POETRY

خطابه ی کفر
09-Dec-2010
مرا به جرم کدام معصیت
به دوزخ زیستن
کفاره مقرر داشتی؟
گناه من همه پارسایی بود و
دست به سینگی دراطاعت مطلق >>>

POETRY

تاب رویا
09-Dec-2010 (one comment)
رو در سمت تو جاریست
گامهایم
و نفسهایم
که از کنار تو میگذرد >>>

POETRY

یادها-3
07-Dec-2010 (3 comments)
تبعید خاطرات را ویران میکند-
با عدم تکرارشان در دیدار و گفتار؛
نبود نزدیکان، دوری محیط آشنا
متروکی بازگویی آنها.
گورستان حافظه شهر است؛
>>>

MAHSA

Love won't tear us apart
07-Dec-2010
I suppose,
in this climate of fear
and uncertainty,
about money, work
or even a whole country
>>>

POETRY

حماسه حلاج 2
05-Dec-2010 (4 comments)
این نشود تا نرهاند ز تن
مرغ سعادت به هوای وطن
مقصد جوینده نیاید درست
نیت اگر بود بجز نام دوست >>>

POETRY

آهِِ گرفته
01-Dec-2010 (6 comments)
برایم از نوشتن بگو
از فرق کلمات
در وقت شکل گرفتن
عضلۀ زبان
پیش از بیان >>>

POETRY

In the tunnel of time
28-Nov-2010 (2 comments)
It was a majestic afternoon.
There were Rudaki and I
Marzieh and Banan
along with a few American pupils >>>

POETRY

در گذرگاه تاریخ
28-Nov-2010
بعد از ظهر غریبی بود!
رودکی بود و من
مرضیه بود و بنان
همراه با چند دانشجوی ینگه دنیایی >>>

POETRY

Manghal
23-Nov-2010 (one comment)
The old brick house hosted
three generations up to my mother.
In each corner it has etched a story on its old soul.
my favorite corner was an open space living room
with three tall walls and a dome-shaped ceiling >>>

POETRY

شب و ما
19-Nov-2010 (one comment)
من از تو میپرسم
‫چگونه شب خانه ما را یافت
‫و بر روشنایی چشم های ما خندید
‫تو نگاهت را بر آسما ن غمزده میدوزی
‫و درد از چشمانت چکیدن آغاز میکند >>>

POETRY

Khomeini's Visit
19-Nov-2010 (4 comments)
My father never told us
That Khomeini had visited him
For medical treatment many years ago
When Khomeini was only a "Khomeini"
And not yet the Deputy of God >>>

POETRY

The tea party
12-Nov-2010 (2 comments)
Just like you
I like my tea golden red
strong and served hot
in a clear and small cup.
>>>

POETRY

باز هم باران
12-Nov-2010 (13 comments)
این چه زیبایی است
نهفته در بارش باران
که با هر آمدنش،
با هر تراوش دانه هایش
می چکد سروده ای بر کاغذ
از خامه ام؟
>>>

POETRY

دوستی
10-Nov-2010 (5 comments)
‫به تو نگاه میکنم
‫از پس پنجره های مه آلود دوری
‫و می دانم
‫تو
‫از تنهایی خود
‫به جز من
‫با کسی سخن نخواهی گفت >>>

POETRY

«هیچ چیز شبیه خودش نیست»

نگاهی به مجموعه شعر «گِل» لیلا فرجامی

08-Nov-2010
شعر لیلا تصویر انسانی است که در باد زاده میشود و پیش میراند- خاموش، سرگردان، در آتش؛ ولی نمیخواهد از باد برهد، میخواهد بر پراکندگی آن چیره شود و آن نیروی عظیم را در واژه بریزد و واژه را آغاز دیگربارۀ زندگانی کند، مسیری که میداند هر بار به گونه ای تکرارخواهد شد - نوشیدن آب گرم از رودخانه هایی که در آتش میسوزند>>>