RIGHTS
Interview with former Miss World Canada Nazanin Afshin-Jam
Nazanin Afshin-Jam: I was ecstatic when I found out that not only was Nazanin going to be spared from execution but that she was also going to be released from the agony she suffered from being in jail for over two years. I was particularly inspired by all the individuals around the world, young and old, who used their talents and blessings to help free Nazanin. There were 8 year olds holding assemblies in their schools for Nazanin, there were artists who had painted pictures for Nazanin, created sculptures, written poems and songs for her, everyone played a role.
>>>
POETRY
چه کردم
از خستگی بی حوصلگی را گول زدم
از عاشقی بی تفاوتی را حاشا کردم
از غرور افسردگی را تحریم کردم
>>>
POETRY
زنی تا نیمه در خاک
می بارد بر سرش
باران سنگ ریزه نادانی
دست کودکی،
به زیر چرخ های کامیون شریعت می رود
تا ندزدد گرده نانی
>>>
POETRY
بود يكی روزی و يكّی نبود
غیرِ خداوند نبودی وجود
حاَكمِ یك كشورِ بی بام و بَر
قدرت بی حد و نصابیش بود
در عوضِ عدل و بجای سخا،
بر همگان ظلم بكرد و حدود
آن ستم و شتم نه تنها به عام
بلكه به خاصان و مهان مینمود
>>>
STORY
هیچ وقت شکایت نمی کرد که آخر چقدر مهمان داری – خسته شدم – این چه زندگی یست. هیچوقت صداش درنیآمد. هیچ وقت نق نزد تا روزی که مریض شد. دیوانه شد. از آن به بعد، کارهای عجیب و غریب می کرد. یا ساکت می نشست و ساعت ها به دیوار نگاه می کرد یا جیغ می کشید و همه چیز را پرت می کرد، می زد می شکست. یا لباس هاش رو می کند و برهنه وسط اتاق می نشست. یا می خندید، می چرخید و می چرخید تا خسته بشود و خودش را رو زمین پرتاب می کرد. ولی هنوز نماز می خواند.
>>>