JUSTICE?
The Islamic court and its fear of Baha’i discourse
by Nader Saiedi
It is now thirty years that the Islamic regime has been engaged in a brutal, systematic and organized persecution of the Baha’is in Iran. This religious sadism, however, has recently been much more intensified. The Islamic Republic forces elementary school teachers to publicly humiliate the Baha’i children, and with utter inhumanity to insult their religion. This is one of the manifestations of their brand of “Islamic Justice” whose like is rarely seen even among the most despotic and racist contemporary regimes of the world. The reactionaries, led in this “holy war” against these children by the leaders of the Hojjatiyeh Association [a secret anti-Baha'i society], have opened up new chapters in the annals of courage and humanity
>>>
VIEW
On Iran, Barack Obama may be Jimmy Carter
Those who overlook the lessons of history are likely to repeat the mistakes of the past. President Barack Obama seems to be treading the same path on Iran that former President Jimmy Carter was on. That path led to the disastrous circumstances that are still being felt in today’s political sphere. Carter’s misstep was to turn on a key ally in the region the guise of promoting human rights, thereby assisting in the establishment of the current dictatorship. Carter urged that Shah’s regime take up the cause of human rights, in effect accusing the Shah of Iran, Mohammad Reza Pahlavi, of blatant human rights violations. This was in the midst of Pahlavi’s democratic and economic reforms
>>>
DRAMA
Passion vs apathy in "A Girl’s War"
Any play with Iranian-born Bella (Ramezan-nia) Warda in the cast necessarily draws special attention to the acting. A cautious playwright creates a solid enough work to make her play’s ideas as immune to the quality of acting as possible, and playwright Joyce Van Dyke has done that in
A Girl’s War. But powerful actors like Warda dig their spurs deep into the work, making it bolt like a trained animal shocked back into its wild nature. It is noticeable how much the other actors enjoy sharing their scenes with Warda as Arashaluis, the fiercely patriotic Armenian mother. To survive the intensity that this actress brings to the stage, the other actors courageously counter with their own show of force
>>>
ADULTERY
معشوق من برای اولین بار در سکس با مرد مرا به ارگاسم معرفی کرد
من چون از سکس با شوهرم بدم میامد، برای مدت طولانی فکر می کردم که من اصولا سرد مزاجم، که من از سکس بدم میاد و مشکل خیلی بزرگی در این زمینه دارم. نمیدانستم باید به کی بگم و چه کار بکنم. می دانستم داشتن ارگاسم برای زنها در انتهای عشقبازی با یک مرد چیز مهمیه و خیلی دلم می خواست من هم بدانم که چه احساسیه، اما نمی دانستم باید چکار کنم. حداقل سه بار متوجه شدم که بهم خیانت کرده، اما چون فکر می کردم من سردمزاجم، بعد از قهر و آشتی های وحشتناک بعدش، بخشیدمش و باهاش زندگی می کردم. تا اینکه با مردی سر کارم آشنا شدم و نمیدانم چطور شد که عاشقش شدم. او هم زن داشت. شش ماهی کاری نمی کردیم بجز اینکه تمام روزمان را با هم سرکار بگذرانیم.
>>>
BATTLE
نگاهي به داستان رستم و سهراب و عملكرد قهرمانان آن
اين كه سهرابِ نوجوان، بي گفتگو با پدري جهانپهلوان، بي هيچ تماسي با او، براي او تصميمگيري كند و پندار خامش را بي فراهم كردن تمهيدات لازم، عملي كند؛ حداقل، دستِ كم گرفتنِ رستم است و تنها از بي تجربگي ناشي ميشود. فراموش نكنيم كه برخي از پهلوانان شاهنامه، همچون زال و رستم ميتوانستهاند تاج بر سر نهند و شاه ايران شوند؛ اما ترجيح دادهاند پهلوان باقي بمانند. پشت و پناه مردم، شاهان و سرزمينشان باشند و هر زمان فرۀ ايزدي از شاهي، با خارج شدن از مسير داد و دهش، گسست، شاهي دادگر بيابند. در سراسر شاهنامه مهمترين وظيفة پهلوانان غير از دفاع از سرزمينشان، نظارت بر كار شاهان است؛ مهار خودكامگي؛ نصيحت شاهان و در صورت لزوم تنبيه آنها و اين همه امكان را با اثبات غمخواري و از خودگذشتگي كسب كردهاند. هر زمان لازم بوده از هيچ كوششي براي ياري رساندن به مردم و سرزمينشان فروگذار نكردهاند.
>>>
POETRY
شاید مرگ تو کافی است
تا دور از سکوت بی خیال نوشتن
در پاره های سرطان احساسات ویسکی درمانی شوم
از خط کشیهای خیابان می گذری و
روی سرعت خاطره ها می روی
>>>