FASSIH
دوران دوران آپولو 11 بود و مسابقات بوکس محمد علی کلی روی صفحه سیاه و سفید تلویزیون مبله بلر. دوران رفتن به هنرستان شرکت نفت و عشق کارمند شدن و رویاهای دور و دراز نوجوانی. فصل راز و نیاز از راه دور با سوفیالورن بود و حسرت خوردن به مارچلو ماسترویانی و آلن دلون روی پرده سینما کارون اهواز. سالهای خرید قسطی «پیکان جوانان» و کشیدن سیگار وینستون پشت دو لیوان آبجوی مجیدیه. دورانی که اعلیحضرت هنوز دست توی جیب های جلیقه اش نکرده بود و لوله های نفت از گناوه به دل دریا فرو میرفت و از جزیره خارگ سر درمیآورد و نفتکشها، ایران را جزیره آرامش می دیدند. به عقل جن هم نمی رسید که عاقبت «دندانه هر قصری پندی دهدت نو نو». توی همین سالها بود که با اسماعیل فصیح آشنا شدم. مردی که سالهای بعد رمان نویس معروفی شد
>>>
POETRY
I am a man
A man of yesterday and today
A man of today and tomorrow.
In my eyes, the stars fade away
And in my hands, the setting sun.
In my smile, a child is born
And from my heart, blood bubbles up
>>>
POETRY
سُر می خوری روی سَرم
دلم غنجه می رود در پاگرد و
زَهره ندارم که بگویم
که پله پیچید در خیابان و
خیابان سُر خورد توی سَرم و
سَرم هی گیج رفت از سیم های کابل
که می پیچید دور اسم تو
>>>
MAHMOUD
این روزها محمود خیلی خنده دار نیست
اگر شما هم مثل من این روزها با نگرانی اخبار ایران را دنبال می کنید، حتما مثل من حالتان زیاد جا نیست. من فکر نمی کنم حتی طرفداران معدود احمدی نژاد هم از اینکه کوچولوی ریزه میزه شون پیروز شده لذت زیادی برده باشند. به هر حال خشونت ها و قتل و جنایت های اخیر خیلی از پرده ها را برای خیلی ها انداخت و چهرهء واقعی حکومت ایران را هویدا کرد. اختلاف نظرهای سیاسی به کنار، هیچ ایرانی با غیرتی نیست که از دیدن صحنه های اخیر دلش ریش نشده باشد و به روح و جد و آباد هرچی دیکتاتور قاتله (چه فول سایز، چه نیم سایز) صلوات بلند ختم نکرده باشه. خیلی دلم میخواسته برم دنبال دلمشغولی هام، باغچه ام، کتابهام، شعر و موسیقی، اما امسال تابستان ما فعلا که همه اش پشت کامپیوتر و با دلهره برای ایران گذشته
>>>
CHARLATANS
Lock up your girls; Mamuti and Essi are still loose
by Montazer ol-Soqut
Iran's Non-President Mamuti has said he is sorry that "some people do not know" his side-kick, Esfandiar Rahim Mashai, the well-known "friend of the peoples of America and Israel". Most people, of course, would thank God they've never had to get to know a charlatan who can make Mamuti look honest and educated. Mamuti, who appointed Essi as his top adviser after Khamenei took extraordinary action to prevent him from becoming vice president, says he likes him "for one thousand reasons." People would normally say "one thousand and one reasons"; but of course Mamuti is not normal.
>>>
POETRY
Abraham, walk me through the fire
Past fear, and desire
Lead me up into the mountain
Show me the eternal fountain
Teach me not to shudder
Introduce me to my brother
>>>
POETRY
We're all innocent, yes we are
The soldier shooting at the innocent in fright
The woman riding in the back of a police car
The rapist that got his heart filled with envy, with filth
The heartless tycoons who built weapons to feed their greed
The little girl raped and left on the sidewalk
The children who play in the pool to cool off from the heat
>>>
TRAVELER
Photo essay: Majestic landscapes of Atlantic Canada
by
Mort Fotouhi >>>
SOLIDARITY
Photo essay: Italian designer Guillermo Mariotto's tribute to protest victims in Iran
by NG
>>>
MOSHIRI
by Fereydoun Moshiri
اى خشمِ به جان تاخته، توفانِ شرر شو
اى بغضِ گل انداخته، فريادِ خطر شو
اى روىِ برافروخته, خود پرچمِ ره باش
اى مشتِ برافراخته, افراخته ترشو
اى حافظِ جانِ وطن، از خانه برون آى
از خانه برون چيست كه از خويش به در شو
>>>
ART
Monoprints resembling my thoughts during these difficult days
by
Nazila Keshavarz >>>
REVIEW
1924 journey of three Americans in treacherous Bakhtiari terrain
Bahman Maghsoudlou's "Grass: Untold Stories" not only tells the story of the film Grass, the pioneer 1924 still-documentary on the migration of the Bakhtiari tribe from their summer to winter quarters in Southwest Iran, but also the lives of three American adventurers who made the film. The book describes, in detail, and on the basis of a variety of sources, including the memoirs and books written by the three Americans adventurers, their life experiences, most importantly, their unusual adventure in making the film Grass. The first half of the book deals with their lives before leaving for Iran and the second their extraordinary adventure with the Bakhtiari migration
>>>
STORY
چاره ای نبود. جانورها باید می زدند سیم آخر. و زدند به سیم آخر
هوای بیشه بدجوری خفه بود. هیچکس حال وحوصله نداشت. میمون که همیشه از بالای درخت عناب برای اهل بیشه داستان بیشه های آن دوردست را تعریف می کرد و درباره خاطرات سفرش روده درازی می کرد، بی حوصله تر ازهروقتی خودش را با دانه های خشک عناب مشغول کرده بود. از وسطشان نخ رد می کرد. طاووس هم حال بهتری نداشت. او که بعضی عصرها با بازکردن چتررنگارنگ پرهایش برای بقیه هنرنمایی می کرد و همه را سرحال می آورد آنقدر بی حوصله بود که حال تمیز کردن پرهایش را هم نداشت... با اینحال بیشه کم وبیش سبز بود. برکه کم آب شده بود اما خشک نشده بود. خوردنی برای همه پیدا می شد. اما هیچ کی دل ودماغ هیچ کاری را نداشت. انگار دیگه همه داشتند به این وضع عادت می کردن
>>>
STORY
مثل اینکه همه جا رسم است تا آدم نفس مرگ را پشت گوشش احساس کند به یاد دوران کودکی بیفتد
من کیم جونگ ایل Kim Jong Il هستم. رهبر کره شمالی. در حقیقت دیکتاتور و همه کاره این کشور. لابد می دانید که تازگی ها هم دوباره با شلیک موشک و آزمایش های هسته ای متعدد نظر همه را به کره شمالی و از همه بیشتر به خودم جلب کرده ام. همین چند دقیقه پیش بود که گزارشی از آخرین آزمایشان پزشکی را درباره پیشرفت سرطان لوزالمعده ام دریافت کردم. گواینکه همه پزشکان اطرافم سعی دارند با گفتن کلمات شیرین مرا دلداری دهند ولی می دانم که حد اکثر تا 3 سال دیگر، تازه اگر خوش شانس باشم بتوانم به این زندگی نکبت بار ادامه دهم. خیلی مسخره است ولی آینده جهان به تصمیمات من بستگی دارد.یعنی اگر روزی از زور عصبانیت به دلیل ورم معده و باد فتق و یبوست مزمن و هزار کوفت و زهر مار دیگر، همین جور شانسکی دستور حمله به کره جنوبی را صادر کنم، جان هزاران نفر در اثر این سوء تصمیم من گرفته خواهد شد
>>>
LITERATURE
Women in Sadegh Hedayat’s fiction
There is dualism in the portrayal of women in Hedayat’s psycho-fictions, on the one hand as an ideal, unattainable angel, on the other, as a harlot. This corresponds to the portrayal of men: the lonely, misplaced, misunderstood, well-meaning, honest, sincere and moral narrators and anti-heroes who fail in every aspect of their living; and the rabble, who succeed in every aspect of theirs. His critical realist fiction about the lives of ordinary townsfolk is different: both men and women are shown as they normally are, even though their vices often seem to outnumber their virtues.
>>>
POETRY
A thousand tender leaves
On branches drifting in the breeze
Their dance of intimate “surrender”
In a play of life’s splendor
A thousand whispers in a bird’s song
Whistling “your” symphony
Between each chirp there is “silence”
Their instinct is an insight
A mystical epiphany
>>>
BIOGRAPHY
Photo essay: Life story of the Iranian president
by Shirzan
>>>