GREENS
جنبش سبز یک جنبش ملی است که هیچ حد و مرز ایدئولوژیک و سیاسی را به رسمیت نمیشناسد
جنبش سبز به استناد نیروهای شرکت کننده در آن و شعارها و خواستهایی که مطرح کرده و ترکیب افرادی که در چند هفته گذشته به دلیل شرکت در آن از سوی عوامل وابسته به حاکمیت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مجروح و کشته یا زندانی شدهاند، یک جنبش ملی است که هیچ حد و مرز ایدئولوژیک و سیاسی را به رسمیت نمیشناسد. شعار «ما همه با هم هستیم» بیان کننده خصوصیت فراگیر و ملی آن است. کسانی که با مرزبندیهای سیاسی یا ایدئولوژیک در مقام محدود کردن جنبش در قالبهای محدود مورد نظر خود بودهاند در برابر کشتهها یا مجروحان یا زندانیانی که در قالب فکری و سیاسی آنان نمیاندیشیدهاند چه پاسخی دارند؟ آیا اینان میپندارند که اگر کسی خواهان آزادی انتخاب است باید این آزادی را فقط در چهارچوب یک نظام مشخص بطلبد؟
>>>
SANCTIONS
Lives of Iranian airline passengers have rested on a wing and a prayer
by Ali Delforoush
Last year in August I had the distinct "pleasure" of flying to Tehran on board of an Iran Air Boeing 747. In light of the fact that Iran's air industry has had two plane crashes and two more in-flight emergencies in just the past 3 weeks, it is important for Americans to understand that US sanctions are partly the cause of these disasters -- and that they can be prevented. I arranged my trip last year so I could attend my cousin's wedding. As a dual Iranian-Canadian citizen, I am able to travel to Iran with relative ease, and despite common stereotypes, travel to Iran is perfectly safe -- that is, except if you are traveling with Iranian airlines
>>>
MEDIA
Photo essay: BBC Persian TV
by
Jahanshah Javid >>>
CONFESSIONS
اعتراف گیری به نظر نمی آید بتواند کوچکترین وحشتی در میان مردم ایجاد کند
در ایران معاصر اعتراف گیری تاریخچه ای دیرپا دارد و در رژیم سابق و فعلی به وفور مورد استفاده قرار گرفته است. پرویز نیکخواه، کورش لاشائی، رضا براهنی، غلامحسین ساعدی، و پرویز قلیچ حانی از معروفترین قربانیان پروژهء اعتراف گیری در رژیم پهلوی به شمارمیروند. پرویز نیکخواه در دادگاه به عنوان یکی از عوامل طرح ترور محمدرضا شاه در سال ۱۳۴۴ به ده سال زندان محکوم شد و مدت شش سال در مقابل فشارهای ساواک ایستادگی کرد ولی به یکباره مقاومتش در هم شکست و در ششمین سال زندان به جرم خود اعتراف کرده و شروع به همکاری با رژیم شاه کرد. پس از آن بود که از کسوت یک قهرمان خارج شده و حتی بین همفکرانش در گروه های چپ نیز به عنصری منفور و خائن بدل گشت
>>>
POINT
by Simon Henderson
Public anxiety about Iran's nuclear intentions is focused on the Natanz uranium enrichment plant, which in many respects -- in both the public debate and the policy discussion -- resembles the situation in the 1980s when there was growing concern about Pakistan's Kahuta enrichment plant. The lessons that can be draw from that experience are not encouraging. The comparison is particularly appropriate because Iran uses the same high-speed centrifuge technology to enrich uranium as does Pakistan. Photos of Iranian centrifuges show some of them as identical to Pakistani designs developed by the disgraced A.Q. Khan
>>>
SEARCH
Identifying members of the security forces
by Gerdbad Sabz
>>>
VIEW
Iran’s upheaval is multi-dimensional
by R. Javidan
The history of civil unrest in Iran since the inception of the Islamic Republic in 1979 points at an ever-increasing discontent among the general population in Iran. Whether this is an existential threat to Iran’s regime has a lot to do with what the ruling class may decide to do with the current unrest. There is a substantive difference between this one and all the others. One may argue that this upheaval is a natural culmination of the preceding ones which were left unresolved and followed by more forceful repression. To more objectively digest the situation in Iran it might be advised to have an open mind about the classification of the protesters
>>>
IRANIANS
نه اسکندر يونانی شان کرده، نه عمر از آنان مردمی عرب ساخته و نه چنگيز آنان را مغول کرده
بنظرم می رسيد که شعار «ايران برای همهء ايرانيان» بجا و بهنگام طرح شده است. در سال 1376 بخش عمده ای از ايرانيان دريافته بودند که، با وجود حکومت اسلامی، مالک موطن خويش نيستند و به حد شهروندان درجه دو و سهء وطنشان سقوط کاگر نيک بنگريم، آشکارا می بينيم که نسل امروز ايران تاريخی سی ساله را در اين تفسير خلاصه می کند که «پدران و مادران ما برای تحقق "استقلال و آزادی" به پا خواستند. از آنجا که کشورشان را در تصرف عدوانی بيگانه می ديدند خواستار استقلال شدند، و چون آزادی های مصرح در قانون اساسی مشروطه را به دست دربار بر باد رفته می يافتند، از آزادی خواهی به جمهوری خواهی رسيدند. اما فريب بزرگ از آنجا آغاز شد که دينکار اعظمی، که بيشتر مددکار شيطان بود تا بندهء خدا، از فرصت استفاده کرد و لفظ بی ربط و معنا و خطرناک "حکومت اسلامی" را کنار آن دو خواست موجه و شيرين نهاد
>>>
ECONOMY
Necessity of a Strong Social Sector as a Countervailing Power to Private Sector Dominance
The solution to the current global economic crisis which is the direct result of the private sector dominance and decades of deregulation (regulations in favor of the dominant private sector) is now being presented in the form of massive public (government) intervention by way of the public ownership. But the instantaneous reaction has been against such intervention on the ground that government intervention simply means the loss of freedom. How ironic that in the name of freedom, the very essence of freedom by way of commodity peddling, commodification, market supremacy and market fundamentalism is being altered. This is a natural outcome of indiscriminate application of concepts in an ideologically loaded, politically distorted process and private sector dominant environment
>>>
VIEW
The World is sitting in disgust and anger, looking at the Ahmadinejad government
The world patiently waited for the Iranian election in hopes to see a change of sort towards moderation and semblance of sanity. Only to see their votes adulterated, their hopes vanished; frustration and anger renewed. As the events unfolded before us, we witnessed the extent and severity of the pain inflicted on Iranian people. We share that pain and feel obliged to stand by our Countrymen however we can. This Article is dedicated to those who had the courage to walk the streets with a green sign of defiance. At this stage , we find Iran in the state of a multi-dimensional cubical that could land on any side, and perhaps on the side that bears the center of gravity. At the top of this cubical is the ruling clerics
>>>
REFORM
محو اصلاح طلبی از گفتمان سیاسی ایران
با تنفیذ و تحلیف محمود احمدینژاد به عنوان رییس جمهور جدید اسلامی ایران، و نمایش «دادگاه» سران اصلاحطلب، کشمکش بین دو جناح حاکم در این نظام به مرحله آشتیناپذیری رسیده است. جناح ولی فقیه عزم خود را بر نفی کامل جناح مخالف به نمایش گذاشت و راه را بر روی هرگونه سازش و راه حل مرضی الطرفین (که خوشبینانی انتظار میکشیدند) بست. به راه انداختن نمایش «اعترافات» سران نیروهای اصلاح طلب در آستانه اعلام رسمی ریاست جمهوری احمدینژاد به روشنی به منظور ضربه زدن به حیثیت و اعتبار این جناح در جامعه صورت گرفت. علاوه بر آن، حاکمیت، رهبران این جناح را نیز بلافاصله هدف قرار داد. روزنامه کیهان به عنوان خط دهنده سیاست حاکم در تیتر صفحه اول خود از «خیانت» آقایان خاتمی و موسوی سخن گفت، و آقای خامنهای از این افراد (و احیانا دیگرانی مانند کروبی و رفسنجانی) به عنوان «خواص مردود» یاد کرد
>>>
CRISIS
ماجرای احمدی نژاد و اژه ای
by AS
بعد از دستگیری اصلاح طلبان، احمدی نژاد به محسنی اژه ای می گوید که به هر قیمتی آنها را وادار کند به چیزی کمتر از براندازی و ترور رهبری اعتراف نکنند. محسنی هم این را با معاونانش در میان می گذارد، اما معاونان که قبلاً هم گزارشی تهیه کرده و پروژه براندازی را خیالی گزارش کرده بودند، با این کار مخالفت می کنند. بالاخره محسنی به احمدی نژاد می گوید که بچه های وزارت مخصوصاً حاج حبیب الله و خزائی زیر بار نمی روند. احمدی نژاد هم دستور به برکناری آنها را می دهد. محسنی اژه ای هم از جایی دیگر (نمی دانم کجا و چطور) تحت فشار بوده و نمی توانسته این دو نفر (حاج حبیب الله معاونت ضدجاسوسی و خزائی معاونت ویژه) را برکنار کند
>>>
INJUSTICE
We must stand up when injustice is staring us in the face
The disturbing images of Iranians being threatened and beaten and killed has become all too common these days on all the online media. When I see baton-wielding men in uniform beating civilians, wherever they are from, I am disheartened. When I see that the victims are from my own country, I see in their faces my sister, my mother, my aunts and uncles and grandparents, and I am sickened. On July 28, 2009, Iraqi forces stormed Camp Ashraf, the compound of the Mujahideen Khalq Organization since 1986. Seven members of the organization were killed, and the number of those injured is still unclear, but likely very high. Dozens of members have been taken into custody for questioning. The headquarters that houses some 3400 Iranian men, women, and children, had been under the protection of the U.S. government
>>>
POLICE
مادر بزرگ احساس کرد مامور جوانی در وسط خیابان افتاده و پسران و دختران خشمگین بر سر و تنش می کوبند
مادر بزرگ با علاقه وی را به داخل خواند و در حالی که پلیس جوان نا نداشت قدم از قدم بردارد، یقه کت نظامیش را گرفت و تمام هیکل جوان را به داخل کشید. در مقابل اعتراض بقیه که می گفتند : مادر! مواظب باش ! خطرناکه ! اصلاً توجهی نکرد. خانم طباطبایی دوباره اعتماد به نفسش را باز یافت. دست انداخت گردن پلیس و او را که نمی توانست راه برود تا پای آسانسور برد. با مهربانی و مهارت یک پرستار وی را از آسانسور پیاده کرده و داخل آپارتمان برد. داخل اطاق پذیرایی ، روی کاناپه خوابانید. برای روحیه دادن به پلیس شروع به حرافی کرد. اول از همه اسمش را پرسید. گفتی که هوشنگی چه خوب من هم یک نوه دارم هم اسم تو. راستی چند ماه خدمتی؟ کی ترخیص می شوی؟ از این بالا نگاه میکردم ، خیلی دست و پا چلفتی هستی. اینها چیه به خودت آویزان کرده ای؟
>>>