می گویند مردها در ایران فقط برای سکس زن صیغه می کنند. نمی دانند بعضی زن ها هم همینطور.
××××××
برای کاری طولانی در ایران بودم و یک سال در منزل پدرم زندگی می کردم.. از سکس، آن هم در اطاق بغلی پدرم خبری نبود. چند ماهی دچار خشکسالی وحشتناکی بودم که فقط با خود ارضایی های وقت و بیوقت و بی صدا آرام میشد.
وقتی شبی با مردی آشنا شدم که به شدت برایم جذاب بود، تا صبح کلافه بودم و خوابم نمی برد. وقتی بار دوم در منزل همان دوست دوباره دیدمش و ازش بیشتر خوشم آمد، لابلای حرفها معلوم شد که در حال طلاق از همسرش است. شب خوبی بود، سرهامان گرم شده بود و کمی علف هم کشیدیم. در گوشه ای از اتاق صاحبخانه پیش هم نشسته بودیم. سرش را آورد دم گوشم و گفت: امشب چه خوشگل شدی. برای من تعریف یک مرد غریبه از زیباییم که ممکن است راست باشد و ممکن است دروغ، هرگز راضی کننده نیست. اگر کسی که دوستش بدارم به من بگوید امشب چه خوشگل شدی، چرا، اما نه یک غریبه که بار دومش بود مرا می دید. اما پیغام او جای دیگری در ذهن و در وسط بدنم ثبت شد. او مرا می خواهد. او به من کشش جنسی دارد. همانطور که پیش هم نشسته بودیم، در حالی که رانهایمان به هم مماس بود، با آرنجش پستانم را لمس کرد. مثل این بود که جای کلمه هایش روی گوشم می سوخت و از ران و پستانم موج های تمنا بلند میشد. وقتی آهسته دست چپش را به پایم که از دامن کوتاهم بیرون بود کشید، دلم می خواست تمام آن آدم ها غیب می شدند و من می بوسیدمش و دستم را توی شلوارش می کردم و با او از نزدیک آشنا می شدم! اما نمی شد.
باری تمام شب با هم لاس زدیم و وقتی از جایم بلند شدم، می دانستم که شورتم خیس خیس است. از صاحبخانه خواستم برای من یک تاکسی صدا بزند که غریبه پیشنهاد کرد مرا برساند. قبول کردم. وقتی سوار اتوموبیلش شدیم دولا شد و مرا بوسید. من هم پاسخ دادم. وقتی دستش را از لای روپوش اسلامی ام برد تو و دستش را دور پستانم گرد کرد، نفسم بند آمده بود و طاقتم طاق شده بود، من هم دستم را به زیپ شلوارش بردم و آلتش را در دستم گرفتم. در تاریکی کوچه’ بن بست شمال تهران و در سرمای دیماه، پنجره های ماشین از نفس های ما سراسر با بخار پوشیده شد. پرسید کجا زندگی می کنی؟ گفتم در آپارتمان پدرم در امانیه. گفت پدرت خونه است؟ گفتم بله. تو کجا زندگی می کنی؟ گفت تو خونه’ پسر عموم. نمیتونم تو رو اونجا ببرم. گفتم میتونیم بریم هتل؟ خندید و گفت خل شدی؟ تو جمهوری اسلامی غیر محرم ها نمیتونن برن هتل. در تمام این گفتگو دستها و لبهای ما از هم جدا نمیشد. سرشو دولا کرد، دکمه های روپوشمو باز کرد، یکی از پستونامو از توی کرست و لباسم بیرون آورد و شروع کرد به بوسیدن و مکیدنش. ای بابا، این که جنون محض بود! اگه یکی از اون مهمونها میامد بیرون...یا اگه یکهو پلیسی پاسداری می رسید چه؟ بهش گفتم باورم نمیشه مثل بچه ها توی یک ماشین گیر افتادیم! جایی رو بلدی که بتونیم بریم و بدون مزاحم توی ماشین کارمونو بکنیم؟ ماشینو روشن کرد و راه افتادیم. توی یکی از کوچه پس کوچه های فرشته ایستاد. خلوت بود اما بعد از چند دقیقه یک انوموبیل از بغل ما گذشت. بهش گفتم ببین من می ترسم گیر بیفتیم. پدرم پیره و نمیتونه بیاد منو در بیاره. بیا قرار بذاریم فردا همدیگه رو ببینیم. تا اون موقع یک فکری راجع به جا می کنیم. وقتی منو پیاده کرد هنوز داشتیم همدیگه رو می بوسیدیم. شب به سختی گذشت.
فردایش، ساعت دوازده ظهر دیدمش. شناسنامه و طلاق نامه ام رو آورده بودم.. او هم شناسنامه اش را آورده بود. رفتیم پیش حاج آقا منصوری در دفتر ازدواج و طلاقی در قلهک. حاج آقا گفت باید مدت و مبلغ در ازا’ صیغه را به او بگوییم تا بتواند خطبه را بخواند و به ما "کاغذ" بدهد. من گفتم در ازا’ نمیخواهم. حاج آقا گفت نمیشود. من صیغه اش شدم. به مدت یک هفته و در ازا’ هزار تومان. حاجی آقا اصرار می کرد که صیغه برای حداقل یک ماه در ازا’ حد اقل یک سکه’ طلا باشد، اما من گفتم یک هفته و هزار تومان زیاد هم هست! نمیدانم فکر و خیال کردم یا اینکه آخونده صورتش کمی سرخ شد. از دفتر حاج آقا منصوری که در آمدیم، یکراست رفتیم هتل گچسر در جاده’ چالوس. یک اتاق گرفتیم و از ساعت چهار، پنج بعداز ظهر آن روز تا ساعت دوازده ظهر دو روز بعد، توی اون اتاق با هم هماغوشی کردیم. خسته نمی شدیم. تمام نمیشدیم. می خوابیدیم و بیدار می شدیم و مثل اینکه تازه به هم رسیده ایم، دوباره مشغول می شدیم. گفت شیش ماه بود سکس نداشتم. خنده ام گرفته بود. "شیش ماه بود سکس نداشتم" هم چیزی همان حول و حوش "امشب چه خوشگل شدی" از آن حرفهاست که صحت و سقمش نه مهم است و نه برای من جالب. اینها حرفهای کسانی است که دنبال ادامه’ رابطه هستند. اینها دروغ و راست هایی هستند که مردها برای این که با زنها بخوابند به آنها می گویند و بعضی زنها هم تشنه’ شنیدنشان هستند. زنها هم به مردها خیلی دروغ می گویند. این حرفها به درد خودشان می خورد و بس. از هم که جدا شدیم می خواست باز هم مرا ببیند. گفتم باهات تماس می گیرم. هیچ خیالی نداشتم که دیگر او را ببینم.
Recently by Parinaz Samii | Comments | Date |
---|---|---|
تلفن زدم | 21 | Oct 26, 2009 |
معاشرت کردم | 42 | May 01, 2009 |
مذاکرات سکس | 26 | Mar 22, 2009 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
all of us time to time
by khoshhal (not verified) on Thu Mar 05, 2009 10:58 PM PSTall of us time to time experience these types of feelings, but we just want to bury them inside. whether like it or not, they are there, so they are REAL....ta kei mikhaim too khodemoon khafash konim... if you do not want to talk about it, that's fine... but when some else has the courage to spell it out, don't get all jumpy.
Parinaz jan
by Niloufar Parsi on Fri Feb 06, 2009 03:38 PM PSTloved the story! pretty hot stuff...
where's the details of those 2 days in the hotel?! :)
btw, i think prenuptual agreements in the US are similar to sigheh is some ways.
To TheMrs
by Azad99 (not verified) on Tue Feb 03, 2009 09:49 PM PSTYou said about porn: "I did mention I wasn't going through the politics of it. Which means I DO realize there is some politics and moral issues with it."
Yes, and you said you don't want to go through the politics of it because it will "ruin" the pleasure! And I wonder why you can't do the same about sigheh?
When it comes to porn, you are willing to close your eyes on the "politics"; the oppressive, humiliating, degrading aspects and all the other moral issues attached to it. But when you talk about Sigheh, you only make bold generalizations and even throw in unrelated issues such as "human sacrifice", "female circumcision" and "sangsar" in the debate.
And I am really curious to know the roots of this bias view and double-standard in favor of anything "Westerner". This is not just about you but also about many other Iranians living abroad or belonging to the middle-upper class. And it doesn't just apply to sigheh and porn, but in most other social and political issues.
برای ج ج
ایرانی (not verified)Tue Feb 03, 2009 07:23 PM PST
به روباه میگن شاهدت کیه - میگه دومَم
زنِ ایرانی
ایرانی (not verified)Tue Feb 03, 2009 07:01 PM PST
خانوم جان یا آقاجان
این داستان های سکسی که شما مینویسید فقط به درد آقایونی می خوره که این سایت رو ملاقات میکنند و می خوان یه چیزی بخونند و حالی به حالی بشند.
زن بیچاره مقیم ایران - آه نداره که با ناله سودا کنه - به زبان دیگر اگر هم از روی إجبار تن به صیغه شدن میده برای یک لقمه نون شبش هست نه به دنبال شهواتی که در داستان شما ذکر شده.
شما در چه دنیائی هستید و زن بیچاره مقیم ایران در چه دنیائی. واقعأ که!
Azad: Your first point:
by TheMrs on Tue Feb 03, 2009 05:58 PM PSTAzad:
Your first point: There's nothing wrong with people having a religious belief or participating in religious rituals. But I can't agree to female circumcision, human sacrifice or other such nonsense. So if a religion comes along and promotes those, then yes, there is something wrong with people practicing it.
Your second point: I already mentioned that an oppressive intitution, sigheh or not, can be used to the benefit of the parties involved. But that doesn't mean it's not a tool of oppression.
Your third point: I got your point about double standard, my response was that I realize there are other forms of degradation. That doesn't make sigheh any better.
Porn: Since you read that blog, you should go back and pay more attention to some details. I did mention I wasn't going through the politics of it. Which means I DO realize there is some politics and moral issues with it. I never denied that. And what makes you think I promoted anything? I blogged about something I liked. If I say I like red shoes is that promotion for red shoes?
Last question: What makes sigheh worse is that a cleric has to decide and agree to what you will do with your body. Without it, and under the same thought system, you can be stoned to death.
Your problem, wether you admit it or not, is that you have a negative view of certain things. Maybe porn. And in order to show your disdain, you compare it to something like sigheh. On top of that, you make it sound like sigheh is not as bad.
Wrong
by Jahanshah Javid on Tue Feb 03, 2009 05:54 PM PSTVeraaj, the author IS a woman. I know. So there goes your argument.
Writing of a man
by veraaj (not verified) on Tue Feb 03, 2009 05:09 PM PSTWhen I red the first piece I suspected that it was written by a man and now I am almost sure that Parinaz is a man. Such obsession with sex is the perspective of the man whilst most women, alongside sex, look for other qualities in a relationship. Also he talks about korset whilst he possibly means bra.
Does the sex of the author matters? Yes it does. Because this piece reduces the women problem in Iran to not having enough sex and misses the real issue. It is the equal opportunities and equal rights that we all need. Liberation is not about shagging around like crazy, being man or woman.
And before you accuse me, no, you do not need the approval of any third party for having sex.
To TheMrs
by Azad99 (not verified) on Tue Feb 03, 2009 03:12 PM PSTFirst; Has it ever occurred to you that the parties involved in sigheh, might both want it this way because of their own religious views? Is there anything wrong with that?
Secondly; I agree that Sigheh has historically been and still is used as a tool of oppression against women. Not because of what it essentially is- a consensual religious contract between two people- but mostly because of the power relation that usually exists between the man and the woman involved. But this doesn't mean that anyone who practices sigheh, is necessarily using it as a tool of oppression.
Thirdly, I am not here to defend sigheh, I don't care about sigheh as it has never played the slightest role in my life. My main argument, which you totally avoided, was not at all in defense of "sigheh" but regarding the double-standard in your judgement when it comes to sigheh as opposed to other forms of degradation of women's dignity.
I repeat my argument: A few days ago, you wrote a blog promoting porn as something that you "love" and know well. Now porn is essentially based on the objectifying, dominating, humiliating and degrading women. According to many studies, it is also a great factor contributing to violence (sexual, physical and psychological) against women.
Not only that, a large part of the porn industry is based on exploiting weak, poor and defenseless women from the bottom of the society or countries (in Eastern Europe, East Asia..) where the labor is cheap and the law does not protect them against any abuse. And I will stop at that.
Now my question is, what makes sigheh so much worse than porn that makes you hate one and "love" the other?
Is it because one involves religion and the other does not? Is it because one involves (God-forbids) the notion of "values" and the other is associated with the magnificent Western "freedom" and "liberation"? Or maybe it is because one is associated with "ommol" people in Iran and other one with "cool" good looking people in the West? You tell me.
No that this is a discussion about sigheh
by TheMrs on Tue Feb 03, 2009 01:43 PM PSTAzad: Hold on Nancy, I'm not here to legitimize any behavior between anyone. Frankly, I couldn't care less. I was a reader in this case. And previously I've only talked about myself and in general terms. I'm not in the fortunate position to have the power to legitimize anything for anyone. Go see a mullah for that.
I'm amazed at people like you who can take one thing and try to make it less bad by comparing it to something else, they've branded as a perversion. All the while, ignoring the history behind it and 99% of the cases that aren't even similar to what's being described here.
There are institutions, such as sigheh, that are based on the defensiveness of segments of society. What you or I think about this is irrelevant because that is a historical fact. A political reality. A religious strategy. In some cases, maybe here, people can use these institutions to their benefit. Or to escape moral/religious judgement or even legal persecution. Good for them. But that doesn't make the institution acceptable. But yes, I agree there are many things in this world that are degrading to many people. It doesn't justify sigheh.
Sigheh is doubly degrading to all parties involved because they're not merely engaging in morally suspect behavior (which is up to your judgement). But they also need to get religion and the law involved in regulating the most private details of their lives. So the fact that some industries are degrading to women isn't the point because that doesn't make sigheh any less lame.
To TheMrs
by Azad99 (not verified) on Tue Feb 03, 2009 12:44 PM PSTI don't care about legitimatizing sigheh or belittling "Western" behavior. I am just amazed by people like you who seem to legitimize (and sometimes even promote) ANY sexual behavior as long as it is between "consenting adults", but suddenly turn into judgmental and intolerant individuals when it comes to consenting adults practicing sigheh for whatever personal, religious, legal, cultural...reason.
Here we're not talking about men forcing defenseless women to "sigheh" but CONSENTING adults practicing it. And if you deem sigheh to be degrading to women, I can argue that porn or many other forms of perversions that you would legitimize (as long as it happens between consenting adults) are no less degrading. So, it is not about Western behavior vs Eastern behavior, but a deeply rooted double-standard in the minds of many Iranian when it comes these issues.
JJ: When I read science
by TheMrs on Tue Feb 03, 2009 10:10 AM PSTJJ: When I read science fiction I know it's not real. It's safe to assume a piece like this needs a reasonable dose of believability. The holes here are too big for my taste. But you go ahead, enjoy it. It's the perception of BS that makes something unreadable for me. And I'm no literary critic, but I can see why Tucker Max can sell this type of story: his language, logic, story telling etc are consistent througout all his peices. He doesn't talk one way in one peice and go clinical on the reader in the next peice.
Azad: As far as I know, one night stands don't require clerical blessing. So as much as you may want to legitimize sigheh or belittle Western behavior, promiscuity in the West and sigheh are totally different things. If you want to compare them, you need a lot more information than what you and I can discuss here. I can see how sigheh can be used as protection against the law, but that doesn't make it any less lame. Maybe women are turning sigheh's oppressive institution to their advantage like this story, but still, that doesn't make it any less lame!
آقا مجید،
Esmal Latte (not verified)Tue Feb 03, 2009 08:13 AM PST
آقا مجید، ماشالله شما هم مثل آقای جاوید توضیح واضحات میخاین. بابام جان این خانوم که هفتهٔ دو ستا کاکل زری صیغه میکنه بچش نمیشه! چی میگن کوگره!
در ضمن این جریان صیغه فقط بهانست. بهانهٔ برای سان فرانیسکو، اینه که به جزیعاتش کار نداشته باشید. اونی که صیغه میکنه جزیعات براش مهم نیست!
یک پیشنهاد و یک تشویق
Shadi (not verified)Tue Feb 03, 2009 08:07 AM PST
پری ناز عزیز فکر میکنم کم کم کارهایت دارد بهتر می شود
من راستش اصلا هیچ تصوری از تو ندارم حتی جنسیت، سن یا جزئیات هم برایم مهم نیست ولی فکر میکنم کار خوبی را شروع کردی و خوشبختانه با سعه صدر سردبیر و خوانندگان دارد جای خودش را پیدا میکند.
به اعتقاد من این مباحث، داستان ها ، مقولات یا هر چیزی که بخواهیم اسمش را بگذاریم برای جامعه تابوزده ایرانی به ویژه جامعه تابو زده غربتی بسیار لازم است چون جامعه جوانان ایرانی که دیگر با عشق و سکس آزاد از این مرحله گذشته برای همین تصور میکنم که اگر ایران بودی تصورت از سکس، مردها کیفیت رابطه جنسی و اصطلاحاتش
_مثلا مدتهاست که به سوتین می گوییم سوتین نه کرست_ عوض می شد، بنابراین پیشنهاد میکنم اگر امکانش را داری مدتی بیا و در ایران زندگی کن و زندگی بی بندو بار جنسی بین جوانان و اصلا مردم را تجربه کن که شاید در جهان بی نظیر باشد، قول می دهم کیفیت داستانهایت بهتر شود
hmm...
by Anonymous Observer on Tue Feb 03, 2009 06:48 AM PSTInteresting!
30 years without dignity!
by Arash Kamangir (not verified) on Tue Feb 03, 2009 05:41 AM PSTI am absolutely disgusted by those of us who openly brag about their Sigheh experiences and more disgusted by those who frequent between west and Iran to enjoy their disgusting religeous duties such as sigheh. For sure many of us Iranians have been stripped under mullahs from thier dignity in such extent that they follow thier religeous leaders like monkeys. Enjoy the 3oth anniversary of Islamic republic of no dignity.
Khanoom
by Nader Khan (not verified) on Tue Feb 03, 2009 12:52 AM PSTthank you for the story.
THX for sharing.
Majid jan
by Anonymousme (not verified) on Mon Feb 02, 2009 09:57 PM PSTThe answer to your question is abortion, it's done in Iran plenty.
نظر ِ شخص ِ بنده
لا ندو بوزانكا درنقش ِمرد ِاستثنائى (not verified)Mon Feb 02, 2009 05:44 PM PST
اين نوشته ِ پريناز خانم منو ياد دوران ِ بچّگى و مجله زن ِ روز و داستان ِ هفتگى بر سر ِ دو راهى انداخت. هر هفته يك پسرى با يك دخترى كارش به درازا ميكشيد. دختر خانم ها هم هميشه از خود بى خود ميشدند و بند و به آب مى دادند و از آقا يه منوچهر ِ مَلك مطيعى سوال مى كردند كه حالا چه كنم! بابا بخدا عيب نداره، اين مسائل در اروپا حال شده
I know of Iranian men who
by happy (not verified) on Mon Feb 02, 2009 04:57 PM PSTI know of Iranian men who travel to Iran, specifically to sigheh 3 or 4 young girls at a time. They rent these luxury apartments for a month and live with these girls until their vacation is over. Then, they go back to their wives and children happily and merrily;-))
دو تا نکته
MajidMon Feb 02, 2009 04:56 PM PST
قبل از هر چیز این رو خاطر نشان کنم که من بهیچ عنوان مشکلی با اینکه یک زن در مورد موضوع های جنسی و سکسی خودش صحبت کنه ندارم، اگر این امتیاز و آزادی برای مرد هست نهایت کوتاه بینی هست که بگیم برای یک زن موقوف!
اما دو تا نکته:
اول...... عنوان این مقاله هست صیغه «شدم»! یعنی حتی در ضمیر نا خودآگاه نویسنده جنبه واگذاری هست نه تملک یا حد اقل مشارکت در عمل، علیرغم اون چیزی که نویسنده میخواد در ابتدا القاء کنه! «شدم» ! در واقع برغم آزادی که برای خودم در اینمورد قائل هستم هنوز من «مفعول» این فعل هستم! چطور یک مرد میتونه بنویسه صیغه «کردم» ؟
دوم.....در عرف اسلامی چه ازدواج دائم و چه موقت ( صیغه) موردی هست بنام (عٌدّه) که طبق اون یک فرصت سه ماه و ده روزه باید اتفاق بیفته برای زن ( از نظر حاملگی احتمالی) بین ازدواج (صیغه) قبلی و بعدی.......تکلیف این بخش از نظر احتمال وجود یک جنین و مشخص شدن پدر احتمالی اون بچه چی میشه؟ من با علم به اینکه وسائل جلو گیری موجود هست این سئوال رو میکنم، چون هیچکدوم از اون راههای جلوگیری ١٠٠% نیست! خانمی که از ایران مینویسه «من هفته ای دو سه تا کاکل زری برای خودم صیغه میکنم» با این مورد چه جوری برخورد میکنه؟
ما اینیم
xxx (not verified)Mon Feb 02, 2009 03:14 PM PST
سلام پریناز
من هم اکنون در ایران هستم. شش ماهی هست که دراینجا ساکن هستم. از زمان إنقلاب تا شش ماه پیش دراروپا و امریکا زندگی کرده ومفهوم سکس داشتن وآزادی کامل را در یافته و آن را پارهای از وجودم میدانم.
در شش ماه گذشته تا آن جا که میتوانسته ام سعی کرده ام از مفهوم صیغه به نفع خودم استفاده کنم . راستش رابگویم امکانات مالی بسیار خوبی دارم. آپارنمانی سه اتاق خوابه در یکی از منطقه هایه خوب تهران دارم. به هیچ عنوان دوست ندارم احساس خشکسالی کنم. حداقل هفته ای دو یا سه تا کاکل زری برای خودم صیغه می نمایم. یاد گرفته ام که چگونه صیغه راخودم برگزار کنم- البنه گاهی وقت ها هم از آخوندی برای خواندن صیغه استفاده میکنم. هیچ اشکالی هم نداره . اینجا حرف از توانائی مالی وقدرت هست که من دارم. برای هرصیغه ۱۰۰۰۰ ریال یعنی فقط۱۰ دلار پول میدم. همه جای دنیا برای قرن ها هست که این جنس مذکر از وجود زن های نا توان به خاطر جلوگیری از حشکسالی جنسیشون استفاده کرده اند حالا بذار ما تلافی اش رو بکنیم. نمیتونند ببیند- جلوی چشم و گوششان را بگیرند. ما اینیم.
Great Story
by Mojarad (not verified) on Mon Feb 02, 2009 12:56 PM PSTIt's about time we start writing porn in Farsi...More power to you.
چند ماهی دچار
italythebest (not verified)Mon Feb 02, 2009 11:16 AM PST
چند ماهی دچار خشکسالی وحشتناکی بودم
So the lady had experienced the actions before in the west based on her statement. so the difference is those arabic words and the duration determined while in the west she did it after a dinner maybe a chelo kabab or a pizza or kalleh pacheh in L.A or an Italian full course in New york. I wonder how a young woman can reveal her experiences, but on the other hand may be this is sign of honesty. so you guys can decide to marry her or not based on what she has described. so for honesty she gets A+
for describing the events B-
for choosing the topic a D- just not to be harsh.
Hemlock - Movie about sigheh
by Esmal Latte (not verified) on Mon Feb 02, 2009 11:04 AM PSTThis movie Hamlock is about sigheh and interesting:
//www.netflix.com/Movie/Hemlock/70084378?lnkc...
ok, it never happened. maybe
by cannotbelievit (not verified) on Mon Feb 02, 2009 09:57 AM PSTok, it never happened.
maybe she is just fantasizing.
so just imgagine if you are the minster of culture, would block this site from being viewed by young girls in rian or not?
I would even though i have no religion. Just because it is wrong to damage the minds of the youth by dirty stories.
Mr web man go ahead and delete if you like.
ابن جواهر سخن کهن
Esmal Latte (not verified)Mon Feb 02, 2009 09:32 AM PST
ابن جواهر سخن کهن، معلم کتاب یعنی حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی میفرماید؛ بابام جان مگه مردها صیغه با خودشون میکنن؟! بالاخره اون طرف صیغه هم یک زنه.
حالا درسته که صیغه واقعا بی انصفانه است و همموم میدونیم، ولی اصلا ممکن نیست یک زنی بخواد با دست خودش صیغه بشه؟ خوب این هم داستان اونه دیگه.
در ضمن آقای جهانشاه، فیلمهای ایرانی همیشه اینجوری تموم میشن! حالا مگه شما به ایشون حقوق میدین که آدا و اطفار در میارین و توضیح واضحات میخاین؟!
Where is Haj Agha Mansuri's office?!
by nekbat (not verified) on Mon Feb 02, 2009 08:44 AM PSTParinaz jaan,
i am in the same situation right now as you were.i am trapped in iran for almost 7 months. and have no place for ... you know. it never crossed my mind that i can do SIGHEH and take someone to a hotel with proper papers!!! we live close to GHOLHAK. DARAM HALAK MISHAM. NO WINE NO SEX. BABA IN CHEH MAMLEKATIYEH?!
by the way somehow i have the feeling that you are a man, aren't you PEDAR SOUKHTEH?!
to the Mrs
by nel (not verified) on Mon Feb 02, 2009 06:56 AM PSTyou obviously don't live in Tehran!!! a bit of groping in the car in deserted uptown streets is not so uncommon despite the morality brigade and all
I don't recall Parinaz declaring herself a liberated woman and if she did, don't see why she should fit into your mould of liberation
she could be a self-proclaimed liberated woman and draw the wrath of some feminists by wearing high heels and dying her hair peroxide blond
or piss others by getting married, no matter how she takes no shit from her man
or anger an army by deciding to stay home and take care of her newborn
or simply for enjoying cooking
I don't judge her for getting into a temp-marriage contract, because oh it's an "obressive practice designed for the fulfilment of men" or "yikes it's tacky", on the contrary I think it was a smart pragmatist move to get what she wanted and avoid ugly consequences in case she got caught
lables don't matter, I see "agency" in her choice
To Dr. mahdavi, your
by Anonymousww (not verified) on Mon Feb 02, 2009 06:45 AM PSTTo Dr. mahdavi,
your cvomments were nice and clean and concise.
however i have to disagree for calling her talented.
Even a girl off the street who indulges in bad behaviour can decribe her actions well. so thi is not talent. I know you are trying to pursuade her to not waste her time, but that may not be possible. I used to be very optimistic in believing people can become better but now i have become cynical and believe more in : you cannot teach old dogs new tricks.