دو شعر

حقیقت روی زمین است
اما هیچکس جرات برداشتنش را ندارد
حقیقت در خیابان افتاده است
هیچکس آن را از آن خود نمی‌کند >>>

مانیفست ضد انقلاب

کارل مارکس، فردریک انگلز، ویلادیمیر ایلیچ لنین، جرج واشنگتن، توماس جفرسون، ماکسیمیلیان روبسپیر، فیدل کاسترو (متولد 1926 میلادی) و همه انقلابیونی که در فاصله ششصد سال بعد از تولد عبید زاکانی به دنیا آمده اند اگر نسخه ای از کتاب موش و گربه را میخواندند، شاید در احساسات انقلابی خود تجدید نظر میکردند. آنهایی هم که این کتاب را نخوانده و مرده اند، حتماً از تصور نتیجه گیری وحشتناک آن روحشان در قبر خواهد لرزید>>>

فریاد ندانم که کی آمد کی شد

این روزها هربار به واشنگتن می‌رفتم به او سری می‌زدم. برای من که سالیان متمادی‌ در بسیاری از فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی خارج از کشور او را از نزدیک می‌شناختم و با او همکاری داشتم این گفتگو این بار معنی دیگر داشت. مهرداد مشایخی ، جامعه شناس و استاد دانشگاه جورج تاون بیشتر روی تخت خوابیده بود اما از هیچ لحظه زندگی فروگذار نکرد که آن را سرشار و مفید زندگی کرد>>>

The Death of a Secular Revolutionary

Here is my recollection of the first meeting with Mehrdad: At Iranshahr office, a dinky, dusty outfit at Wilson Boulevard, Arlington, Virginia. Mehrdad and a colleague visited us to show their concern about the "right wing leaning" of our newspaper . He was a young sociology student with a pleasant face, great hair, and resolute and self righteous as most of us were in those days. He was a revolutionary. He knew what was right for Iran>>>

این «امت» مشنگ فرانسه

همیشه ی خدا این مامان و خانجان دعوا دارند. مامان یک «یا امیرالمومنین هیتلر»ی میگوید که بیا و تماشا کن؛ صد تا از دهانش میریزد؛ ولی مامان بزرگ کلی «بد و بیراه» بار «بوش»ها میکند. خانجان حمله ی آلمانها به فرانسه را یادش هست؛ برای همین هم گول مدیای مامان را نمیخورد. اما مامان یک تنه یک مدیای حسابی است؛ کلی هم تبلیغات بلد است. تا کم میآورد، به «ولای امیرالمومنین هیتلر» قسم میخورد، تا طرف را آچمز کند!>>>

چفیۀ رهبری

پول را گرفت و لخت شد تا به آخر
چفیه را ولی بست دورِ كمر!
برای بركتِ كسب‌و‌كار باشد، گفت
كه بوده‌است این چفیۀ شریف روزی >>>

وقتی جنایتکاران به مبارزه با فساد بر می‌خیزند

فساد و اختلاس مالی در چنین فضایی البته تعجب آور نیست. رژیمی که بخش عمده اقتصاد را خود در دست گرفته و به شکرانه درآمد نفت از ثروت زیادی برخوردار است با بستن سنگ‌های آزادی بیان و نظارت مردمی و رها کردن سگ‌های هار امنیتی و نظامی شکنجه‌گر و اعدام کننده، میدان بازی برای سودجویان ریاکار و متقلّب و چاپلوس فراهم آورده و آنان را بر خوان یغمای ثروت عمومی و بیت المال مسلط کرده است>>>

Dreaming of God

What if I was the next prophet? What if I was the one, who if he remembered the thing, was the thing that is supposed to save the world? What if because I was unable to remember the instructions, I now cannot fulfill my charter. What if the reason that I forgot the thing, was because I have been so faithless? What if this was a test and Jesus, Mohammad and God enter other people's dreams like this, routinely looking for the right person with the right kind of faith?>>>

کتاب لولیتا خوانی و فیلم شرایط

دو سه روز پیش با دوست بسیار عزیزی به تماشای فیلم " شرایط" (Circumstance) رفته بودم. فیلم قصد دارد که زندگی دو دختر همجنسگرا و به طور کلّی زندگی شبانه و زیر زمینی جوانان ایرانی را نشان دهد. به نظر من به غیر از کارگردان این فیلم که یک خانم ایرانی ساکن خارج از کشور است بقیّۀ مطالب فیلم می تواند در هر یک از کشورهای اسلامی اتّفاق بیفتد و منحصر به کشور ایران نیست و نمی توان انگ ایرانی بر آن نهاد>>>

The blue lake of tears (7)

Leaving the frog’s euphoria behind, the Princess rambled through the narrow, high corridors of the Castle, down the stairs to the first-floor kitchen where she ordered a specific menu with her favourite wine from the chef for the coming occasion. As she climbed the stairs up to her living quarters in the company of her two attending servants, she pondered how much she needed to come to terms with her Shadow-Prince without delay>>>

Spelling Danger

The world has grown accustomed to Iranian bluster. But even by the standards of the Islamic Republic, Adm. Habibollah Sayari's call last week to deploy the Iranian navy near the U.S. coast is stunning. The Pentagon knows, of course, that Iranian war vessels won't come near America's shores any time soon. As White House spokesman Jay Carney said, "We don't take these statements seriously, given that they do not reflect at all Iran's naval capabilities." The Iranian admiral may bark, but he doesn't have much of a bite>>>

The need to “understand”

Constantly hearing that we have to “understand” is tiresome and irritating. I know this too-often heard advice makes the person giving it sound enlightened and open-minded but do we ever stop and think about the advice itself? Here’s the thing. I can live in peace with my Jewish neighbors without knowing about Shabbat and I can have my Indian friends over for a cookout without being familiar with the Bhagavat Gita or the gods of the Hindu Pantheon. Why is it different when it comes to Islam?>>>