو از روی بیکاری تو هواپیما کشیدم

by Pendar Yousefi
29-Aug-2007 (2 comments)

>>>

LETTER

پاسخ استاد علی اکبر دهخدا

بگوييد که چگونه توانسته ايد از دست استعمار خلاص شويد؟

28-Aug-2007 (one comment)
از اين گوشه آسيا شما می تواند به ملت خودتان اطلاعات بدهيد، تا آنها بدانند در اينجا به طوری که انگليسی ها ايران را معرٌفی کرده اند، يک مشت آدمخوار زندگی نمی کنند، و از طرف ديگر به فارسی، به عقيده من خوب است که در صدای آمريکا، طرز آزادی ممالک متحده آمريکا را در جنگ های استقلال، به ايرانيان بياموزيد و بگوييد که چگونه توانسته ايد از دست استعمار خلاص شويد؟ و تشويق کنيد که واشنگتن ها و فرانکلن ها در ايران، برای حفظ استقلال از همان طرق بروند. >>>

LOVE

خرد عشق ورزيدن

از مجنون تا فاشيسم

28-Aug-2007
يکی از نام های شناخته شده در فرهنگ ما «مجنون» است؛ هم به عنوان نام ديگر «ابن قيس» ی که عاشق زنی به نام «ليلی» می شود و قصه ی عاشقی اش بر سر زبان ها می افتد، و هم به عنوان صفتی برای آن ها که عقل درستی ندارند. اين کلمه از عربی به فرهنگ ما آمده و در آن فرهنگ به معناي «جن زده» بکار می رود و به کسی نسبت داده می شود که حرکات عجيب و غريبی انجام دهد که با رفتارهای عادی مردمان زمانه اش همخوانی نداشته باشد. >>>

FACEBOOK