Poetry

از « آ » تا « ی » ای آزادی

سرِ چوب‌كبریت را
تركرد و نوشت
هرجا هركو هروقت
عشق ما راست
>>>

Visiting the Crocodiles

My neighbor and her grandchildren
Are going to the zoo
To visit the crocodiles of the Nile river
Who, everyday after lunch
>>>

دو بیتی های ویژه ۶

گفتند دلی نیست که ویران نشد از عشق
با عشق عجین گشت و پریشان نشد از عشق  

گفتم که ندیدم به جهان هر که غمی داشت
از درد بجان آمد و درمان نشد از عشق
>>>

Pressure cooker

No you can't win.
There is no brick wall
to separate your faith
from the neighbor's lord.
>>>

دو بیتی های ویژه ۵

گفتند که رقصانده  تو را با سر انگشت
چرخانده و خنجر زده بر عشق تو از پشت

گفتم که مریزاد چنین خنجر وآن  مشت
از خنجر او نیست که این عقل مرا کشت
>>>

The Letter

We grow old far from each other,
You, there
Where shady trees lead to Philosophers' Way
With a tree house built by a playful forest ranger
And a little spring that talks to itself
And dry leaves that rustle under your feet>>>

نقش آفرین

هیولایی است در فنّ خود
تلنباری از جادوی مسخ نهفته در گشادِ آستین:
به نیم چهره شیطان را می نماید،
به نیم چهره عصمت انسان را؛
به نیم چهره اخم و خشم می کشد، وسواس گونه- >>>

دوبیتی های ویژه ۴

گفتند تو را عاقبت کار خراب است
برگرد که امیال تو اوهام و سراب است

رسوائی و مرگ است تو را حاصل این عشق
 گفتم که از او هر چه رسد عین صواب است
>>>

گلبانگِ پهلوی

صدای باد را شنیدم باز
جویای گوینده بود
صدای خود را شنیدم
گوینده چه می‌جست؟
تكراری‌تر از آمد و رفتنِ ما
>>>

سونات پائیزی

خوش آمد می گویم
به پاییز افسرده، خوش آمد
می گویم به روانداز مه
که با پیچ و خم میرود
از راه نورهای وارفته
وروزهای تاریک
>>>

The Old Vine

There is a green fence
Between death and me
Covered by an old vine.
When passing by
I part the dense leaves
To see the other side
>>>

دو بیتی های ویژه ۳

گفتند برون کن زسر این عشق محال است
این خواب پریشان تو رویا و خیال است

گفتم که اگر خوابم  از این خواب چه خوشتر؟
بیدارم اگر، خواب مرا آفت حال است >>>

Waiting

I hear the dirty wounds of laughter
I touch the wreckage of kindness
I see the conceit of pig-nose foes
I smell the blood of frightened lives >>>

کجایی‌

خداوندا بکن کاری بزن حرفی‌
و اگر نه من ترا اینسان دهم هشدار:

چو از بی‌رحمی ظالم، زند فریادها مظلوم
اگر ساکت بود ایزد، وجودش چون شود معلوم؟
>>>

مشکل زبان در شعر نیما

نوآوری های نیما در زمینه ی موسیقی کلام، صور خیال و مضامین شعر، امروزه کم و بیش از سوی جامعه ی روشنفکری ایران به رسمیت شناخته شده است، ولی مشکل زبان شعر او همچنان پابرجاست. گروهی این دشواری را به حساب عدم تسلط او به زبان فارسی می گذارند>>>