LETTER
دکتر سروش: اکنون نوبت شما خاموشان ناخرسند است
by Abdolkarim Soroush
حدیث حکومت شیعی و خطر زوال آن هم بهانه ای و افسانه ای بیش نیست. این حکومت چه شباهتی به سیره و سنت و شیوه و شریعت سردار عدالت ،علی(ع) دارد تا لاف از شیعی و علوی بودن زند؟ علی کجا و اکرام جاهلان و الجام عالمان کجا؟ علی خود از پیامبر اکرم میآورد که بارها فرمود «جامعه ای که در آن ضعیفان نتوانند حق خود را بی لکنت زبان از قدرتمندان بگیرند جامعه ای ناپاک است» (نهج البلاغه، نامه به مالک اشتر) و حقا که نظام ولایت مطلقه جز این جامعه ناپاک دست پختی نداشته است که در آن قوه قضائیه پاک هیچ کاره است و قصابان همه کاره. امروز جانی تاوان انتقادی است. نقادان غدر می بینند و مداحان قدر
>>>
FATEMEH
درددلهایی به مناسبت ایام فاطمیه
میگویند وقتی خدیجه حامله بود فاطمه از توی رحمش با او حرف میزد و نه فقط با او اختلاط میکرد بلکه او را دلداری میداد! این بماند که خدیجه قبل از فاطمه پنج شش شکم زاییده بود و علی القاعده میبایستی چم و خم کار دستش باشد. ولی بگذریم. موقع وضع حمل هم. . . اینجایش را بگذارید از دیگران نقل کنم که بعد نگویند فلانی آب تویش کرده است. اما ناگاه چهار زن بلند قامت گندمگون که گویی از زنان بنی هاشم بودند وارد شدند. خدیجه ترسید! یکی از آنها گفت: “ای خدیجه، نترس. ما فرستادگان پروردگار توایم؛ ما خواهران توایم:
>>>
STORY
I just shut up and held her as though to soak up everything about her
It was a shock hearing Katie so nonchalantly admit that her mother was a prostitute. Why did she think I had to know this so early in our relationship? Couldn’t she break it to me in small euphemisms over time? Now I had to try to deal with it. For a moment I felt the same distress at her frankness that Paul’s inappropriate confessions always gave me. “I suppose I’m the original
maadar jendeh, wouldn’t you say?” she goaded, mocking me for my indecisiveness as to how to react. The confusion was honest enough, but if Paul were in my place he would have blurted out “Jesus Christ, you’re fucking kidding me!”
>>>