IDENTITY
Growing pains that accompany becoming part of society outside Iran
Are you Persian? Asked the lady bank teller with dyed blond hair and otherwise very Iranian complexion. I answered “Baale Khanoom, Haletoon Khoobeh?”. Other times I have been asked “Are you Iranian?” It kind of dawned on me that as Iranians living in America, we might be facing an ‘identity’ crisis. Are we Persians, Iranians, Iranian Americans, Persian Americans, or Americans? I have seen all variations used many times. With our beloved homeland country Iran being in the news so often and almost always negatively, perhaps we want to somehow disassociate our selves from anything Iranian thus referring to ourselves as Persians or Persian Americans
>>>
IRI
نظامی كه باید به دو نیم كرد
از روزی كه اسلامگراها محض ارتقای خمینی به مقام بزرگترین مرجع سیاسی و مذهبی به وی لقب امام دادند تا به امروز كه جسته و گریخته صحبت از تغییر كاركرد مجلس خبرگان و تحدید اختیارات رهبر شده است، این نظام مشكلی اصلی و اساسی داشته كه هنوز موفق به حل آن نشده و هرگز هم نخواهد شد: یكی شمردن دو اقتدار سیاسی و مذهبی. در حقیقت ماهیت نظام اسلامی از این پیوند ناساز شكل گرفته است و روشن است كه جدایی اجتناب ناپذیر این دو رشتهٌ حیات آنرا خواهد گسیخت. تا آن زمان اصرار در یكی دانستن ، دو اقتداری كه یكی نیست دو پیامد داشته كه شاهدیم: تنش در رابطهٌ این دو قدرت ناسازگار و ابهامی كه این رابطه را احاطه كرده است. این مشکلات در مورد رهبر نظام به بارزترین شکل هویداست.
>>>
NATIONALISM
A primary type of mass paranoia
Many Iranians fear separatism. They truly fear it and they act just like football fans, though their activities have so far been limited to talks and writings. An anonymous commentator in my previous article made a link to a video, and I clicked to watch it. I am sorry that I cannot call the guy on the video an idiot because (beside being also sorry for having used the word) I would be insulting idiots. Anyway, watching that video, and also many writings and talks on the Internet, I started to think that actually many Iranians have genuine fear that Iranian regions may some day separate from the rest (whatever would remain) of Iran. So, let's analyse the realities and see what is at stake beside football-like hooliganism and emotional wasteland
>>>
RAIN
هیچ وقت پیش نیامده که الفبای کتک خوردن از یادم برود
روزهایی را به یاد می آورم که خیس از عرق بودم تمام دیوارهای اتاقم مملو از نم و آب بودند اتاقم را برای ساعتها می بستند تا روح و جسمم عرق کنند و آزارم دهند تا اعتراف کنم به همه آنچه که انجام نداده ام .سالهاست از هر چه اعتراف حالم به هم می خورد اعتراف به کرده ها و نکرده ها ، ولی از پس این همه سال این را به خوبی یاد گرفته ام که تنها اعتراف به عاشقی کنم اعتراف به سبکی تحمل ناپذیر هستی ام .اعتراف به اینکه تنها این قلب در هم فشرده از درد و اشتیاق برایم باقی مانده است .
>>>