Archive - Sep 3, 2008 - Article

The Iceman Cometh

For the past 6 months the improbable rumor that we might be able to see the infamous Mohsen Namjoo perform here in the US, (See Concert Tour Schedule) had me all but shuddering with delight. Little does anyone know how excited I became when rumor became fact, as it was finally announced and his Namjoo-ness appeared from the door of the airplane, fresh from Austria, at SFO a few weeks ago. He is here! Not many know Namjoo, and the impact he is sure to have on those souls lucky enough to be baptized and forgiven by his lyrics, while simultaneously being gloriously whipped into sublime ecstasy by his biting sound. Or vice versa depending on how your particular wind blows.>>>

حزب فراگیر!

میخوام یه حزب سیاسی درست کنم، قاسم!
چی میگی؟ برای کی؟
برای کی؟ برای همه!
خب این همه حزب و دسته هست، چرا دکون تازه باز می کنی؟
اینا به درد نمیخورن! هر کی سرش تو یه آخوری بنده. باید یک حزب فراگیر باشه ..
اوهوم، فراگیر! یعنی ...
آره دیگه، کاملن دموکراتیک و مردمی که همه توش جا بگیرن ..
یعنی مثلن سعید مرتضوی هم میتونه عضو بشه! >>>

فارسینامه

ایران هزار سال تمدن و تاریخ پارسی قبل از اسلام را نیز در خاطره اجتماعی خود محفوظ دارد، که حتی به موجودیت کشور بعد از سلطه اعراب هم رنگی جدا و طرحی سوا می بخشد. این گذشته باستانی با حفظ زبان فارسی در برابر عربی و با تثبیت مذهب تشیع در مقابل اسلام سُنی، ایران را پیوسته از جریانات غالب اسلامی و عربی جدا ساخته و حتی به رقابت و دشمنی کشانده است. در ارتباط با تمدن غرب نیز با وجود قرنها سلطه و تأثیر یونانی، نفوذ استعماری روس و انگلیس در قرن نوزدهم و روند غرب گرایی و اصلاح طلبی قرن بیستم، ایران تأثیر بسیار پذیرفته اما هویت رفتاری و فرهنگی خود را حفظ نموده است. سومین عامل تعیین کننده در حیات هزار ساله اخیر ایران، نقش اجتماعی و نظامی اقوام سلحشور و مهاجر ترک تبار است که با وجود تشکیل تنها یک چهارم جمعیت، اکثریت قریب به اتفاق حکومتهای ایرانی تا قرن بیستم را رهبری نموده اند. >>>

Diaries & Jallad

A big thank you to aunt Maryam for sending me this precious journal as a new year gift, eidee. She wants me to make a daily entry, long or short, even if it means only a sentence. She is confident I am going to thank her one day for encouraging me to do this. I should have begun with a self-introduction. My name is Zohreh. no Zahra. Actually it is both, not at the same time of course. I guess it depends on which school I happen to be going to. As long as I was at Mehrain, where religion is taken very seriously, I was Zahra my birth certificate name>>>