POLYGAMY

چندهمسری در ادبیات ایران

نظامی فقط زوم می کند روی عشق خسرو و شیرین و از نهصد و نود و هشت زن دیگر سخنی به میان نمی آید

05-Nov-2008 (14 comments)
چندهمسری در ادبیات ایران، را به طور مثال در"خسرو و شیرین" نظامی داریم، توجه داشته باشید که چون در ایران آقایان همیشه مقدم اند، اسم خسرو خان قبل از نام شیرین خانم می آید، در داستان "خسرو و شیرین" زنهای دیگر همه در مه و غبار به سر می برند و فقط از مریم می شنویم و دسیسه هایش برای ملکه و یا سوگلی شاه باقی ماندن و سر به نیست کردن هووها. از آن طرف شیرین پس از آن که به همسری خسروپرویز در آمد، در قصری وسط بیابان (انها که قصرشیرین را دیده اند می فهمند چی می گویم) زن دوره ی شکار خسروخان شد. یعنی خسرو پرویز گه گاه برای شکار و یا به بهانه شکار به آن منطقه می آمد و جلوس می فرمود. شیرین در آن غربت و برهوت برای رفع تنهایی با جوان هنرمندی گرم گرفته بود تا این که فضول ها و فتنه ها به شاهنشاه خبر دادند که چه نشسته ای زنت با فرهاد گرم گرفته و شاهنشاه هم با حقه ای فرهاد را از سر راه خود برداشت. یعنی چند همسری وجود داشت ولی فقط برای آقایان و هر آقای ایرانی هم سلطان خانه ی خویش است دیگر! >>>

AMBASSADOR

خانم سفیر

درگذشت خانم سفیر، مهرانگیز دولتشاهی

28-Oct-2008
خانم مهرانگیز دولتشاهی، خواهرزاده صادق هدایت و اولین زنی که در ایران سفیر شد، در سن نود یک سالگی به دنبال یک بیماری طولانی درگذشت. مهرانگیز دولتشاهی متولد سال ١٢٩٦ در اصفهان است. خانم دولتشاهی در سال 1354 یه مقام سفیری منصوب شد و به دانمارک رفت و تا زمان انقلاب در همین مقام بود. مهرانگیز دولتشاهی تنها اولین و زنی است که در تاریخ ایران به مقام سفیری نائل شد. پس از انقلاب مهرانگیر دولتشاهی ساکن پاریس شد و در طول اقامت سی ساله اش در پاریس "انجمن فرهنگ ایران" که یکی از قدیمی ترین و معتبرترین انجمنهای فرهنگی ایرانیان است را بنیانگذاری کرد. او با گذاشتن جلسات سخنرانی برای پژوهشگران و فرهنگ دوستان ایرانی، فعالیت های فرهنگی خود را پیگیری می کرد. مهرانگیز دولتشاهی در سال 1997 از طرف "بنیاد پژوهش های زنان" به عنوان "بانوی برگزیده سال" در پاریس مورد تقدیر قرار گرفت. کتاب "جامعه، دولت و جنبش زنان ایران" 1381 یکی از آخرین آثار خانم دولتشاهی است.>>>

EQUALITY

How do men feel?

”It’s a crime to be a woman in this country. I commend you. Give my regards to your friends.”

25-Oct-2008 (19 comments)
I got in the back seat of the Taxi. There was a young man who got on before me. He was talking loudly on the phone….”Yes dear Hamid. These medications have affected my hearing and eyes. Sounds are louder and everything is brighter. Note all the changes I tell you. Take care and good bye.” After a while a girl got into the Taxi and sat on my other side and we drove off. I immediately took out two notepads from my bag and gave it to both of the passengers. The girl thanked me and started reading it. The young man also shook his head in appreciation. A little later he asked: ”Oh, are you the same one million signatures campaign?” I got excited that once again I had met someone who was familiar with the campaign>>>

WOMEN

برابری خواهی

منشور کورش و مساله ی زن ايرانی

25-Oct-2008 (one comment)
به نظر من، در درون فرهنگ ايرانی ما، بهترين، مهمترين و مؤثرترين نقطه ی شروع استناد کردن به تنها سند رسمی و معتبر ملی ما است که می تواند همچون ميثاقی انسانی ما را به راه مستقيم پيشرفت برساند. و اين همان سندی است که با نام «منشور کورش بزرگ» در جهان شناخته می شود. اين منشور، علاوه بر دارا بودن همه ی مفاهيمی که در ارتباط با مسايل حقوق بشر جهانی قرار دارند (هرچند در اشکال ابتدايي اين حقوق)، واجد اين بالقوگی هم هست که می تواند، در متن فرهنگ ملی ما، کارساز مشکل و مسئله ی زن در جامعه ای سنت زده امروز باشد، و همچون پايه و مايه ای برای بازسازی قوانين آينده ی مربوط به حقوق انسان ها و حقوق زنان ما بکار گرفته شود.>>>

POLYGAMY

گام بعدی

عادی سازی چند همسری در اذهان عمومی

23-Oct-2008 (5 comments)
این مجموعه برای خرد کردن اعصاب خانم ها در قرن بیست و یکم تهیه نشده است بلکه در ابتدا نگاهی داریم به تاریخ حرمسراداری در ایران و سپس با هشیاری کامل از این که قرار نیست نه فیلم هنری ببینیم و نه فیلمی از وضعیت فعلی ایران، به تماشای فیلم مستند "چهار همسر و یک شوهر" که بر اساس زندگی یک روستایی چهار زنه تهیه شده است می نشینیم. فیلم به درد تحقیقات مردم شناسی و انسان شناسی و دیدن در جمع های کوچک تخصصی می خورد و معلوم نیست چرا بانوی فیلمساز متعهدی از سوئد راه افتاده است و در روستایی گمنام یک مرد چهار زنه پیدا کرده است و از زندگی چهارزنه ی او فیلم مستندی تهیه کرده است؟ آیا این فیلم سندی از زندگی زن ایرانی است؟ آیا آن مرد روستایی چهارزنه، نماد همه ی مردان ایرانی است؟ آیا زندگی همه ی ایرانیان به این گونه است؟>>>

ADABIYAT

راه دور و درازی در پیش داریم

با یادی از هدایت و شاملو: در موزه ی کنتس دو سگور

10-Oct-2008 (5 comments)
راستش وقتی فکرش را می کنم بین ایرانیان، کسانی که حتی توان نوشتن یک صفحه بدون غلط را ندارند با چه تحقیری از نویسندگان پرفروش و محبوب مردم، نویسندگانی مانند محمد حجازی یا ر. اعتمادی و فتانه سید جوادی و فهیمه رحیمی حرف می زنند در حالی که خودشان از فرط تنبلی، حتی عرضه پاکنویس کردن یک کتاب این نویسندگان را ندارند، وقتی می بینم کسی که از همان جمله ی اولش غلط املایی و دستوری دارد و بلد نیست قلم به دست بگیرد تا لاف های غربت خود را به روی کاغذ بیاورد و برای هر کاری با انواع شگردها و حقه ها مدام از این و آن کمک می خواهد با چه حس نفرت و تحقیری نسبت به انواع ادبیات و تولیدات نویسندگان و هنرمندان محبوب دوران خود که حافظه ی جامعه را تشکیل می دهند حرف می زند، از کوته فکری ایرانیان چه در خارج از کشور و چه در داخل کشور شرمنده می شوم >>>

WOMEN

Opposites attract

Opposites attract

Photo essay

by Nader Davoodi
03-Oct-2008 (21 comments)

>>>

GOODMAN

نوعی تحقیر ملی

نمایش "جادوگران شهر سیلم" و به خطر افتادن امنیت ملی

30-Sep-2008 (2 comments)
فردای دستگیری آيمی گودمن و زنان چپ فمینیست در آمریکا، ما در فرانسه به علت توفان، نه تلفن داریم و نه اینترنت، سر کار هستم و هنگام تنفس، به سالن استراحت کارمندان می روم و در حالی که سیبی گاز می زنم در سکوت به ایرن نگاه می کنم که مثل همیشه دارد روزنامه لوموند را از اول تا آخر می خواند. ازش می پرسم: "خبرای جالب داری برامون؟" و ایرن داستان "آنا گلدی" را به طور خلاصه برایمان تعریف می کند. سرگذشت آنا گلدی، ساحره ای سرانجام محبوب را در روزنامه لوموند ببینید. آنا گلدی، زنی که روزی به جرم جادوگری محکوم شد و سرش را با گیوتین از تنش جدا کردند حالا پس از دویست و بیست و شش سال پارلمان سوئیس به بیگناهی او رأی می دهد!>>>

PALIN

 آیا سارا پیلین یک فمینیست است؟

زنی که در برابر حقوق زنان می ایستد

22-Sep-2008 (13 comments)
پس از انتخاب سارا پیلین به عنوان معاون رییس جمهوری از سوی جمهوری خواهان، گفت و گو های زیادی درباره این انتخاب مطرح شد. یکی از این بحث ها مساله ای بود که توسط برخی رسانه ها مطرح شد مبنی بر این که سارا پیلین یک فمینیست است (همان رسانه هایی که در حالت عادی به هیچ عنوان اسمی از فمینیسم نمی آوردند). در زمانی که حتی وجود یک سقف شیشه ای (نامرئی) برای کسب سمت های مهم توسط زنان از طرف محافظه کاران آمریکایی انکار می شد در عرض یک شبانه روز همان افراد به طرفداران سر سخت شکستن این سقف تبدیل شدند و شروع به صحبت از این کردند که خانم پیلین این سقف را خواهد شکست. این بحث باعث شد که فعالان حقوق زنان و فمینیست های معتبر از نسل های مختلف دست به قلم ببرند تا این آب گل آلود را کمی صاف تر کنند و با شفافیت به این سوال بپردازند که آیا سارا پیلین یک فمینیست است؟ >>>

WOMEN

Taking the lead

Interview with Parwin Mirrahimy, founder and managing director of Rotterdam's Iranian Film Festival

12-Sep-2008 (2 comments)
Parwin is in a middle of a conversation with one of the IFF volunteers in café de Balie in Amsterdam, when I arrive too late and all whet due to another Dutch September rain storm. Like a committed and skilled manager who is in the business for years, she delegates tasks and preparations for the Iranian Film Festival. It is a lot of work to organize a three day long festival while having a fulltime job. As a program manager at an idealistic organization she unites people of different cultural backgrounds by introducing art and film-related projects. Parwin speaks enthusiastically about the variety she is going to offer in the program of the IFF 2008. She was only 5 months old when her parents brought her to The Netherlands>>>

WOMEN

From Bad to Worse and Beyond…

Discriminatory family law takes a few steps back

16-Aug-2008 (6 comments)
Discriminatory family law in Iran is on the brink of taking a few steps back! The “Family Protection Bill” passed swiftly and quietly during the first round of discussions of the legal and judicial commission of the Iranian parliament in July 2008, almost one year after it was drafted. Opposition to this bill has solidified one of the largest coalitions formed to protest a bill in recent years. An inclusive and strikingly diverse group of women activists, feminists, human rights defenders, as well as secular and religious groups (including some conservative women’s groups) are opposing this bill and demanding that the government take action to prevent it from passing through parliament for a final vote>>>

LORCA

یرما: آبرونامه ی زنان جهان

گمان می کنم ما بیش از هر چیز به نویسندگانی مانند لورکا احتیاج داریم

09-Aug-2008 (2 comments)
دیشب نمایش یرما اثر فدریکو گارسیا لورکا را دیدم. پیش از رفتن به نمایش دلم می خواست چند کلمه در موردش بنویسم ولی کار و گرفتاری نگذاشت و برای همین موکولش کردم به نوشتن مطلبی به بهانه اجرای یرما. از اجراهایی که در آن یرما از صبح تا شب با لباس خواب جلوی چشمان خوان می چرخد تا او را به رختخواب بکشاند و باز هم تلاشی بکنند تا شاید بچه دار شدند خوشم نمی آید. از ویکتوری که هی مردانگی مذکر خود را به رخ تماشاچی می کشد خوشم نمی آید. از خوان قلدری که زنش را له و لورده می کند خوشم نمی آید. نکته ی شخصیت های لورکا در دوگانگی وجودی شان است. یرما در عین عفیف بودن پر است از امیال سرکوب شده. خوان در عین قلدری و سختی، شکننده هم هست. ویکتور دخترکش نیست، بلکه جفت مناسبی است برای یرما و آن دو خودشان این را نمی دانند بلکه ما هستیم که این را می دانیم و در خلال نمایش به آن پی می بریم.>>>

EUROPE

The last brave intellectual

Ayaan Hirsi Ali is the embodiment of the universal freedom of speech

06-Aug-2008 (66 comments)
Ayaan Hirsi Ali’s life is a narrative of sexual repression and gradual emancipation. She became who she is today (Time magazine listed her as one of the 100 most influential people in the world) by redescribing Islam and reacting against radical Muslims - real live people whom she had met in the flesh, not in the book. “I left the world of faith, of genital cutting and marriage for the world of reason and sexual emancipation. After making this voyage I know that one of these two worlds is simply better than the other. Not for its gaudy gadgetry, but for its fundamental values”, Ayaan Hirsi Ali wrote in her autobiography "Infidel">>>

ZANAN

Fighting back

Fighting back

Photo essay: Iranian women's gathering in Berkeley

by talieshah
30-Jul-2008 (5 comments)

>>>

VIEW

Something missing

Critical report on the 19th International Iranian Women's Studies Foundation Conference

30-Jul-2008 (3 comments)
Today and about three weeks after the conference, I am sitting here going through my notes and reading some reports of the conference, thinking something is missing. I see an empty space for a critical review of this lively and interactive conference, the 19th IWSF conference; a review which doesn’t lack the essence of critical thinking: a review that not only praises the strengths of this conference but also points out the ways to improve weaknesses for the future conferences. As a member of the audience, I was not drained of my previous education, studies and personal beliefs and biases >>>