NABAVI
چند کلمه درباب شایعات رایج
چندی پیش دوستی برایم یک ایمیل فرستاد ونوشت :" متن ضمیمه طنزی است از سید ابراهیم نبوی بخوان! ازخنده می میری" طنز نبوی را خواندم ودریغ ازحتی یک لبخند چه رسد به مٌردن. محض اطمینان در اینترنت چند مطلب دیگر از نبوی پیدا کردم وخواندم وذره ای طنز در آن نیافتم. نمی دانم چه کسی برای اولین بار ادعا کرد که سید ابراهیم نبوی طنز نویس است ؟ خودش گفت یا رژیم اسلامی یا هردو؟ به هر حال حکایت ، حکایت عکس امام در ماه دیدن است که سال 57 شخصی ادعا کرد که عکس امام را در ماه دیده ودیگران هم دیدند. با وجود اینکه هیچ نوع دلیل علمی وعینی برای حضور شخص امام خمینی در ماه وجود نداشت وگرنه حتما فضانوردان روسی یا آمریکایی گزارش حضوراو در ماه را می دادند!
>>>
POETRY
A poem by a Black Baha'i poet
یکشنبه ها هم پدرم زود پا می شد
و در سرمای کبوده رنگ رخت می پوشید
آنگاه با دستهای ترک خورده اش که هنوز
از کار هفتگی زیر باد و باران زق می زد
آتش را می گیراند و مهار می کرد.
هیچکس از این کارش یک بار هم تشکر نکرد
من بیدار می شدم و می شنیدم صدای خرد شدن سرما را.
>>>
POETRY
You don't want to
hear my sob story.
Believe me, you don't.
But here I am,
under the phosphorous
and pretty lights
more helpless than afraid
more afraid than enraged.
>>>
STORY
My entire life summed up: leaving or being left
After the tunnel of darkness, there was finally light as the train pulled into the station. A sudden jolt thrust the passengers forward and inertia pulled them back once the carriage came to a complete stop. I was convinced we were lost. I had explained to him on the way how we were headed in the wrong direction. Now that the train had stopped I was not so sure. There were too many different color tracks meeting at this very stop. I was confused. So I said we needed to disembark and reset the course. He nodded. I took the gesture as assent. The doors slid open. A rush of bodies spilled out of the carriage and with it so did I. Terra Firma. I expected to find him right behind me. I looked over my shoulder, to the left and then to my right. I turned around and was aghast to find that he had remained behind on the train
>>>
BEAUTIFUL
What’s the big idea behind the Voytek Project?
Richard Lucas has a dream. He would like to see a statue of Voytek, the Iranian Soldier–Bear of Monte Cassino, built in Iran. And the successful British entrepreneur, based in Krakow, is doing everything he can to make the dream become reality. The story of Voytek the 6-foot, brown Iranian bear, who marched in rank, drank beer, wrestled with his fellow soldiers and distinguished himself during one of the bloodiest battles of World War II, is one of the most remarkable stories in military History. Found orphaned in 1942 on the road between Hamadan and Kangavar, the baby bear was adopted by Polish soldiers and taken away with them to Lebanon the join the Allied 8th Army
>>>
MEDIA
The view on BBC Persian TV from the outset isn't promising
After about 70 years in existence, the BBC Persian Service is naturally a household name in Iran. In a move calculated to expand its reach in the Islamic Republic, BBC Persian has ventured into television. Launch is just weeks away. Though satellite television is illegal in Iran, more than half its urban dwellers have access to satellite television by some estimates. Over the past few years, the number of Persian-language satellite stations has continued to grow. At last count, there were about 50 stations, most of which are based in Los Angeles, home to the largest Iranian expat community
>>>
CONSCIENCE
فاجعه فلسطینی و اپوزیسیون ایرانی
با شروع حمله هوایی اسرائیل به نوار غزه بعضی از نیروهای اپوزسیون رژیم اسلامی با محکوم کردن این حملات خشم گروهی دیگری از اپوزسیون ایرانی را بر انگیختند .خشمگینان میگویند فلسطینی ها مقصرند آنها راکت پرتاب میکردند ٬آنها به حماس پناه میدادند ٬در بلوکه نوار غزه آنها نقش داشتند چون قاچاق میکردند. بخشی از اپوزسیون ایرانی با بی شرمی از اسرائیل در این جنگ نابرابر دفاع کرده و میکنند و عده ای دیگری از این خشمگینان نیز ساکت مانده اند ٬ نه از اسرائیل دفاع میکنند و نه این رژیم را محکوم .اما همه میدانند که سکوت علامت رضا ست.
>>>
SEX & RELIGION
مشتریان اصلی هر دو مردها هستند و زنان از هر دو بیشتر برای کنترل مردها استفاده میکنند
حرف روحانیّت همیشه این بوده که زن و مرد مثل آتش و پنبه هستند و آنی که در کنار هم قرار بگیرند در هم افتاده و شعله ور میشوند. بنابراین واجب شرعیست که به هر وسیله که شده این دو جنس را ازهم دور و جدا نگاهداشت تا اسباب معصیت و گناه فراهم نیاید. بهمین جهت آنها دائماً در تلاش نگاهداری از ناموس و عترت و عورت و عصمت و در یک کلام قایم کردن سکس امّت اسلامی هستند. چه خوب میشد اگر رهبران مذهبی همین حسّاسیّت را در مورد خودِ مذهب هم نشان میدادند و آنرا مانند سکس از صحنهَ عریان دولت و جامعه به پشت درهای بسته میبردند. چرا؟ به این دلیل که سکس و مذهب از بسیاری جهات شبیه به هم هستند. بعنوان مثال:
>>>
POETRY
می بینی که آهو می خرامد
ترا می نگرد وانگاه
با گامهای ترد و پرنده
از سر علف و گیاه و خار می جهد
می بینی که در محاصرۀ کوههایی
و ابرها بر تو چتر می بندند
>>>
STORY
From the manuscript, "Contemporary Jinn Stories"
I felt an upheaval in the universe. Not a single atom shifted position or changed state, but the world flipped, as though it had been a perceptual illusion. The cube that turns inside out, the chalice that becomes two faces. But when the cube turning inside out is the whole universe, the sensation is no longer one of amusement. It is the utmost terror. The jinn kept his imploring stare on me. My instinct was to run out of the cemetery. But the walls receded explosively in all directions, enlarging the graveyard faster than I could hope to run. All around me was nothing but an expanding ocean of Koranic verses interspersed with dates of birth and dates of death. This is it! I thought to myself
>>>
ANALOGY
... it just looks that way
The Palestinians have been suffering for over 50 years. Their experiences if nothing else, proves one thing. If you are going to get mugged, get mugged when you are alone. That way, when the guy grabs your wallet provoking you to knee him in the groin and he recoils in pain so you're able to grab your wallet back, no one is going to think the worst of you. From Beijing to Portland, from Brazil to Alaska, every lawful society acknowledges the in-alienable right of self-defense. The mugger is the aggressor and the one being mugged is the victim. Case closed
>>>
GAZA
What does a power like America expect by unconditionally supporting Israeli policy?
By continuing to have a contemptuous attitude toward with the Palestinians (Arabs in general), seeking concession after concession, preferring to nibble on the territory - a piece of Jerusalem here, a settlement there ... what would be the result at the end? A gradual transformation of a negotiable situation into an explosive one. If Israel and the U.S. continue to deny the unspeakable humiliating outlook that drives their policies, then despair will continue to spread from country to country. And in this escalation, every day is a day too many. If they persist on not do answering the question
why a young stone thrower in 1987, has been transformed into a human bomb seven years later?, then forgotten young lives will increasingly be candidates for death.
>>>
STORY
"ازانتخاب شدن باراک اوباما دلخوری؟"
مرد راه داشت که از کنار آن دو تا دختر که نزدیک به در، روبروی هم ایستاده بودند رد شود اما نمی دانم چرا آمد درست ازمیان آن دو گذشت و کیف سیاه پلاستیکی اش اصابت کرد به دست دختری که هم داشت حرف می زد و هم روغنی به لبهای خود می مالید. دخترگفت "هوی!" مرد نشنید یا نشنیده گرفت؟ و سرانجام چیزی را که می خواست ازتوی جیب بغل درآورد، یک بلیط اتوبوس بود، آمد کنارمن ایستاد که کمی آنسوتر چسبیده به شیشه ایستاده بودم وسعی می کردم بی آنکه دخترها متوجه شوند نگاهشان کنم، و مرد حالا داشت دنبال کسی می گشت که بلیط خود را به او بدهد، انگار نمی دانست در اینجور اتوبوسها تو فقط باید بلیط خود را در جیب داشته باشی که اگرماموران مربوطه وارد شدند بلیطت را به آنان نشان بدهی.دخترگفت "با کیف لعنتی ش داشت من را کورمی کرد."
>>>
DEMOCRACY
در فقدان حاکميتی سکولاريستی نه رسيدن به کثرت گرائی و تساهل و تحمل ممکن است و نه وصول به آرزوی بزرگ دموکراسی
تا زمانی که روشنفکران ايران در نيابند که در برابر حکومت اسلامی دينکاران در کشورمان، بدون توسل و ابرام بر سکولاريسم (که آلترناتيو هر حکومت ايدئولوژيک است) هرگز نمی توان به پلوراليسم و دموکراسی رسيد، مطرح ساختن شعار «دموکراسی خواهی»، بعنوان نخستين اولويت مبارزه، راه را بر جا افتادن انواع سوء تفاهم های اختراعی اصلاح طلبان حکومتی می گشايد. بعبارت ديگر، حکومت دينکاران در ايران، و جناح های مختلف آن، همواره از اينکه مخالفانشان خواست سکولاريسم را به کناری نهاده و خواهان دموکراسی شوند استقبال می کنند و همواره آماده اند تا با ايجاد بحث های انحرافی مختلفی همچون «مردمسالاری اسلامی» وقت مردم و رقبا را تلف کرده و بر سر قدرت باقی بمانند.
>>>