POETRY
تقدیم به همه "ندا"های میهنم
همه ناقوس های جهان بـا هـم
تنها نامِ تو را می نوازند ...
که این
آفتابِ امیـدهای توست
که روزنه های ریزِ بشارت را
در شبهای تمامیتِ تلخِ تاریخ
و در نبضِ پُر تپشِ هر خُرداد
به تداوم می تپد ...
>>>
CRY
Thank you my Neda, my voice, thank you for your Blessings
I too saw Neda, the brave Iranian young woman who went out on street to show her face and protest and yes I too saw hor brutally and savagely slaughtered by a sniper right in her heart to be taken away from the midst of all that is happening across Iran but more importantly from the friendly warm and secure arms of her father and the rest of her family, along with all the other Fallen Angels. I look at her, see her eyes wide open, looking to the sky, not knowing or even realizing what was happening to her, I feel her eyes, I feel and hear her thoughts, her last silent scream for help and for hope to live. I hear her voice, I see her eyes, see her blood and am hurt, deeply, deeper than ever I could 've imagined, in my heart, in my trust, in my beliefs and in my dreams and in my future and in that of all of us
>>>
RECORD
Another term for Ahmadinejad means continued strangulation of Iranian society
by Hossein Bastani & Fariba Amini
The sharp rise in the number of death penalties in Iran must be viewed in the context of other radical efforts of the last four years, all of which have been articulated an d justified as calls for “decisiveness in treating criminals”, “no retreat to satisfy the West”, or, adopting “revolutionary measures inside the country.” Responsible for this hard-line approach have of course been no other than Mahmoud Ahmadinejad and his administration. This uncompromising stand has not been confined to the executive branch. Over the last four years, Iran’s Supreme Leader, Ayatollah Khamenei, has publicly supported this line
>>>
POINT
The mixed up muddled up shook up world of human rights politics
Large sums of money have been and are being spent on creating seemingly spontaneously grown citizens' organizations that shape and give direction to dissent among the populations over-lorded by governments not liked by the U.S. It is natural that, in these half-covert operations, human rights are used as a wedge issue. Because of this push by the right into the discursive and practical area of 'human rights', some western leftists have abandoned this area of advocacy when it comes to countries they perceive as being under attack by the imperialists, and therefore most talk of human rights violations in such countries has become taboo, since it allegedly paves the way for the continuation of the imperialist interventions, and subjugation of more natives around the world
>>>
DEMOCRACY
همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر درايران
در آستانه رأیگیری ۲۲ خرداد، بیش از ۵۰ نفر از شخصیتهای سیاسی و حقوق بشری، و فعالان كارگری، دانشجویی و زنان در ایران به تشكیل نهادی تحت عنوان «همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر درايران» دست زدهاند و اولین بیانیه خود را منتشر كردهاند. در این بیانیه، از ۱۲ ماده به عنوان اصول «مورد نظر» این نهاد یاد شده است. در باره شكل وساختار نهاد، اما، ابهاماتی وجود دارد. در یك جا از این همبستگی به عنوان «جنبش» یاد شده است؛ و در اطلاعیه دیگری كه منتشر شده از آن به عنوان «كمیته» نام برده شده و تعدادی از «مؤسسان» آن تحت عنوان «اعضای شورای موقت اجرایی كمیته» مشخص گردیدهاند. در اطلاعیه اولی، از «پیوستن» افراد دیگری به «این جنبش» یاد شده است، و در دومی از «همه ایرانیان و آزادیخواهان جهان» خواسته شده كه «كمیته را در راستای اهداف خود یاری كنند»
>>>
RIGHTS
Change for Equality on May 2nd reported that six members of One Million Signatures Campaign, the campaign to change the discriminatory laws, were arrested during and after a peaceful demonstration which was held to celebrate May 1st. The police forces attacked the demonstrators even before they congregated and left many of the people with bloody faces. There were more than 150 arrested and among them was Campaign activist Kaveh Mozafari, Jelveh Javaheri’s husband. Jelveh was home when the intelligence forces raided their residence taking everything that potentially might have been useful to fabricate a case for pressing a charge against them including unthinkable and random items such as Jelveh and Kaveh’s University degrees!
>>>
CANDIDATES
آیا آقایان كروبی و موسوی در وعدههای خود صادقند؟
تبلیغات انتخاباتی دو نامزد اصلی جناح اصلاح طلب، آقایان كروبی و موسوی، ابعاد جدیدی به خود گرفته است. این دو كه هم برای كشاندن مردم به صحنه رأیگیری تلاش میكنند و هم برای بالا بردن سطح آرای خود با یكدیگر به رقابت برخاستهاند، مرتبا بر دامنه وعدههای خود میافزایند و قشرهای جدیدی از مردم را مخاطب خود قرار میدهند. زنان، اقلیتهای قومی و مذهبی، جوانان، دانشجویان، كارگران و سایر قشرهای محروم جامعه را مخاطب قرار میدهند، از حكومت قانون و حقوق بشر و حقوق شهروندی و رفع تبعیض و توزیع عادلانه درآمد نفت سخن میگویند، و بر تعهد خود به حقوق و آزادیهای مدنی تأكید میورزند. در عین حال، این همه وعده و وعیدها ظاهرا جوش و خروش چندانی در بین مردم ایجاد نكرده است و نگرانی نامزدها در مورد پایین بودن میزان رأی همچنان ادامه دارد
>>>
PLEDGE
بیانیه خطاب به ملت ایران برای رعایت حقوق بشر
by Mir Hossein Mousavi
رئیس جمهور بر اساس سوگندی که یاد میکند، از جمله وظیفه دارد از آزادی و حرمت اشخاص و حقوق ملت حمایت کند، پاسخگو باشد و از خودکامگی بپرهیزد و قدرتی را که ملت به عنوان امانتی مقدس به او سپرده، همچون امینی پارسا و فداکار به کار برد. من بر این اساس و بنا بر اختیار و تمایل قلبی خود، پیشاپیش با مردم پیمان میبندم که چنانچه برای تصدی مقام خطیر ریاست جمهوری مورد اعتماد و حمایت اکثریت قرار گیرم: استقرار حکومت قانون را به عنوان شرط لازم تحقق حقوق بشر و حقوق شهروندی، یکی از اهداف اصلی خود قرار دهم و اصلاحات حقوقی لازم را به عمل آورم تا قانون توسط همه مقامات و سازمانهای حکومتی مورد رعایت قرار گیر
>>>
DELARA
اظهار نظر و مطالب مختلف از طرف ایرانیان و ایرانی تبارها درباره اعدام زودهنگام دختری جوان قُرُق شده بود. حوصله اش را نداشتم
رو فیس بوک بودم. جمعه بود و خوشحال از اینکه بالاخره دختره جواب داد. "چه دختر ناز و مامانی است." با خودم زمزمه کردم و دستهایم را به هم مالیدم. ناخودآگاه یاد ویدئو کلیپ نوری زاده افتادم که پشت مانیتور نشسته بود و با شادمانی می گفت: "خوشگلم اومد. به به." از کار خودم خنده ام گرفت. دخترک را ده دوازده باری تو مترو دیده بودم. قد بلندی درحدود شش فوت داشت و اندامی قلمی. موهای قهوه ای روشن و چشمان عسلی اش از بقیه متمایزش می کرد. لبخند ملیحی رو صورتش داشت که می شد با نگاه کردن بهش همه بدهی ها و صورتحسابهای آب و برق و اجاره و تلفن آخر ماه را فراموش کرد
>>>
DELARA
موج مخالفت با مجازات اعدام در ایران در حال گسترش است
قتل دلارا دارابی دردناك بود. نه به خاطر این كه او زیبا بود، گرچه زیباكشان یكی از لطیفترین احساسات انسانی را به مسلخ میبرند؛ نه به خاطر آن كه او هنرمند بود، گرچه بیهنران ِ هنرمندكش كمر به قتل گوهر انسانیت بستهاند؛ نه به خاطر این كه او جوان بود، گرچه جوانكشی انتقامی است كه مهر باطل خوردگان از آینده و آیندهسازان میگیرند؛ و نه به خاطر این كه او احتمالا بیگناه بود، گرچه جرم او هیچگاه در دادگاهی عادلانه به اثبات نرسید. قتل دلارا دارابی دردناك بود، به خاطر این كه او یك انسان بود. یعنی اگر دلارا زشترو بود و هنری نداشت و سنی از او گذشته بود و مجرم هم بود نیز قتلش باید دل هر انسانی را به درد میآورد. قتل عمد انسان، هر انسانی، دردناك است؛ و وقتی انسانی اسیر و دست بسته و بیدفاع در محیطی تحت كنترل، به نام قانون كشته میشود انسانیت نیز با او كشته میشود
>>>
LIFE IS SACRED
نفی اعدام كودكان - و نه نفی مجازات مجرمان
این روزها حركت نسبتا گستردهای در ایران در مخالفت با مجازات اعدام بزهكاران خردسال صورت گرفته است. در هفتهها و ماههای اخیر و در واكنش به ادامه سیاست كودككشی حاكم در جمهوری اسلامی ایران، تعدادی از نخبگان اجتماعی و فرهنگی و حقوقی و سیاسی با صدور اطلاعیههایی خواهان توقف این عملكرد خشن و ناانسانیشدهاند. برخی از دید حقوقی آن را به نقد كشیدهاند، افرادی از زاویه فقهی به آن برخورد كردهاند، دیگرانی ارزشهای حقوق بشری و تعهدات بینالمللی ایران را پیش كشیدهاند، و كسانی هم از نقطهنظرهای تربیتی و جامعهشناسی به آن پرداختهاند. این مسئله اكنون تا آنجا پیش رفته كه به عنوان یك مسئله انتخاباتی نیز مطرح شده و دست كم یكی از نامزدهای اصلی رأیگیری ۲۲ خرداد نیز لغو مجازات اعدام بزهكاران خردسال را در دستور كار خود قرار داده است
>>>
VIEW
Roxana Saberi's case has by now become internationally known: The very photogenic Iranian-American journalist, who for the six years before her arrest in January had been working in Iran as a freelance reporter with different agencies including the BBC and the NPR, and after a closed-door summary 'trial', was sentenced to eight years in prison on espionage charges. The Iranian President Ahmadinejad along with the head of the judiciary, Ayatollah Mahmoud Shahroudi, have since made public announcements, urging the relevant courts to play fair with Ms. Saberi's case and to allow her all the legal means available to her by law, including the chance for a fair defense
>>>
OPINION
Saberi's case may be aimed at testing President Obama and his resolve
So why is this happening to Saberi? Most analyst agree that she has become a pawn in the political games between the US and Iran, though the explanations for Tehran's actions differ. One theory reads that both Saberi and Esha Momeni, another Iranian American who was arrested in 2008, will be used as leverage with the US in a future negotiation, possibly to exchange for two Iranian nationals taken by US forces in a 2007 raid of the Iranian consulate in Irbil, Iraq. Tehran maintains that the two Iranians are diplomats. The Bush administration said that they were Iranian Revolutionary Guard Corps agents
>>>
TARGET
Though they let me go after three months, they still have a “parvandeh” on me
I am not a frequent visitor to Iran. Like most Iranian-Americans, I have few other reasons to visit than to see my ailing parents and the remnants of a once large family that is still left in Iran. In the 1990s, I only made two visits. Both were brief, and both were relatively uncomplicated. After my father’s heart attack in 2002, however, I have visited the “homeland” three times. Though my parents are still alive and cannot travel, I will visit Iran no more. Here’s why. Early one spring morning, two civilian clothed men knocked on my mother’s apartment in Yousefabad, Tehran. The time was probably no later than 7am, though my memory may fail me on this detail. They said they wanted to have a word with me
>>>
INJUSTICE
I'm tired of feeling ashamed of the Iranian regime
With the sad news of the impending execution of Delara Darabi, the gentle and gifted poet/ painter, imprisoned for a murder that her former boyfriend most likely committed, coupled with the harsh eight-year sentence handed down to Japanese-Iranian American, Roxana Saberi after a one-day secret trial from which even her attorney was barred from attending, I have felt a sick and shameful feeling overcome me. I feel sick that the land of my forefathers has become a place that I rarely feel proud of anymore when I watch the news. Why should I be surprised though? Haven’t thousands upon thousands before these two ladies been victims of a regime that cares nothing for the truth as long as it is able to pursue its twisted political agenda?
>>>