Poetry

پلنگ و آهو - ۶

بشنوید از کار آهو و پلنگ
آن جوان پاکباز و تیزچنگ
 
در میان بوته‌ها پنهان شده
پاسبان لانه‌ی جانان شده
  >>>

پلنگ و آهو-۵

>>>

محبوب و مردمی

احمد شاملو در کنار سرودن شعر به پژوهش و ترجمه نیز می پرداخت و یک منتقد اجتماعی و سیاسی هم بود. فعالیت های احمد شاملو گسترده است و ادبیات کودکان را نیز در برمی گیرد. پس از تأسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در دهه پنجاه، شعرا و نویسندگان شناخته شده و معتبر ایران به نوشتن داستانهایی برای کودکان پرداختند>>>

من اشکنه می خواهم

من مرغ نمی خواهم من اشکنه می خواهم
از این همه بی مرغی من اشکنه می خواهم
در شعب ابی طالب کس مرغ ندید هرگز
من شیعه بی مرغم من اشکنه می خواهم >>>

سرود گوسفندان

بع بع بع بع
ما گوسفندان حيوانات بى آزارى هستيم
دوست داريم در آرامش زندگى کنيم
آزارمان به هيچ کس نمى رسد >>>

دخت دهقان

این هلهله ازآن کیست
و از کدام سوی شهر می آید؟
آیا زاری سوگوارانی ست که به سوی دروازه رازین می روند
یا زنگ کاروانی که از سوی دروازه رودبار می آید؟ >>>

Independence Day

What a day for a separation
From your American girlfriend
On the day of US independence from England
Only you don't know which one you represent! >>>

پلنگ و آهو ۴

چون پلنگ افتاد یکدم فکر او
روشنی آمد به دل از ذکر او

 گفت باید حل این مشکل کنم
بلکه عشق یار را حاصل کنم
>>>

در غیبت آن غول زیبا

قد احمد شاملو و فروغ فرخزاد و سهراب سپهری را در نظر بگیرید و در کنارش انبوه شاعران حزبی و شاعره های بزمی و قداره کشان مافیای نشر و چاپ را تا ببینید که علیرغم تبلیغات حزبی و فیل به هوا کردن باندها، قد هیچکدامشان تا زیر زانوی آنها هم نمی رسد>>>

ساقی برقص‌! آتشِ ساقهایت صبحِ ازل

دو سنگِ قبر
دو سنگِ قبر سفارش‌دادم
با فاصله‌ای كوتاه
چشمانم را بخاك
>>>

Too dazed to comprehend

Streaming out in ones and twos
in the dark night,
in between reality
and manufactured fright,
>>>

The Wanderer

از برزخ برایت نوشتم
خوب من
با باد رفته بودم
به سرزمینی که در جغرافیا نبود >>>

ای هم گِلم امیر

ای امیر ای امیر
چه شود اگر آخر من
یک شب، یک روز، یک ساعت، یک لحظه، چه می دانم،
یک تپیدن دل، یک آخ
به جسم تو در آیم؟>>>

پلنگ و آهو ۳

در پذیرایی داغ و گرم تو
بوی عشق آید ز لحن نرم تو
 
یک چنین مهمانی شاهانه‌ای
کس ندیده جز به یک افسانه‌ای >>>

نه می توان

نه می توان فراموش کرد
نه می توان قصه زندگی شان را نگفت
نه می توان چشمانت را ببندی و از کنارشان بگذری
نه می توان بگویی گذشته ها گذشت >>>