VIEW
Regime change and Iranian-American identity
One of the most interesting debates to emerge in the past month is about whether or not the US should reach out to Iran. This debate encompasses many of the controversial issues that divide the Iranian community outside Iran. But like most debates, this one is full of passion and strong feelings and sometimes the parties involved get personal and nasty with those that they take to be their opponents. In this way the debate becomes murky, confusing and often distorted. I want to clear away some of the confusion and shed some light on the issues involved in this debate and what the different sides are saying. As a background, I begin by looking closely at Roger Cohen’s views on better relations with Iran and Obama’s recent New Year message to Iranians
>>>
PARINAZ
شیطون رفته بود زیر جلدم و حوصله ام از ادبیات معاشرت سر رفته بود
خواهرم می گفت: "پریناز، دلت نمیخواد سرو سامون بگیری؟ با یکی باشی که دوستت داشته باشه و دوستش داشته باشی؟ شاید هم باهاش ازدواج کردی و تشکیل خانواده دادی!" همیشه می خندیدم و میگفتم: "میخوام چکار؟ هرچی میخوام دارم بعلاوهء آزادی. حوصله داری؟ یکی رو بیارم تو زندگیم بهم بگه بکن، نکن!" دوستم گلاره می گفت: "آدم باید تا هنوز جوونه بگرده و جفتشو پیدا کنه. در میانسالی و پیری خیلی مشکل میشه." یک چیز مبهمی توی قلبم می سوخت وقتی می گفتم: "وقتی پیداش کردی مثلن چی میشه؟ چه تضمینی وجود داره که حتما عشق یا ارتباط مهمی بر قرار بشه؟ اگه پیداش کردی و عاشقش شدی و گذاشت رفت میخوای چیکار کنی؟ من حوصلهء پیچیدگی های عاشق شدن را ندارم." وقتی از طریق دوستهام با بابک آشنا شدم با خودم فکر کردم این بار دیگه واقعا وقت میذارم و میشناسمش و دنبال ساختن یک رابطهء واقعی میرم. پیش خودم میگفتم این بار با این یکی به آسونی نمیخوابم
>>>
STORY
“But why would the British want so badly to put a spy in the Khan’s household?” I asked incredulously. “Going so far as to marry one of their agents into the family seems like overkill for a mere opium lord. Now if it was the royal family, I could see.” The ghost sat back down into his sofa, leaned comfortably and lit another cigarette. “Three puffs on this cigarette is all the time you have to figure that out. Let’s see if you can do it, my wannabe spy master.” I didn’t need three puffs, just the assurance that there really was a solution. “Mossadegh’s secret service almost recruited a British spy,” I said.
>>>
LIFE IS SACRED
نفی اعدام كودكان - و نه نفی مجازات مجرمان
این روزها حركت نسبتا گستردهای در ایران در مخالفت با مجازات اعدام بزهكاران خردسال صورت گرفته است. در هفتهها و ماههای اخیر و در واكنش به ادامه سیاست كودككشی حاكم در جمهوری اسلامی ایران، تعدادی از نخبگان اجتماعی و فرهنگی و حقوقی و سیاسی با صدور اطلاعیههایی خواهان توقف این عملكرد خشن و ناانسانیشدهاند. برخی از دید حقوقی آن را به نقد كشیدهاند، افرادی از زاویه فقهی به آن برخورد كردهاند، دیگرانی ارزشهای حقوق بشری و تعهدات بینالمللی ایران را پیش كشیدهاند، و كسانی هم از نقطهنظرهای تربیتی و جامعهشناسی به آن پرداختهاند. این مسئله اكنون تا آنجا پیش رفته كه به عنوان یك مسئله انتخاباتی نیز مطرح شده و دست كم یكی از نامزدهای اصلی رأیگیری ۲۲ خرداد نیز لغو مجازات اعدام بزهكاران خردسال را در دستور كار خود قرار داده است
>>>
FUTURE
آینده ایران در قرن بیست و یکم
استمرار جمهوری اسلامی یکی از احتمالات آینده است. مذهب تشیع (پس از زبان فارسی) بارزترین وجه مشترک مردم ایران است. شکل حکومتی جمهوری نیز از لحاظ تاریخی بسیار پایدار می باشد. پس چه دلیلی برای عدم انطباق جمهوری اسلامی با شرایط ایران وجود دارد؟ اول آنکه، از جمهوریت تنها اسم و ظاهر آن موجود است و در حقیقت، رژیم کنونی یک استبداد بسته عقیدتی است. شکل استبدادی حکومت هم به عامه مردم خدمت نمیکند، بلکه آنان را خادم سیادت و سلطه خود می سازد. لاجرم با گذشت زمان، حاکمان مستبد بیشتر و پیشتر از نیازهای جامعه و واقعیات زندگی اجتماعی دور می شوند و در برابر مخدومین نافرمان، دست به سرکوب و آزار می زنند. دوم اینکه، اسلام و خرافات هزار ساله تشیع، اگر چه عاملی مهییج برای انقلاب و شورش بوده است، اما توانایی هدایت و راه گشایی در شرایط جهان مدرن را ندارد!
>>>
POETRY
Today, I had my birthday
Though he did not recall
The one to whom I gave love
To whom I gave it all
Today, I had my birthday
I spent the day in sun
I vowed to find stillness
As sun and sea were one
>>>
POETRY
Fragile is the four walls
Surrounding me
Away from the cold
That awaits me in anger
I walk to the moon
A pale face fallen
In the midnight river
>>>