روابط روحانیت شیعه و استعمار انگلیس (۱)

روحانیت شیعه در پی اهداف سودجویانه به نقشه های استعماری انگلیس کمک نموده است


Share/Save/Bookmark

روابط روحانیت شیعه و استعمار انگلیس (۱)
by divaneh
10-Oct-2011
 

قسمت اول -- قسمت دوم -- قسمت سوم -- قسمت چهارم -- قسمت پنجم (آخر)

یکی از تهمتهایی که روحانیت شیعه همیشه به دیگر باوران وارد ساخته است رابطه با دول دیگر و خیانت به ملت در راستای خدمت به این قدرتهای خارجی است. از جمله بهائیان، یهودیان، اعضای برخی احزاب سیاسی و متجددین غیر مذهبی از این افترا بر کنار نبوده اند، حال آن که مروری بر تاریخ معاصر نشان می دهد که این در واقع روحانیت شیعه بوده است که در پی اهداف سودجویانه به نقشه های استعماری انگلیس در منطقه خاور میانه و جنوب آسیا کمک نموده است. هر چند که خیانت کاشانی به مصدق و کمکهای وی به اجرای نقشه استعمار انگلیس در ایران نمونه ای بسیار معاصر از این روابط است، موضوع این نوشته به دو قرن پیش از آن باز می گردد. آن چه به نام تنخواه هند، موقوفه اود، پول هندی و یا نامهایی دیگر معروف است نمونه دیگری از این رابطه نزدیک بین روحانیت شیعه و استعمار انگلیس بوده است که پولهای این موقوفه را از هند به نجف و کربلا در عثمانی منتقل می نمود و بین علمای شیعه پخش می کرد.

احمد کسروی در اشاره به پول هند و رفتار روحانیت می نویسد:

" به هر حال اینها مردان بیدانشی هستند که از جهان و کارهای آن به اندازه کودک ده ساله آگاهی نمیدارند و چون مغزهاشان انباشته از فقه و حدیث و بافندگیهای دور و دراز و اصول فلسفه است جایی برای دانش یا آگاهی باز نمی باشد. در جهان این همه تکانها پیدا شده، دانشها پدید آمده، دیگرگونیها رخ داده، آنان یا ندانسته اند و نفهمیده اند، و یا فهمیده پروایی ننموده اند. در این زمان می زیند و جهان را جز با دیده هزار و سیصد سال پیش نمی بینند. بی دردانیند که شش ماه درس خوانند که "مقدمه واجب، واجب است یا نه؟!" سی سال و چهل سال سختی به خود دهند که روزی رسد و حجة الاسلام نامیده شوند. بزرگترین آرزوشان رسد بردن از پول هند و گرد آوردن مقلدانی از بازرگانان "مقدس" ایران باشد. .... اما روزی خواری ایشان از دو راه است: یکی از پول هند که سالانه با دست نمایندگان انگلیس به حجج اسلام رسد و آنان هر یکی خود رسدی برداشته بازمانده را به طلبه های پیرامون خود بخشند. دیگری از پولهایی که بازرگانان و توانگران "مقدس" ایران فرستند و یا با خود برند" (1).

* * * * * *

حکومت اود در سال 1739 میلادی به دست میر محمد امین نشاپوری معروف به سعادت خان برهان الملک در پایه کوهستانهای هیمالیا، در میان بنگال و دهلی ایجاد شد. برهان الملک که از خراسان به هند رفته و در خدمت پادشاهان مغول هند در آمده بود، در سال 1722 با فرمانی از جانب حکومت مغول هند فرماندار منطقه گشته و پس از پیمانهایی با راجاهای هندی و مسلمانان سنی خود را از حکومت مرکزی مستقل میدید. وی پس از آن با کمک به نادر شاه در حمله وی به هندوستان قادر شد که فرمان حکومت اود را به عنوان پاداش برای خویش و خانواده اش از پادشاه ایران دریافت کند.

پادشاهان اود (نواب) شیعی مذهب بودند و به همین دلیل اکثر مشاغل مهم سیاسی و دولتی را شیعیان که کمتر از 1% از جمعیت اود را تشکیل می دادند در دست داشتند. نوابان اود دلبستگی های شدید مذهبی داشتند و این علاقه به حدی بود که حرمی مشابه حرم امام علی در نجف را در شهر لاکنو ساخته بودند (2). آنها از ترویج روحانیت شیعه حمایت می نمودند و علما را مورد احسان خویش قرار می دادند. این سفرۀ گسترده باعث جذب روحانیان ایرانی به هند و رقابتهایی در میان روحانیان شیعه ایرانی و هندی گشته بود که در این میان ملایان هندی برای آشنایی بیشتر با دربار و رسوم محلی معمولاً مشاغل مهم مانند پیشنمازی جمعه را بدست می گرفتند. روحانیون ایرانی گاه ترجیح می دادند که در مناطق متصرفه ای که به دست انگلیسیها اداره می شد به امور مذهبی بپردازند تا مجبور به تن دادن به خواسته های نوابان اود نباشند (3).

در آن زمان مجتهدین به دو گروه عمده اصولی و اخباری تقسیم می شدند. اخباریون که حتی نماز جمعه را نهی میکردند هیچگونه تغییر در اسلام را جایز نمی دانستند و حال آن که مجتهدین اصولی بر این باور بودند که علما با علم خویش از اسلام می توانند در برخی امور مذهبی تغییر و یا نوآوری کنند (4). اصولیون معتقد بودند که از آن جهت که عامه مردم از علم کافی مذهبی برخوردار نیستند و نمی توانند در امور مذهبی به قضاوت خویش تکیه کنند بایستی که از علما تقلید و راهجویی نمایند.

در سال 1757 کمپانی هند شرقی که دست استعمار انگلیس در هندوستان بود با پیروزی بر نواب بنگال در جنگ پلسی سلطۀ بی رقیب خویش بر هندوستان را آغاز نمود (5). کمک نواب سوم اود شجاع الدوله به نواب متواری بنگال میر قاسم باعث اختلاف بین کمپانی هند شرقی و حکومت اود گشت. پیروزی متعاقب کمپانی هند شرقی بر نواب شجاع الدوله در جنگ بوکسار در سال 1764 حکومت اود را مجبور به پرداخت غرامات سنگین و بخشی از سرزمینهای خود به کمپانی هند شرقی نمود. پس از آن در سال 1773 دولت انگلیس دخالت در امور اود را با قرار دادن کاردار سیاسی خویش در فیض آباد (پایتخت اود) افزایش داد. نواب چهارم آصف الدوله در 1775 بر تخت نشست و پایتخت را از فیض آباد به لاکنو تغییر داد (6).

علائق شیعی نوابان اود باعث شد که آنها سالانه مبالغ هنگفتی به مراکز شیعه در نجف و کربلا بفرستند تا وقف امور عمرانی و مذهبی شود. در سال 1779 یک روحانی جوان شیعه به نام سید دلدار علی نصیر آبادی از لاکنو برای سفری دوساله راهی عتبات در عراق عثمانی شد و به تحصیل نزد آقا محمد باقر بهبهانی در کربلا مشغول گشت. سید دلدار علی مانند بسیاری از روحانیون هند اعتقادات اخباری داشت اما پس از تحصیل در عراق به صف مجتهدین اصولی پیوست (7). این ارتباط سر آغاز رابطه ای سودمند برای شهرهای مقدس در عتبات و مجتهدین اصولی ساکن آنها شد. در سال 1780 در زمان حکومت نواب آصف الدوله، صدر اعظم او حسن رضا خان مبلغ 500000 روپیه به نزد مجتهدین نجف فرستاد تا صرف احداث کانالی برای رساندن آب فرات به بیابانهای خشک نجف شود. احداث این کانال که به نام نهر آصفیه و یا هندیه شناخته شد در سال 1793 به پایان رسید و باعث آبادی نجف و رونق کشاورزی در اطراف آن گردید. تغییر محیط زیست در اطراف نجف باعث جذب قبایل عرب بدان مناطق و تاثیر بیشتر عقاید شیعه بر آن قبایل شد (8) . حکومت اود همچنین مسجدی شیعی در کوفه را بازسازی نمود و خوابگاهی برای زوار هندی و کتابخانه ای با هفتصد جلد کتاب برای شیعیان در نجف بنا نمود (3).

نجف تنها شهری نبود که از این رابطه سود می جست و مبالغ هنگفتی نیز به کربلا جهت کمک به فقرا و علما ارسال میشد چنانکه چندی بعد نواب آصف الدوله به سفارش سید دلدارعلی نصیر آبادی، مبلغ 200000 روپیه به جهت مجتهدین نجف و کربلا فرستاد. کمکهای بی دریغ نوابان اود به مجتهدین اصولی نجف و کربلا و آبادانی نجف پس از رسیدن آب فرات به این منطقه خشک باعث قوی تر گشتن مجتهدین اصولی گشت (3).

پس از آصف الدوله پسر خواندۀ او وزیر علی به تخت نشست اما استقلال طلبی وی و مخالفتش با سلطۀ انگلیس موجب شد که انگلیسیها او را بر کنار ساخته و عمویش سعادت علی خان را نواب اود نمایند (9). نوابان اود پس از سلطۀ انگلیس تنها پادشاهانی ظاهری و دست نشانده بودند و زمام امور عملاَ در دست کاردار انگلیس بود(6). از جمله سعادت علی خان تنها با تضمین فرمانبرداری از کمپانی هند شرقی تاج شاهی را از سر جان شور دریافت نمود (10).

در سال 1801 پس از حمله سنیان وهابی به کربلا و خرابی های حاصل از آن، نواب سعادت علی خان کمکهای مالی خویش را به همراه سایبانی که از نقره و مخمل برای بقعه امام حسین ساخته بود از طریق انگلیسیها به کربلا فرستاد. در کمال حیرت ماموران انگلیس، مجتهدین برای نصب سایبان در بقعه امام حسین 8000 روپیه دیگر نیز طلب نمودند (3).

حکومت اود این مبالغ را در آغاز از طریق تجار ایرانی به عتبات می فرستاد اما بعدها از دولت انگلیس و کمپانی هند شرقی برای این مهم استفاده میشد. در سال 1815 غازی الدین حیدر 100000 روپیه از طریق دولت انگلستان برای مجتهدین نجف و کربلا فرستاد. باهو بگم مادر بزرگ نواب غازی الدین در وصیت نامه خویش که ضمانت دولت انگلیس را داشت مبلغ 90000 روپیه به جهت سید محمد و میرزا محمد حسین شهرستانی که از مجتهدین بنام کربلا بودند منظور کرد که بوسیله کمپانی هند شرقی به آنها پرداخت شود (3).

در سال 1814 کمپانی هند شرقی جنگ نپال را شروع نمود و برای تامین مخارج این جنگ پر هزینه تقاضای وامی به ارزش ده میلیون روپیه از نواب غازی الدین حیدر نمود و تقبل نمود که هر ساله مبلغ 600000 روپیه به ده فرد و یا فامیل از اعضای خانواده نواب پرداخت کند. چهار ماه پس از آن غازی الدین حیدر توافق نمود که دومین وام ده میلیون روپیه ای را با همان شرایط در اختیار کمپانی هند شرقی بگذارد (3). بعدها کمپانی هند شرقی حکومت اود را وادار نمود که جنگلهای تارای را که از نپال قصب کرده بود به عنوان پرداخت وام دوم قبول نماید (11). همین نواب در سال 1825 با سومین وام ده میلیون روپیه ای با بهرۀ 5% موافقت نمود. در سال 1826 کمپانی هند شرقی تقاضای وام دیگری به ارزش پنج میلیون روپیه نمود تا خرج اتمام جنگ نپال شود.

نقش حکومت شیعی اود به عنوان وام گذار کمپانی هند شرقی و دریافت بهرۀ پول (ربا) که در اسلام تحریم شده است باعث مشکلاتی برای علمای شیعه گشت. سید دلدار علی از همان ابتدا احتیاط را در دریافت بهره از اروپائیان لازم دانسته بود. این مشکل اما به دست پسر او سید محمد نصیر آبادی که پس از او مجتهد اعظم لاکنو گشته بود حل گردید و وی در سال 1830 فتوی داد که دریافت بهره از معتقدان به ادیان دیگر حلال است و فقط از شیعیان نمی شود بهره گرفت. به موجب این فتوا شیعیان سرمایه دار می توانستند نه تنها از اروپائیان بلکه از کل جمعیت ده میلیونی اود به استثنای اقلیت محدود شیعه بهره دریافت کنند و بدین صورت روحانیت شیعه خود را با اصول سرمایه داری غربی مطابقت داد (3).

دولت انگلیس به موجب قرارداد وامهایی که از حکومت اود دریافت کرده بود عهده دار گشته بود که بهرۀ وام را به افراد ذکر شده و در صورت مرگ آنها به وراث آنها بپردازد، و در صورتی که وارثی وجود نداشته باشد بهرۀ آن وامها به مجتهدین نجف و کربلا پرداخت شود. برای نمونه به موجب قرارداد وام سوم کمپانی هند شرقی قبول نمود که از سود سالانه 500000 روپیه ای آن وام مبالغی را خرج نگاهداری دو ملکه بیوه نماید و باقی را به مجتهدین نجف و کربلا پرداخت نماید (22). همچنین در سند مورخ 17 آگوست 1825 دولت انگلیس تعهد می کند که سالانه مبلغ 120000 روپیه به مبارک محل که از زنان شاه بود بپردازد و پس از مرگش ثلث مبلغ را به هر که او تعیین کند و دو سوم دیگر را به مجتهدین نجف و کربلا بپردازد، و در صورتی که کسی تعیین نشود کل مبلغ به دو مجتهد مزبور پرداخت شود (3).

با مرگ تدریجی منتفعین این قراردادها، دولت انگلیس مبالغ بیشتر و افزونتری به مجتهدین نجف و کربلا پرداخت می نمود و این پولها که بنام پول هندی معروف است باعث رقابتهایی بین علمای شیعه برای دستیابی به این پول باد آورده شد. یک نمونه از این رقابتها میان شیخیه ( پیروان شیخ احمد احسایی) و شیعیان اصولی شکل گرفت. اندیشه های شیخی به وسیله زوار به هند شمالی نیز رسیده بود و میرزا حسن عظیم آبادی که از شاگردان سید حسین نصیر آبادی بود پس از تحصیل نزد سید کاظم رشتی که مجتهد اعظم شیعیان شیخی بود به لاکنو بازگشت و به ترویج اندیشه های شیخی در آنجا پرداخت. این رابطه باعث شد که در در سال 1830 سید کاظم رشتی برای مدتی دریافت کننده پول هندی شود (12). زمانی که بر تعداد پیروان میرزا حسن افزوده گشت، سید حسین نصیر آبادی احساس خطر نموده و به او و عقایدش حمله کرد. این اختلاف باعث شد که پول هندی دوباره به سید ابراهیم قزوینی رقیب اصولی سید کاظم رشتی پرداخت شود. از آن جا که پادشاه ایران محمد شاه قاجار در آن زمان اعانات خویش را نه به مجتهدین بل که به صوفیان می داد، قطع جریان این پول درخور توجه به شیخیه باعث تضعیف آن و قوت مجتهدین اصولی شد (3).

میزان کمکهای مالی اود به کربلا و نجف در زمان حکومت ناصر الدین حیدر (1827-1837) کاهش یافت اما با بر تخت نشستن نواب محمد علی شاه کمکهای هنگفت به دو شهر مزبور از نو آغاز گردید. نامه ای که مجتهدین اود در سال 1839 به مجتهدین نجف و کربلا فرستادند یاد آور می شود که نواب جدید علاقه ای شدید به عتبات و ساکنان آن دارد و با آگاهی از خشک شدن نهر آصفیه خیال به ترمیم آن دارد. نواب جدید دستور داد که مبلغ 150000 روپیه به جهت هر یک از دو شهر مذهبی از طریق نماینده سیاسی انگلیس در عراق عثمانی به مجتهدین پرداخت شود. در اینجا باید یادآور شد که دولت سنی عثمانی و حاکم آن در عراق نظر خوشی نسبت به تعمییر این کانالها که باعث قدرتمندتر گشتن شهرهای شیعه نشین نجف و کربلا می شدند نداشتند و تنها با اصرار نماینده انگلیس در عراق با آن موافقت نمودند. نزدیکی علما به نمایندگان انگلیس باعث شد که آنها برای مراسلات بین نجف و کربلا و هند شمالی از پست سیاسی انگلیس استفاده کنند و حتی رسالات را از طریق پست انگلیس ارسال نمایند (3). سلطۀ کمپانی هند شرقی در هند و استفاده انگلیس از ضعف دولت عثمانی و نفوذ روز افزونش در عراق عثمانی به انگلیس اجازه داده بود که این دو مرکز مهم شیعه را بهم وصل کند. هر دوی این مراکز در تجزیه امپراطوری های هند و عثمانی و بوجود آمدن کشورهای نوپای پاکستان و عراق به دست انگلیس نقش عمده داشتند.

(ادامه دارد)

1- شیعی گری، احمد کسروی، تهران 1323
2- لاکنو ، تارنمای نگاه به هندوستان
3- مکانهای مقدس و جنگهای مذهبی (سیاست،
فرهنگ و تاریخ شیعه)، جوئن کول، ای بی
تاوریس 2002
4- تاریخ مردم عرب، آلبرت هورانی، فابر و
فابر 1991
5- جنگ پلسی ؛ ویکیپدیا
6- اود ، ویکیپدیا
7- ریشه های شیعه هند شمالی در ایران و
عراق، جوئن کول، انتشارات دانشگاه
کالیفرنیا، 1989
8- شیعیان عراق ، ایتزاک نکاش، انتشارات
دانشگاه پرینستون 2003
9- تاریخ سیاسیت خارجی بریتانیا، انتشارات
دانشگاه کمبریج، ا و وارد – ج پ گوچ، 1922
10- سعادت علی خان دوم، ویکیپدیا
11- تاریخ محیط زیست مستعمره هند شمالی،
اریک ا استراهون، انتشارات پیتر لانگ 2009
12- موعود شیراز، تحقیقی در آغاز و اواسط
بابیه، دنیس مک اوین، آی دی سی 2008


Share/Save/Bookmark

Recently by divanehCommentsDate
زنده باد عربهای ایران
42
Oct 18, 2012
Iran’s new search engine Askali
10
Oct 13, 2012
ما را چه به ورزش و المپیک
24
Jul 28, 2012
more from divaneh
 
divaneh

Brother Majous

by divaneh on

This is a very strange question. So, you are going blog to blog and look for Tabarzin. Ok, let me try,...,look here,.., under the desk!,...no he is not there, ... , let me check my pockets,..., no not there too. No he is not here.

I can't remember having had any unusual encounter with your brother Tabarzin. The only people that I don't tolerate are those who try to spread baseless rumours or made up stories in order to divide Iranians. For example if I told you Bacheh Akhonds (Akhond's offspring) get excited when they see carrots, then I have to prove it with evidence.

Don't worry too much about the Tabarzin, he comes back with another username. Now please you and your other friend take your nonsense somewhere else.  


divaneh

Dear Hooshang

by divaneh on

Thank you for your valuable contribution. Unfortunately they have
always used the religion and ethnicity to divide the people in ME and rule over
the weakened small states. Shia Hardliners with their claim to being the rulers
in the absence of the Imam and the corruption of the Shia clergy has played
nicely into the hands of the manipulators in the West.
 


Roger_Rabbit

دوست مجنون من

Roger_Rabbit


شما خود برای اثبات حرفهایت از کسروی و یهود و بهائی مثال می‌‌آوری ولی‌ وقتی‌ یکی‌ می‌‌گوید همان بهأییان (به قول همان کسروی) و یهودیان هم حقوق بگیر انگلیسی‌ و اجنبی بودند می‌‌گویی آنها حسابشان جداست!!!!

تعجّب من اینجاست که شما که میخواهی‌ در این زمینه حرفی‌ بزنی‌ و اظهار وجودی بکنی‌ هنوز محمود محمود را نمی‌‌شناسی‌ و جناب سعادت نوری باید به شما متذکر شود! توصیه می‌کنم به جای اینکه از منابعی که اغلب مورد استفاده چرندیات گویی نظیر بهرام مشیری قرار می‌‌گیرد از منابع معتبر فارسی‌ استفاده کنی‌ که دیگر زحمت ترجمه نیز به خود هموار نکنی‌. مثال: اسمأعیل رائین " حقوق بگیران انگلیس در ایران."

 

 


salman farsi

Brother Divaneh

by salman farsi on

 

Sorry to butt in on your blog but I am trying to get an answer from someone. What happened to borther Tabarzin? I ask you this because I knew you were not best of friends due to your Bahai past. Did he say something agaisnt Bahais that caused his being blocked?

 

For an Islamic democracy


default

Neo-cons and Shi'ites

by Hooshang Tarreh-Gol on

Dear Prof. Majnon the quote below is part of an article on Saudi Arabia. I thought it was it was interesting how even today "our" current neo-cons are following the foot steps of the Brits and using the "Shi'ites Card," cheers

Trouble in the Kingdom

//www.counterpunch.org/2011/10/07/trouble-in-...

 

"One cherished British imperial rule, handed down to the
Empire that displaced it, is: When in doubt, break it up. There have
been recent western advocates of break-up of Saudi Arabia, Two
well-known neo-cons, Richard Perle and David Frum wrote in their 2005 
book, An End to Evil: How to Win the War on Terror that the U.S.should mobilize
the Shi’ites living in eastern Saudi Arabia, where most of the Saudi
oil is: “Independence for the Eastern Province would obviously be a
catastrophic outcome for the Saudi state. But it might be a very good
outcome for the United States. Certainly it’s an outcome to ponder. Even
more certainly, we would want the Saudis to know we are pondering it.”


Veiled Prophet of Khorasan

*

by Veiled Prophet of Khorasan on

*


divaneh

Dear VPK

by divaneh on

Our permission is in your hand :). This is unfortunately one of the features of IC that the discussions are sometimes dragged into unrelated issues and we are all guilty of that. I think a better focus on the articles and blogs subjects would be an improvement.


divaneh

این بهتر شد

divaneh


حال داریم راجع به این مقوله صحبت می کنیم. بله، من با اشاره به تهمتهایی که آخوندها به بهاییان و یهودیان و اندیشمندان آزاد و بقیه می زنند شروع نمودم و اظهار کردم که این در واقع آخوندها بوده اند که به نقشه های بیگانگان کمک نموده اند و سپس به شرح این اتفاقات تاریخی پرداختم. کاملاَ واضح است که موضوع بحث چه گروهی است. خوب من از یهودیان و اندیشمندان غیر مذهبی و نپال و کانال هم نام برده ام. حالا شما از یهودیان و مهندسی کانال و اقتصاد نپال بنویسید و آن را مر تبط بدانید.   بگذارید به شما یاد آور بشوم که شیخی ها شیعی بودند و شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی نیز مانند بقیه ملایان شیعه مشغول هذیان گویی بودند. این که نهضت بابی از میان شیخیها شکل گرفت هیچ ربطی به شیعه بودن شیخی ها ندارد. از .کتاب موعود شیراز هم که یکی از مراجع این مقاله است در همین رابطه استفاده شده

Veiled Prophet of Khorasan

Dear Divaneh

by Veiled Prophet of Khorasan on

 

I apologize for diverting the discussion.Anglophile and I may discuss our issues on another blog unless you think it is proper to do it here.

Sepasgozaram,


divaneh

Dear Anglophile

by divaneh on

No one has blamed the British for taking
advantage of the dishonourable Akhonds. In fact in an earlier comment I praised
their diplomacy and patriotism. Its pity that those admirable qualities were
serving the interests of the Britain that were in conflict with Iran's
interests.


Roger_Rabbit

شما با "بهایی"‌ها "باب" سخن را گشودی!

Roger_Rabbit


یکی از تهمتهایی که روحانیت شیعه همیشه به دیگر باوران وارد ساخته است رابطه با دول دیگر و خیانت به ملت در راستای خدمت به این قدرتهای خارجی است. از جمله بهائیان، یهودیان،  دولت انگلیس مبالغ بیشتر و افزونتری به مجتهدین نجف و کربلا پرداخت می نمود و این پولها که بنام پول هندی معروف است باعث رقابتهایی بین علمای شیعه برای دستیابی به این پول باد آورده شد. یک نمونه از این رقابتها میان شیخیه ( پیروان شیخ احمد احسایی) و شیعیان اصولی شکل گرفت. موعود شیراز، تحقیقی در آغاز و اواسط

بابیه، دنیس مک اوین، آی دی سی 2008

 

چو بشنوي سخن اهل دل مگو كه خطا است 

 

                                             سخن شناس نه اي ، جان من خطا اينجاست


 


Veiled Prophet of Khorasan

I have no grudge

by Veiled Prophet of Khorasan on

Really not against my ex. As Zartosht said Akho-mana is the twisted thought and I want to avoid it. I have made it an avocation to study ancient british history. Lets face it Arthur did betray Vivian and Mogan. He was to be their champion. My true love is to my nation to the old gods whom yoyr people have forgotten. 

anglophile

Now I know where your grudge comes from VPK

by anglophile on

You fell for the most common trick of all:   Love - LOL 

Veiled Prophet of Khorasan

Dear Anglophile

by Veiled Prophet of Khorasan on

 

I have produced Iranian British combination with the best of both. With absolute loyalty to Iran. Match that!


Veiled Prophet of Khorasan

British

by Veiled Prophet of Khorasan on

 

Oh yes they are all wonderful. Following a watery tart who threw a scimitar at them claiming that the dude was to be the emperor. If I went around claiming to be Cyrus the Great they'd put me away BTW: we call it Emperator; any way arbab my foot! The one thing I wonder about them is why their young women look so good but age so badly? At least my kids have the fortune of being half Iranian :-).'

BTW: The patron of Artur's name was Vivian Fey. She was from the island of Avalon and charged to restore the old ways. She failed and the *one* god took over to all our loss :-)


anglophile

You must agree that the British are great talent scouts

by anglophile on

The talent of "nokari." Don't blame them. Everybody is looking for a good nokar. Blame the nokar not the arbab.

Veiled Prophet of Khorasan

Pasokh be Divaneh

by Veiled Prophet of Khorasan on

Cho shoma mikhahid man digar ba ou dahan be dahan nakham shod.

divaneh

Dear Friends

by divaneh on

Dear VPK,

I am glad that the links worked. Don't worry about the rabbit, he/she hasn't had enough carrots recently.

Dear Roozbeh,

Thanks for reading and your compliment. For more examples see the links posted by De Saadat Noury, All-Iranians and MM in this blog.

Dear MM,

I think you may find more answers in the next part. The next part also touches on the issue of receipts. 


divaneh

جناب خرگوش

divaneh


من به هیچ چیز حساسیت ندارم مگر انسانهای کوته فکر و کوته بین. شما اما ثابت نموده اید که نسبت به بهائیان حساسیت دارید و این تعصب و کوته نظری شما مرا بر این باور استوار ساخته که شما از سلالۀ شریف آخوندها هستید. البته از آن آخوندهایی که از شاه فقید جیره و مواجب می گرفتند و مردم را خر می کردند. تا کسی می خواهد پرده از گندکاری های آخوندها بردارد شما بهائیان را می اندازید وسط تا آب را گل آلود کنید و بحث را منحرف نمایید. مثل آخوندها مثل کسی است که از خود بادهای بد بو صادر کند و به گردن دیگران بیاندازد هر چند که همه صدای شیپور رسوایی را از ماتحت ایشان شنیده باشند. شما را نصیحت نمودم که این بحث را منحرف نکنید. اگر هر مطلبی را جع به خدمت و یا خیانت بهائیان دارید، بفرمایید بنویسید، کسی جلوی شما را نگرفته. بنویسید و همه را آگاه نمایید و اجازه دهید هر که طالب حقیقت است با شما در مورد موضوع اتخابی شما به بحث بپردازد. این بحث اما نباید منحرف شود. من هم هیچ سابقه دوستی با شما ندارم، فقط چند دفعه رویتان را کم کرده ام و باز تشریفتان را می آورید و همان حرفها را مثل طوطی تکرار می کنید. نه هر که گوشش دراز گشت در ذکاوت از دیگران پیشی گرفت. متاسفم که جوابی بیش از این در خور شما نمی بینم و پاسخ دیگری به شما نخواهم داد. از دوستان دیگر هم خواهشمندم از جواب دادن به هر شخصی که سعی در انحراف موضوع دارد خودداری نمایند. این حقه ها قدیمی شده خرگوش. 


MM

subservient? Any copies of the reciepts to the Brits?

by MM on

According to some JM interviews posted here on IC, the Shiite clerics gave reciepts to those who gave money to the cleric ayatollah institutions.  Does anyone know how far the habit of giving reciepts goes back to?  And, if there are any copies of these Shi'ite reciepts to the East India Co. (for cash payments) are available in the British archives?

I sorta agree with RG on these clerics being subservient.  Being subservient means being subordinate, but also means working towards a similar end with someone else.  Both bad in this relationship.  It will be interesting to find out exactly what the Brits got in return!


Veiled Prophet of Khorasan

Well Rabbit

by Veiled Prophet of Khorasan on

 

You keep on laughing the last joke is on ...

When both you and I are gone Kasravi will still be a Giant.


Roger_Rabbit

Who says I dislike you VPK

by Roger_Rabbit on

Don't compliment yourself my friend. I only laugh at you. You amuse me.

Veiled Prophet of Khorasan

Dear Rabbit

by Veiled Prophet of Khorasan on

You are entitled to your opinion. I take your dislike of me as a badge of honor. As for Kasravi I don't need do download them. My father gave me copies of most of his books. The ones he did not I got for myself. I have a full library. And if you don't understand Kasravi then no wonder I don't understand you. 

Roozbeh_Gilani

subservience to Brits, is a serious Shiat disease

by Roozbeh_Gilani on

It started with rise of shiat  rule & end  with fall of shiat Rule in Iran.

 "More came of Abbas' contacts with the English, although England had little interest in fighting against the Ottomans. The Sherley brothers arrived in 1598 and helped reorganise the Iranian army. The English East India Company also began to take an interest in Iran and in 1622 four of its ships helped Abbas retake Hormuz from the Portuguese in the Capture of Ormuz (1622). It was the beginning of the East India Company's long-running interest in Iran"

//en.wikipedia.org/wiki/Safavid_dynasty

Thank you for the great blog Divaneh.

"Personal business must yield to collective interest."


Roger_Rabbit

Dear VPK

by Roger_Rabbit on

I guess our friend "Divaneh" deserves better supporters than you sir. I know you want to be supportive but sorry try a better cliche next time. Never mind if you didn't get what I said. I am sure Divaneh, knows full well what we are talking about. There is a background to our "friendship" that takes time for you to catch up. Just relax my friend and keep down loading Kasravi's.


Veiled Prophet of Khorasan

Divaneh va Khargoosh

by Veiled Prophet of Khorasan on

Man ke nafahmidam khargoosh chi goft. Age ye adam hesabi fahmid be manam bege. Dame Divaneh garm ke khoob goft. Khargoosh chera bahai ro ba engilis va akhoond ghati mikoni? Az koja fahmidi ke in dine pedariye? 

Veiled Prophet of Khorasan

Dear Divaneh

by Veiled Prophet of Khorasan on

Your link on Kasravi works and I just got the books. As I told you I already have them in print but now in pdf. That means all that money the anti-Kasravi spent buy his books just to burn them went to waste :-) Hee; hee; hee!

Roger_Rabbit

جناب دیوانه حساسیت شما را درک می‌کنم

Roger_Rabbit


 

شما به اعتراف خود بهائی زاده تشریف دارید و طبعاً از اینکه دین پدری خود و  برخی‌ از علمای مذهب شیعه را جمعا از حقوق بگیران دولت فخیمه می‌‌بنید رنج می‌‌برید. ولی چه میشود کرد اگر آ‌ن حقیقت دارد این نیز دارد. آفتاب دولت فخیمه بر همه متولییان دینی یکسان میتابد. از قضا همه این مباحث از یک نقطهٔ سر چشمه میگیرند و به یکدیگر مرتبط هستند. اسمش هم هست ۱۰ داونینگ استریت!! جناب عالی‌ به جای اینکه خود را به دیوانگی مصلحتی زده و علمای شیعی را دست چین کرده و "علمای" بهایی را از قلم بیندازید قدری از بیان مکررات کم کنید و نکته تازه‌ای را عرضه کنید. اینها را که همه میداند عزیز!!

 


divaneh

Dear VPK

by divaneh on

You are welcome. I hope there is no problem with the download as I have not checked the links. I downloaded both and some other books by Kasravi a while ago from another site but unfortunately that site is down now. 


Veiled Prophet of Khorasan

Dear Divaneh

by Veiled Prophet of Khorasan on

 

Thank you for posting the links. I had to go through a lot of trouble to get those books in print years ago. Now you have made them available to all. When I am about to give up on IC you show up. You made my day :-) Thank you!