POETRY

Luck
30-May-2010 (2 comments)
Pissed drunk.
Can't even see.
But my luck is strong.
Away from here,
>>>

POETRY

مرغ فریاد
24-May-2010
در سرای خورشید
می‌نشیند لب حوض
تر کند بال بلا دیدهافکار
به خمیازهٔرنگ. >>>

POETRY

پیام آور صبح
21-May-2010
با کدامین خورشید،
نازک قلب تو را تافته اند
که چون این پاکتر از آتش زرتشت، هماننده ی مهر
غنچه ی نور می افشانی برقامت بوم؛
که پیام آور صبحی تو در این ظلمت شوم؟ >>>

POETRY

My Daughter

From "22: Eulogies" by Shams Langeroudi

18-May-2010 (2 comments)
My daughter,
it was their tradition to bury you alive.
You were killed;
a whole nation is being buried alive.
Look how peacefully he rests his head on the pillow
he who has earned his wage for killing you
eats a Halal dinner >>>

POETRY

ای میهمان مهربان زمین

برای گوگوش = آنکه از ژرفنای دلهای ما میخواند

18-May-2010 (2 comments)
در سرزمینی که
هیچ کس
آشتی را نمی شناسد
تو هنوز
آواز دوستی را
>>>

POETRY

Adolescent dream
16-May-2010 (4 comments)
Anytime but now.
Anywhere but here.
Give me the red soaked floor
of the coloseum.
A night at the palace
with a drunk Baudelaire.
>>>

POETRY

من و او
14-May-2010
شب شد با او باز نیایش کردیم
چهره اش بدست خود آرایش کردیم

بند برداشتم کردم رها مویش
شد افشان بر شانه گیسویش >>>

POETRY

A garden from Galicia
12-May-2010 (4 comments)
He said he loved me
I dreamed he was a garden
My scent dwelt in him.
 
I said I loved him
He burned joy into my flesh
Our bed of jasmine >>>

POETRY

Heaven and Hell

(For K.)

12-May-2010 (one comment)
Truly, heaven and hell are not
In another realm, dimension, or place
They are right here and now
Alas, there is no salvation
But peace is possible and real >>>

POETRY

وحدت وجود
10-May-2010 (3 comments)
‌ای ذات تو لایزال و سبحان
وی وصف تو فوق وهم انسان

بیرون ز کلام و حرف و ارقام
بر تر ز خیال و حدس و ایقان
>>>

POETRY

که سنگین دلم
08-May-2010 (one comment)
ستاره ی امشب آسمان تار من نوید داد
ستاره آب شد،از شب چکید
من آرزو کردم؛
که تیغ آفتاب از من زند این سایه ی تردید
وزین همراه تاریکم شوم آزاد... >>>

POETRY

چه خاموشی ای بانوی ایرانی
06-May-2010 (one comment)
نخواه که شمعی باشی
در کنج خلوتی
نخواه که به عزم کسی برافروزی و به خشم کسی خاموش شوی
قناعت مکن
به سوختن و راضی مباش
به گریستن بر سرنوشت مختوم خویش >>>

DEMOCRACY

برای تو بانوی دموکراسی ایران

برگردان شعرهایی از والت ویتمن با امید استقرار دموکراسی در ایران

04-May-2010 (one comment)
(والت ویتمن (1892-1819) شاعری است با صدایی اصیل برای دموکراسی در آمریکا. در پی سپری کردن دوران کودکی در بروکلین، او سالهای بسیاررا درمانهاتان و واشنگتن گذراند. در همان سالها بود که ویتمن از نزدیک شاهد بازگشت سربازان از جبهه های جنگ داخلی آمریکا بود و در بیمارستان ها از زخمی ها مراقبت می کرد. انسانیت فراگیر ویتمن وعشق به زندگی شهری (به ویژه مانهاتان)، همدرد بودن با همه گونه مردمان و درک دوراندیشانه و به نوعی پیشگویانه اش از واقعیت ((رویای آمریکایی))، از او شاعری ساخته است که مانند دوره ی جنگ داخلی، همچنان با روزگار امروز نیز مربوط است.>>>

POETRY

Iran One
02-May-2010 (2 comments)
I encounter you
When I am half asleep
And you are just
Beginning to be
Half awake
Across this earth of nation-less hope >>>

POETRY

شب سرود
30-Apr-2010
به فانوس و شمع
عادت مکن
که قامت عشق
ازاین روزنه ها
.نتواند گذشت >>>