MUTILATION
Photo essay: Female circumcision in Kurdistan
by Amit R. Paley
>>>
STONING
سنگسار مجازاتی خشن و ناانسانی برای جرمهایی است كه اصلا نباید جرم شناخته شوند
در روزهای اخیر خبر سنگسار سه نفر كه در هفته اول دیماه در گورستان بهشت رضا در مشهد انجام شده منتشر گردیده است. سنگسار یا سایر مجازاتهای خشن و ناانسانی در جمهوری اسلامی ایران بیسابقه نیست. ولی مقامات ایران و از جمله سخنگویان قوه قضاییه بارها اجرای آن را تكذیب كردهاند. در واقع، رییس قوه قضاییه دست كم دو بار طیبخشنامههایی در چند سال اخیر اجرای آنها را منع كرده است. ولی ظاهرا این بخشنامهها و اظهارات مقامات تنها برای ساكت كردن منتقدان و سازمانهای حقوق بشری در سطح جهانی مصرف داشته است. كمپین قانون بدون سنگسار خبر داده است كه هم اكنون دست كم ده نفر دیگر در زندانهای مختلف كشور «با خطر قطعی سنگسار» روبرو هستند و مشخصات نسبی این افراد را آورده است.
>>>
ANALOGY
... it just looks that way
The Palestinians have been suffering for over 50 years. Their experiences if nothing else, proves one thing. If you are going to get mugged, get mugged when you are alone. That way, when the guy grabs your wallet provoking you to knee him in the groin and he recoils in pain so you're able to grab your wallet back, no one is going to think the worst of you. From Beijing to Portland, from Brazil to Alaska, every lawful society acknowledges the in-alienable right of self-defense. The mugger is the aggressor and the one being mugged is the victim. Case closed
>>>
VIEW
Incredible racism of (some) Iranians
Iranians can be extremely racist. I was first made aware that Iranians were perceived, by others in the region, as arrogant racists by a Pakistani professor of Islamic literature at Boston University. Professor Rahbar taught in the Religion department and most Iranians took his literature course for an easy grade. He also conducted the Farsi exams which, if passed, made the University wave the second-language requirement for Iranian students. The poor man, who was well-versed in Persian poetry and loved Saadi and Hafez, was routinely ridiculed by his Iranian students. This was mostly because of his Pakistani accent. Although his eccentric habit of cooking curry in his office, in the Theology building on Mass. Ave., did not help either.
>>>
RALLY
Photo essay: Largest march calling for ceasefire in Gaza
by
Kourosh Salehi >>>
IDEAS
A reflection on prejudice
Jews rule America. America may be a Christian country, but the Jews own it. They own all major banks, control the factories and businesses, and run the stock markets. You name it, and the Jews own or run it. The Jews are out to rule the world. They do it by helping each other and show no mercy to non-Jews. With those thoughts deeply drilled in me before leaving Iran for America, imagine my shock as a total stranger Iranian Jew came to my cousin Jamshid and I in the lobby of the YMCA and asked us for help. Ask us two Iranian non-Jewish students to help him with work? We ourselves were desperate trying to find work. And here I was told how Jews own America and how they help their own. What about this guy? Why don’t they help him? Why would he have to come to us for help?
>>>
RETALIATION
احيا کردن قصاص وهماهنگ نمودن آن با شرايط زمانه
سالها پيش که به ايران سفر کرده بودم، بحث داغ روز اعدام جنايتکاری بود که علاوه برقتل نفس، جرم ديگری داشت. بهمين دليل قبل از اينکه حکم اعدام را اجرا کنند، او را ۸۰ ضربه شلاق زده بودند. من نه تنها از کم وکيف جريان قتل اطلاع درستی نداشتم، بلکه بيشتر تحت تآثير فرهنگ مدنی غرب، اجرای حکم شلاق را قبل از اعدام محکوم، قبيح وغيرانسانی ميدانستم. نه اينکه امروز تغييرعقيده داده باشم و فکرکنم حقش بود و بايد از اين هم بيشتر مجازات ميشد، ولی نميتوانم آنرا قبيح و غير انسانی تلقی کنم. قبل از اينکه به مفهوم قصاص که درست در همين رابطه است بپردازم، بايد به اين واقعيت غير قابل انکار توجه کرد که اگر مجازات جنايتکار بنحوی اجرا شود که مردم بجای عبرت گرفتن، برای محکوم احساس ترحم کنند، يکی از اساسی ترين اهداف مجازات کيفری نه تنها پايمال شده، بلکه نتيجه معکوس داده است
>>>
IDEAS
What better way to end the rule of self-serving political parties than to hold elections on the Internet?
We have descended a long way from stated ideals of the original proponents of democracy. The great march of freedom has been replaced by national and international political discourses consumed with fundamentalism and extremism of the Christian, Muslim, Jewish and even Hindu types. Lofty ideals about the nature of humanity, progress, and a bright tomorrow when racism, fascism,apartheid and sexism would be discarded to the dustbin of history to be replaced by a loving, green and peaceful world have been all but forgotten. The age of the Internet and the information highway, the collapse of totalitarianism, and intensified globalisation have rather surprisingly resulted in a greater and more severe pursuit of national interests and wars rather than the pursuit of happiness and international solidarity
>>>
SHARIA
قانون در جمهوری اسلامی قربانیان را وامیدارد كه به خشونت قصاص متوسل شوند
آمنه بهرامی نوا، زن جوانی است كه در شرایط سخت ایران توانسته است تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته الكترونیك به پایان برساند و مشغول كار شود و با هزاران امید و آرزو به آینده خود بیندیشد. این آینده، اما، با حركت جنایتكارانه مرد جوانی كه ادعای دوستی او را داشته یكباره به هم میریزد. این مرد خواهان ازدواج با آمنه بوده، ولی آمنه خواست او را رد میكند. مرد جوان به جای این كه با پاسخ «نه» آمنه راه خود را در پیش گیرد و برود، در بعد از ظهر روزی در آبان ۱۳۸۳ بر سر راه آمنه ظاهر میشود و ظرف اسیدی را كه در دست داشته بر سر و روی آمنه میپاشد. آمنه میسوزد، و تا به بیمارستان برسد و چند ساعت بعد تحت معالجه قرار گیرد دو چشمش را كاملا از دست داده و چهره زیبای او كاملا به صورت وحشتناكی دگرگون شده است. آمنه برای تمام عمر خود بینایی و چهره و زندگی عادی خود را از دست داده است
>>>
RELATIVISM
تضاد تئوری «نسبيت فرهنگي» با حقوق بشر
مهم ترين قدمی که امسال در بزرگداشت حقوق بشر برداشته شده، از سوی دو تن از فعالين حقوق بشر بود که به شکل مخالفتی علنی با نقض حقوق بشر به بهانه ی تئوری «نسبيت فرهنگی» صورت گرفت. اين دو فعال حقوق بشر، خانم شيرين عبادی و آقای وول سويينکا، برندگان جايزه ی صلح نوبل از دو کشور ايران و نيجريه، بودند؛ دو کشوری که هر دو بر اساس شريعت اسلامی اداره می شوند. در اين اعتراض، خانم شيرين عبادی، بعنوان يک حقوقدان، ساختار «شورای حقوق بشر» را از يکسو، و «نقض حقوق بشر« در کشورهای اسلامی را، از سوی ديگر، به پرسش گرفت؛ و آقای وول سويينکا، نويسنده ی انساندوست نيجريه ای نيز رسماً عليه ديدگاه «نسبيت فرهنگی» ايستاده و «وحشی گری» هایی را که کشورهاي مسلمان زير پوشش سنت و توجيه آن بوسيله ی اين تئوری انجام می دهند سخت مورد انتقاد قرار داد.
>>>
TOLERANCE
محمد مختاری و مبارزه برای آزادی بیان
یك روز محمد مختاری (77ـ1321) را به عنوان انسان، شاعر و اندیشمند در نظر خواهم گرفت ولی امروز میخواهم تنها به نقش او در مبارزهی نویسندگان درون مرز برای تحقق آزادی بیان اشاره كنم. با این وجود نمیتوانم از این اعلام موضع خودداری كنم كه او فرزانهای فروتن، شاعری پیشتاز و شاهنامهشناسی توانا بود. در میان نویسندگانی كه از آن خطه به دیدار ما آمدهاند كمتر كسی را به سلامت نفس محمد مختاری دیدهام. در انقلاب 57 ـ 1356 مسئلهی تامین حقوق مدنی و ضرورت كسب آزادیهای فردی در غوغای شور انقلابی برای سرنگونی نظام سلطنتی گم شده بود. البته «ده شب شعر گوته» در پاییز 56 را داشتیم كه در آن بر خلع ید از دستگاه سانسور پای فشرده شد. همچنین گروههایی بودند كه تامین آزادیهای دمكراتیك را در برنامههای خود گنجانده بودند اما حنای آنها در مقابل جریانات انحصارطلب رنگی نداشت و به سرعت رنگ باخت.
>>>
DEMOCRACY
متن سخنرانی در فستیوال مدرنیته (میلان)
دمکراسی های غربی، ما ایرانیان سکولار و طرفدار دمکراسی را جدی نمی گیرند. کمک رسانی شان به ما به تاًیید های لفظی و اخلاقی محدود میشود... این رفتار مرددانه اروپائی ها و آمریکائی ها ناشی از چیست که نه فقط از کمک به تلاش هائی که ازطرف جامعه مدنی ایران صورت می گیرد خودداری میکنند بلکه عملا از آن نیروهائی حمایت می کنند که دمکراسی غربی را ماموریتی شیطانی از طرف کافران می دانند. کنکاش برای پیدا کردن جوابی قابل قبول مرا به طرف کتابی سوق داد با عنوان «تاریخ مختصر دمکراسی» به قلم یک استاد ایتالیائی بنام «لوچیانو کانفورا» که در دانشگاه شهر «باری» (در ایتالیا) زبان شناسی و ادبیات (فیلولوژی) تدریس می کند، تدوین شده است. وی در این کتاب تلاش می کند برای رفتار ضد دمکراسی دمکرات های غربی جوابی پیدا کند.
>>>
CENSORSHIP
کانون نویسندگان و مبارزه علیه سانسور
آیت الله خمینی بنیانگذارحکومت اسلامی ایران چند ماه پیش از به قدرت رسیدن اش در سخنرانی ای در پاریس (17 و 29 مهرماه 1357) خطاب به رژیم شاه گفت: «... مرتب دم از آزادی می زنند. مردم آزادی قلم دارند؟ آزادی بیان دارند؟ مردم کجا آزادی دارند که ایشان دم از آزادی می زنند... از اساس دمکراسی این است که مردم آزاد باشند... کدام یک از این روزنامه هایی که ما داریم آزاد بوده است؟...." زمستان سال 1357 تعدادی از اعضای کانون به دیدار آیت الله و امامی که وعده " آزادی " داده بود , رفتند تا به قول غلامحسین ساعدی به او بگویند " دایی ما هم هستیم ها", وبرادامه مبارزه درراه آزادی اندیشه , بیان و قلم , ومبارزه با سانسور تاکید کنند. باقر پرهام , که سخنگوی جمع بود می نویسد:
>>>
STUDENTS
Photo essay: Protest at Tehran University
by Mehdi Ghaemi & Javad Moghimi
>>>