MARTYRS
استفاده مزورانه از كشتگان جنگ
بهرهبرداری رژیم جمهوری اسلامی از كشتگان جنگ خانمانسوز ایران و عراق پس از گذشت دو دهه دراز از پایان این جنگ همچنان ادامه دارد. در آخرین نمایش از این نوع، اجساد چند نفر از این كشتگان به دانشگاه امیركبیر تهران كشانده شدند تا در برابر اعتراض شدید و گسترده دانشجویان این دانشگاه در آن جا به خاك سپرده شود. عوامل رژیم كه در عزم خود بر تبدیل دانشگاه به گورستان مصمم بودند با وسایل ضربتی مختلف به جان دانشجویان معترض افتادند و عده زیادی از آنان را مضروب و مجروح كردند. دهها نفر از دانشجویان نیز دستگیر شدند و به زندان افتادند. شاید برای شكستن حرمت قربانیان جنگ اقدامی بهتر از این نمیشد انجام داد.
>>>
ROCK
نقدی بر آلبوم های «اِلاه» و «این برف» از گروه راک «حک»
گروه راک «حک» یکی از گروه های فعال در شکل گیری موج موسیقی راک ایران در یک دهه اَخیر بوده است. این گروه مانند بیشتر گروه های راک در ایران یک پروژۀ موسیقی یک نفره می باشد که با همیاری و همکاری موسیقی پردازان متعددی از جمله؛ نوازندگان گروه راک «سرخس» و شهرام شعرباف رهبر گروه راک «اوهام» و نوازندگان و موسیقیدانان حرفه ای مانند؛ رضا اَبائی، کسرا ابراهیمی، اِحسان خواجه مولائی، مونا نامور، علی جبرئیلی به رهبری «مانی صفیخانی» تاکنون به پیش رفته است. پروژۀ حک در سال 2001 میلادی آغاز به فعالیت کرده و تا به امروز 4 آلبوم در سبک های آلترناتیو، فیوژن-راک و پروگرسیو-راک انتشار داده است.
>>>
ADULTERY
معشوق من برای اولین بار در سکس با مرد مرا به ارگاسم معرفی کرد
من چون از سکس با شوهرم بدم میامد، برای مدت طولانی فکر می کردم که من اصولا سرد مزاجم، که من از سکس بدم میاد و مشکل خیلی بزرگی در این زمینه دارم. نمیدانستم باید به کی بگم و چه کار بکنم. می دانستم داشتن ارگاسم برای زنها در انتهای عشقبازی با یک مرد چیز مهمیه و خیلی دلم می خواست من هم بدانم که چه احساسیه، اما نمی دانستم باید چکار کنم. حداقل سه بار متوجه شدم که بهم خیانت کرده، اما چون فکر می کردم من سردمزاجم، بعد از قهر و آشتی های وحشتناک بعدش، بخشیدمش و باهاش زندگی می کردم. تا اینکه با مردی سر کارم آشنا شدم و نمیدانم چطور شد که عاشقش شدم. او هم زن داشت. شش ماهی کاری نمی کردیم بجز اینکه تمام روزمان را با هم سرکار بگذرانیم.
>>>
BATTLE
نگاهي به داستان رستم و سهراب و عملكرد قهرمانان آن
اين كه سهرابِ نوجوان، بي گفتگو با پدري جهانپهلوان، بي هيچ تماسي با او، براي او تصميمگيري كند و پندار خامش را بي فراهم كردن تمهيدات لازم، عملي كند؛ حداقل، دستِ كم گرفتنِ رستم است و تنها از بي تجربگي ناشي ميشود. فراموش نكنيم كه برخي از پهلوانان شاهنامه، همچون زال و رستم ميتوانستهاند تاج بر سر نهند و شاه ايران شوند؛ اما ترجيح دادهاند پهلوان باقي بمانند. پشت و پناه مردم، شاهان و سرزمينشان باشند و هر زمان فرۀ ايزدي از شاهي، با خارج شدن از مسير داد و دهش، گسست، شاهي دادگر بيابند. در سراسر شاهنامه مهمترين وظيفة پهلوانان غير از دفاع از سرزمينشان، نظارت بر كار شاهان است؛ مهار خودكامگي؛ نصيحت شاهان و در صورت لزوم تنبيه آنها و اين همه امكان را با اثبات غمخواري و از خودگذشتگي كسب كردهاند. هر زمان لازم بوده از هيچ كوششي براي ياري رساندن به مردم و سرزمينشان فروگذار نكردهاند.
>>>
POETRY
شاید مرگ تو کافی است
تا دور از سکوت بی خیال نوشتن
در پاره های سرطان احساسات ویسکی درمانی شوم
از خط کشیهای خیابان می گذری و
روی سرعت خاطره ها می روی
>>>
KHAVARAN
شک نیست خاوران یادگار پایدار نظام اسلامی خواهد بود
نظام اسلامی با فرستادن قربانیان تصفیۀ زندانها به خاوران میخواست حذف متافیزیکی آنان را مکمل حذف فیزیکی آنها بنماید. از دیدگاه مذهبی کافرستان نقطه ایست که آنچه نفی کنندۀ تقدس است باید یکسره و بی تمایز در آن گنجانده شود. یکسره و بی تمایز از این جهت که مذهب برای آنچه ضد تقدس است ارجی قائل نیست تا بین اجزای آن تمایزی قائل گردد و به حسابی از یکدیگر مجزایشان سازد. همۀ آنها را فقط به تناسب خود تعریف میکند و یکسره نفی مینماید، اصلاً برایشان اعتبار مستقل قائل نمی شود تا تعریفی اثباتی از آنها عرضه بدارد. از این دیدگاه کافرستان محل نیست شدن آن چیزهایی است که از اصل نمی بایستی بوده باشد و حوالۀ عدم مطلق شده است
>>>
CHANGE
ما همواره گريزنده از تغييريم و در نتيجه جا گرفته در و متعلق به گذشته
به جهان نوين عصر روشنگری که بنگريم در آن «نوآوری» و «بدعت» به اموری پسنديده و تشويق تبديل می شوند. در اين جهان است که انسان تربيت می شود تا با ناشناخته ها روياروی شود، دل سنگ و تاريکی و جمود را بشکند و به چشمه های زلال و آب های روان دست يابد، مرزهای دانش خويش را هر لحظه به پيشتر ببرد و همواره مراقب باشد که گذشته قفل اش را بر گرد دست و پای او نبندد. تنها اين انسان است که از تحول عقايدش نه هراس دارد و نه تشويش. آماده است تا حرفی، سخنی، اشاره ای، اطلاعی، اشرافی، و برخوردی از راه برسد و ميدان دل و ديده اش را فراخ تر کند. او از گذشته فقط نردبامی برای بر شدن به سقف فلک می سازد و از زبان نيوتون می گويد که «من اگر افق های دورتری را ديدم بدان خاطر بود که بر شانهء مردان بلند قامت گذشته ايستاده بودم».
>>>
POETRY
ای کودک قشنگ اشک تو نبیند مادر
قوی باش پدر در زندان نماند تا آخر
هر لحظه که دل برای پدر گیر می شود
امید آور که او با تو پیر می شود
ای زن زیبا ای درخشان آنان که توهین به انسان می کنند
ایمان و افکار را محکوم و در زندان می کنند
نمی دانند آنان که خنده و عشق در فال توست
گوشان که نبرد در راه آزادی مال توست
>>>
KHAMENEI-PUTIN
نامه ی سرگشاده به علی خامنه ای رهبر حکومت ایران
by Mohsen Sazegara
چندی پیش به جوان محقق ایرانی برخورد کردم که روی اسناد سازمان امنیت آلمان شرقی (اشتازی) کار می کند. این اسناد نشان می دهند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، به دلیل حساسیت ها روی شوروی و شعار نه شرقی- نه غربی حاکم بر انقلاب و همچنین به دلیل سکونت رهبران حزب توده طی سالیانی طولانی در آلمان شرقی و همکاری تنی چند از رهبران این حزب با سازمان امنیت آلمان شرقی و در نتیجه تخصص و تبحر این سازمان در امور ایران، شوروی تصمیم می گیرد که بخش اصلی امور ایران را در سازمان امنیت آلمان شرقی متمرکز کند و جالب است که یکی از افسران عالی رتبه "ک. گ. ب" (سازمان امنیت معروف شوروی) که بخشی از مسئولیت امور ایران را هم داشته، همین جناب ولادیمیر پوتین بوده که حتما معرف حضور جنابعالی هست و در سفر اخیرش به تهران "حضرت مسیح" را هم در وجود شما دی
>>>
ASSAULT
در حال حاضر كه بنیادگرایان امام زمانی بر حكومت مسلط شدهاند بار دیگر موج بهاییستیزی شروع شده
در گرماگرم صفآراییهای جناحهایمختلف حكومتی برای تصرف قوه مجریه جمهوری اسلامی ایران، در سایه زمزمههای رسمی و نارسمی برای ارتباط و تماس و گفتگو با آمریكا كه این روزها شدت گرفته است، و در برابر بحران شدید اقتصادی كه اكثریت مردم را تحت فشار قرار داده و آینده سختی را در برابر آنان نهاده است، رژیم جمهوری اسلامی به یكی از ترفندهای همیشگی خود دست زده و موجی از بهاییستیزی به راه انداخته است. این موج از چندی پیش با دستگیری دهها نفر از بهاییان آغار شده و تا به امروز به اتهام جاسوسی برای هفت تن از آنان منجر شده است. در آخرین مرحله از این موج بهاییستیزی، آقای قربانعلی دری نجفآبادی دادستان كل كشور طی نامهای خطاب به خلف خود در وزارت اطلاعات خواستار آن شده است كه با «تشكیلات بهائیت» برخورد شود.
>>>
POETRY
دوست قدیمی از تونشنیده بودم بس مدتی
دورانه پرسیدمت تا بدانم چه یاد داری
گفتی که روزی بیش از سی سال پیش
با من و خواهر توپ بازی روی میز کردی کم وبیش
جمله افزودی که این دیدار آسان نوجوانانه
برایت مهم بود و مسیر زندگی عوض کرد
>>>
TRUTH
آنجا که نفرت جای انصاف را میگیرد، همه قربانی میشوند
by Aram Ahahid
چند روز پیش، برای نخستین بار پس از دو دهه، جمهوری اسلامی ایران رسما و علنا رهبران جامعه بهائی ایران را به جاسوسی برای اسرائیل متهم کرد، تا یکبار دیگر جامعه بهائیان ایران را به شرایطی بازگرداند که تا نیمه دهه 1360 شمسی به آن دچار بودند. اکنون حجت الاسلام دری نجف آبادی، دادستان کل کشور، نیز بهائیان را به "جمع آوری اطلاعات و فعالیت های نفوذی و تخریب پایگاه های اعتقادی مردم" متهم کرده و خواهان مقابله وزارت اطلاعات با تشکیلات بهائی در کلیه سطوح شده است. ایراد اینگونه اتهامات سیاسی برعلیه بهائیان تکرار مکرر ادعاهایی است که اکنون برای نزدیک به هفتاد سال درباره بهائیان مطرح شده است.
>>>
POETRY
یاد تو از روزگار من نمی گذرد
نمی نگرد
به خواب ناتمام تمام شب
پس من کیم؟
یا حد اقل در چه زمانی سیر می کنم؟
شاعر روزهای سرد
شاعر روزهای بی حماسه
>>>
LOVE
به فروشگاه عطرهای چینی سر زدم تا شاید عطر خوش بختی را پیدا کنم .جیمز فروشنده جوان فروشگاه هر چه گشت عطری را که با نام صدایش کرده بودم پیدا نکرد .دیگر خسته از جستجوی چند ماهه شده بودم. ساعت کهنه ی دیواری پنج بار نواخت و جیمز خودش را برای بستن مغازه آماده کرد. وقتی عقربه ی ساعت شصت ثانیه را گذراند در تارو پود کنار پنچره عطر را پیدا کردم. خودش بود. با همان نام و با همان مشخصات! دو بسته ی گلبرگ گل سرخ هم خریدم تا وقتی بیایی روی سرت از بالای تخت بریزم. خودت بهتر از هر کسی می دانی چقدر گل سرخ دوست دارم. بویش همیشه مستم می کند. مادر قبل از اینکه به خانه ی آقای خدا برود گل های تازه در باغچه ی خانه کاشته بود!
>>>
INTELLECTUALS
مدتی قبل مقاله ای در شرق نوشته بودم تحت عنوان "روشنفکر دینی سه نقطه باید گردد" که دفاعی بود از روشنفکری دینی در برابر گروههای سکولارکه میگفتند اینها باید تکلیف خود را مشخص کنند. کوسه و ریش پهن نمیشود. بیایند یکی را انتخاب کنند: یا روشنفکر باشند و یا دیندار. این دوستان روشنفکری و دینداری را طوری تعریف کرده اند که با هم نمیسازد و تاوان تعاریف خود را میخواهند به روشنفکر دینی تحمیل کنند. به آن مسائل نمی پردازم زیرا بحث آن به تفصیل رفته است. ولی ظاهراً دو موضوع در ایران هیچوقت کهنه نمیشود. یکی بحث رسالت روشنفکر است (که فعلاً مطمح نظر این نوشته نیست) و دیگری مسأله نقد روشنفکری دینی. معلوم نیست اگر این پروژه اینقدر که میگویند ورشکسته است چرا یقه روشنفکران دینی را رها نمیکنند؟
>>>