NOVEL

حرامزاده - 6

اینجا ایران است. هم خنده دار و هم گریه دار. غرق در رویا و اوهام و خیال.

03-Feb-2010
حال و روز آقاجان خیلی بد بود. روحیه اش آنچنان خراب و پریشان بود که چندان به آدمهای عاقل نمی ماند. راه می رفت و با خود حرف می زد. بی دلیل می خندید و بی دلیل گریه می کرد. چون خیلی کم غذا می خورد وزن زیادی از دست داده بود. حتی به حمام هم نمی رفت. پیرمرد کارهای تجاریش را تعطیل کرده بود و در خانه نشسته بود. الهه سعی می کرد او را تر و خشک کند و به هر ترتیب ممکن از شدت رنجش بکاهد. آقاجان به او لبخند می زد اما خیلی کم با او سخن می گفت. همه چیز نشان از آن داشت که پیرمرد براستـــــی از زندگی خسته است>>>

RADICALS

 سیاست رهبران سبز

طرفداران خط براندازی را نباید بیش از حد جدی گرفت

01-Feb-2010 (one comment)
رهبران اصلاح طلب جنبش سبز در سه جبهه متفاوت حضور فعال دارند و سیاست های خود را پیش میبرند. این سه جبهه عبارتند از جبهه اصولگرایان، جبهه توده های سبز و جبهه رقبای رادیکال. به اعتقاد این نویسنده، رهبران اصلاح طلب سبز باید سه کار در این سه جبهه انجام دهند. اول - شکاف میان جناح های مختلف اصولگرا را افزایش دهند. دوم - در میان طرفداران خیابانی خود انضباط سیاسی برقرار کنند. سوم - با رقبای رادیکال سکولار و انقلابی وارد تعامل و گفتگوی آرام شوند >>>

STORY

راز سر به مهر

تا آمدن آمبولانس برایم سرود اینترناسیونال را پخش کن

01-Feb-2010 (4 comments)
مهندس افتخاری، شیرین 80 سال را داشت ولی هنوز قبراق و سرپا بود. جزو اولین ایرانی هایی بود که در اواسط دهه 1950 میلادی به آمریکا آمد و از همان ابتدا در لوس آنجلس مستقر شد. روزی را که برای نخستین بار وارد آمریکا شد، کاملاً یادش مانده، 4 ژوئیه 1955 . روز استقلال. ژنرال آیزنهاور داشت دور اول ریاست جمهوریش را طی میکرد و ریچارد نیکسون پر شر و شور معاونش بود. چند ماه دیگر چهار ژوئیه 2010 ،درست 55 سال از ورود افتخاری به آمریکا خواهد گذشت>>>

NOVEL

حرامزاده - 5

اگر قرار بود حرامزداه ای به دنیا نیاید که نسل بشر همان هنگام منقرض می شد

30-Jan-2010 (one comment)
مرگ عزیز باعث شده بود از شدت فشارها بر الهه کاسته شود. برای آقاجان مرگ همسرش نامنتظره و دردناک بود. خفته ای را می ماند که بر اثر شوکی سخت از خواب بیدار شده باشد. بلافاصله پس از پایان مراسم سوکواری و خاکسپاری عزیز تغییر رفتار آقاجان آشکار شد. بسیار بی حوصله و عصبی شده بود. کمتر سر کار می رفت و بیشتر در خانه می خوابید. کم غذا و کم حرف شده بود. او که پیش از این چندان به سروصدای محیط اهمیتی نمی داد اکنون با کمترین بازیگوشی و سروصدای بچه های مهستی خشمگین می شد و آنها را سرزنش می کرد>>>

CAPITULATION

امتیازدهی تا کجا؟

شرایط کروبی و موسوی را واداشته که مواضع پیشین خود در برابر حاکمیت را تعدیل کنند

28-Jan-2010 (2 comments)
سه رهبر اصلاح‌طلب جنبش یعنی آقایان خاتمی، کروبی و موسوی اظهاراتی را بیان داشته‌اند (یا به آنان نسبت داده شده) که از نوعی پذیرش موقعیت محمود احمدی‌نژاد به عنوان رییس اجرایی حکومت یاد می‌کند. این حرکت الزاما به معنای پذیرش صحت نتیجه اعلام شده انتخابات 22 خرداد و مشروعیت دولت احمدی‌نژاد نیست. ولی در عین حال، این موضع با آن چه در گفتارها و نوشتارهای این سه شخصیت در ماه‌های گذشته دیده و شنیده شده تفاوت دارد. یعنی اینان تا کنون از پذیرش دوفاکتوی دولت احمدی‌نژاد قاطعانه سر باز می‌زدند و به هواداران خود چنین وانمود می‌کردند که به هیچ عنوان ریاست جمهوری احمدی‌نژاد را نخواهند پذیرفت. این موضع تا مدتی قابل دوام بود، ولی...>>>

POETRY

زمستان
28-Jan-2010 (2 comments)
زمستان خود را تنها طی می کنم
این روزهای کوتاه و شبهای بلند را

 در این سرمای سخت چیزی را نمی توان پنهان کرد
یکی یکی خاطره ها و فکرها آشکار می شوند >>>

IDEAS

 معنویت و پاکدینی روشنفکرانه

آیا میتوانند بدیلهائی برای دین باشند؟

26-Jan-2010 (one comment)
رویاروئی فکر روشنگری با جهانبینی دینی در سه جبهه بود. جنبه شناختی دیدگاه روشنگری کیهان شناسی جدیدی فارغ از پیشفرضهای متافیزیکی ارائه کرد، جنبه سیاسی آن به تفکیک دین از سایر حیطه ها منجمله سیاست انجامید و بالاخره در پهنه ذهنیت فکر روشنگر زیبائی شناسی و اخلاقی جدید را بارمغان آورد. این تقابل فقط در عالم فکر نبود. در عصر جدید با ظهور پروتستانتیزم و دولت- ملتها طومار سلطه کلیسای کاتولیک بر اروپا یکباره در هم پیچیده شد. >>>

POETRY

سراب
26-Jan-2010 (5 comments)
ای پرده نشین بی‌ حجا بم
وی رمز سوال بی‌ جوابم
از خواب گران رهایی‌ام ده‌
چشمم بگشا که مست خوابم
در حیرتم از تصور خویش
وز باور خود در اضطرابم >>>

CHANGE

وقتش رسيده

آيا قطار به انتهای تونل نزديک می شود؟

24-Jan-2010 (10 comments)
دنيا بايد بداند که فقط يک نيرو در ايران می تواند حامل و زايندهء حکومتی بر اساس اعلاميه حقوق بشر و همهء کنوانسيون های بين المللی باشد و آن هم نيروئی سکولار است... ما نبايد ملتمسانه دنبال آن باشيم که رهبرانی همچون «او با ما» براستی «با ما» باشند و صدايمان را بشنوند. ما بايد آنها را مجبور کنيم که به صدای بخش سکولار جنبش سبز توجه کرده و دريابند که اين سبز گسترده بر سراسر ايران ـ که به زودی، با سرزدن بهار، همه چيز و همه جا را به رنگ خود در خواهد آورد ـ نه سبز سيدی است، نه سبز قمر بنی هاشم، و نه سبز اصلاح طلبان مذهبی؛ سبزی ملی است که نيازی به بند و بست های مخفی با آنان ندارد.>>>

POETRY

مادر بزرگ در سانتامونیکا
24-Jan-2010
ـ تنها زندگی می کنی؟
ـ نه!
با خدا زندگی می کنم
آن بالا، یک، دو، سه
توی اتاقی که بوی ادویه می دهد
و به زمزمه ی دیگ آش دلبسته است. >>>

NOVEL

حرامزاده - 4

من آزادی را دوست دارم الهه، و عزیزم این چیزی است که حکومت شوم فعلی از انسان سلب کرده

24-Jan-2010 (one comment)
لحظه ای کنترل فرمان موتور از دست بهرام خارج شد اما با مهارت زود آن مهار کرد و به حالت عادی برگرداند. دلیل این پیشامد الهه بود که در آن هنگام از سر جوانی شوخیش گرفته بود درحالی که پشت بهرام نشسته بود دو طرف کمر او را قلقلک داد. راننده اتومبیل مسافرکشی که عقب آنها حرکت می کرد و نزدیک بود آن دو را زیر بگیرد با خشم روی بوق کوبید و با صدای بلند انواع ناسزاها را نثارشان کرد. بهرام بمحض متعادل کردن موتور بر سرعت آن افزود و بتندی از آن اتومبیل دور شد. در طی دو روز گذشته یک بارش سنگین برف زمستانی همه جا را سپید پوش کرده بود>>>

STORY

ملافه های نور

سبزه ها را کنار زد. در چادر گندم، کنارم دراز کشید

22-Jan-2010 (3 comments)
آفتاب به ملایمت ملافه ی نورش را به روی ما کشید و در سایه روشن باد خنک هر دو به خواب رفتیم. مورچه ها از سر و روی ما بالا می رفتند. پاهای کوچک شان رد پا بر جا نمی گذاشت. همه چیز روال عادی خودش را طی می کرد. سالی و من در رویای خوش زندگی فرو رفته بودیم. تلنگرهای باد و دست های گیاه کنار دستمان خوابمان را آشفته نمی کرد. ثانیه ها و دقیقه ها می گذشتند. در معبر نور خورشید به بالا می رفتیم. دست های یکدیگر را گرفته بودیم. هیچ فشاری در کار نبود. فقط لمس بود و لمس! >>>

POETRY

رستاخیز

برای سهراب

22-Jan-2010 (one comment)
سرو گونه
            تندیس قامتی از بلند ِ استقامت است،
ریشه در ژرفا و
                 سبز و سیراب و
طراوت سرشت! >>>

DICTATOR

خامنه‌ای اهل سازش نیست

دیکتاتور به کمتر از تسلیم مطلق راضی نیست

20-Jan-2010 (12 comments)
خامنه‌ای صریحاً دست دراز شده از سوی موسوی را پس نزده است. او ظاهرا از موسوی (و خاتمی و کروبی و هاشمی رفسنجانی) به عنوان «خواص» یاد می‌کند و می‌خواهد که آنان در دایره خودی‌ها باقی بمانند. ولی او اهل مذاکره نیست، و بلکه فقط تسلیم مطلق را می‌طلبد. او گفته است که «خواص باید خط و مرز خود را با دشمن به صورت شفاف مشخص کنند». او برای این که مشخص کند منظورش از «دشمن» کیست اضافه کرده است که «عده ای در فضای فتنه و غبار آلودگی با زبان اسلام را نفی و در عمل نیز جمهوریت نظام را نفی می کنند و انتخابات را زیر سؤال می برند انتظار از خواص این است که مرز و موضع خود را شفاف مشخص کنند»>>>

INTELLECTUALS

نقد روشنفکری دینی

فکر مترقی از دین باید در قالب مناسک و نهاد ها رسوخ کند تا بتواند باقی بماند

20-Jan-2010 (3 comments)
پاکدینی بنیاد گرایانه و نقد روشنفکری دینی هردو واکنشی به شرایط تفکر و زیست مدرن هستند. هر دو اینها بنام "پویا" نمودن دینی که ظاهراً متحجّر و آلوده به خرافات بود و برای نجات آن از هجو و هجا و حمله های بی محابای دین ستیزان تفسیر سنت ستیزی از دین ارائه داده اند. اما تفاوت ایندو گروه در اینست که بنیاد گرایان با تکیه به نهادهای منسجم و احساسات دینی صورتهای جدیدی از مناسک مذهبی آفریفته اند که تداوم اندیشه آنها را تضمین میکند. ولی روشنفکران دینی بنا بر اقتضای طبع خود از نهاد آفرینی و باز سازی مناسک سر باز زده اند>>>

FACEBOOK