POETRY

The Border
08-Jan-2011 (3 comments)
I was driving south
very tired.
The car in front
slowed down in an empty lot.
The driver, the passenger
their seats were bare.
>>>

POTTERHEADS

Under the Spell

Under the Spell

Photo essay: Harry Potter fans

by Sasan Afsoosi
06-Jan-2011

>>>

FASHION

 لباس سه‌تکه‌ی ماندگار

کت و شلوار و کراوات ۱۵۰ ساله شد

04-Jan-2011 (7 comments)
هیپی‌های دهه ۶۰ میلادی در قرن بیستم، بزرگ‌ترین ضربه حیثیتی را بر «کت و شلوار» وارد آوردند و بعد آز آن‌ها میلیاردرهای «سیلیکان ولی» نظیر روسای آپل، گوگل، و فیسبوک نیز به تقلید از آن‌ها روی خوشی به کت و شلوار نشان ندادند. ولی بی‌تردید کسی نمی‌تواند منکر شود که این مدل لباس از جمله دستاوردهای است که توسط بریتانیای کبیر! به پدیده‌ای جهانی و ماندگار تبدیل شده است>>>

POETRY

ماگنولیا
04-Jan-2011

در این بهار بی برگی-
شعله های شمع شکوه شکوفه در 1001 دست
رو بسوی بهار
در زیر پا، بر پیاز، دوکهای هراس رنگین گل زعفران.
>>>

NIKPAY

Salam e Del

First video from "Spellbound" album

02-Jan-2011 (13 comments)
...>>>

IDEAS

روشنفکر دفرمه

راز سر به مهر بوف کور

02-Jan-2011 (48 comments)
هدایت «بیمار» نیست که او را روی تخت روانکاوی دراز کنیم؛ هدایت را کسانی روی تختخواب کج و کوله ی روانکاویشان دراز میکنند که «خود» مفهوم سرگشتگیها و شرم و خجالتهای هدایت را از عقب افتادگی «پیشتازان» و تحصیلکردگان ایرانی نمیفهمند. اینان، خود بیمارانی هستند که در زنجیرهای سنت، عقل ستیزی و عقبماندگی شیعه گری/کمونیستی شان قفل شده اند، و چون تعریفی برای سرگشتگیهای هدایت نمییابند، او را همچون اندیشه ی خود، «بیمار» ارزیابی میکنند>>>

STORY

عکس یادگاری

پیامها را که بیشتر خواند و به عکس های ارسالیش دقت کرد تازه فهمید چه دسته گلی به آب داده است

02-Jan-2011 (4 comments)
همه دوستان آقای منوچهر یاسین زاده آشتاب معروف به مایکل آشتورن که مدت 52 سال مقیم آمریکاست کنجکاو بودند بدانند چرا مایکل بعد از این همه مدت دوری از وطن قصد دیدار از ایران دارد. مایکل برای اولین بار از بدو ورودش به آمریکا، به سرش زد برود ایران و در میدان اصلی شهر محل تولدش در حالی که ساختمان قدیم شهرداری را در پشت سر دارد، عکسی به یادگار بگیرد و برگردد>>>

DANCE

رقص ممنوعه

یادمان نرود که تا همین ۵۰ سال پیش هم نواختن تمبک برابر بود با خاری و ذلّت

31-Dec-2010 (6 comments)
متاسفانه فرهنگ ستیزی، زن ستیزی، رقص ستیزی و موسیقی‌ ستیزی آخوندها از بدو ورود اسلام به ایران و القاب، برچسب و انگ واژهٔ‌های مستهجنی همچون مطرب، خالتور، بندتمبونی، روحوضی که هر کدام در حقیقت در طول دوره ایی از تاریخ مان بر سر زبون‌ها افتاده است و اطلاق آنان به نوازندگان و هنرمندانی که در حقیقت می‌باید قشر تحت حمایت جامعه باشند نتیجهٔ ۱۴۰۰ سال جهل مرکبی است که واقعا در میان جوامع بشری دیده نشده است>>>

AMERICA

The Creek

"I think it will help me figure out how to be their father in America"

31-Dec-2010 (one comment)
They walked to the creek and on the way Hassan thought that his children looked like they'd forgotten all about the attendants though he knew of course that they hadn't. He had thought his children would hear the stories and see only the princes and princesses but they had seen the attendants. The thing he wondered if his heart could match was the way they talked to each other as if it was obvious. They talked like they had already been seeing them before they heard the story>>>

LIFE

گلوی فشرده
29-Dec-2010 (11 comments)
مارگریتا با نوازش سرم، بیدارم کرد. منگ کابوس با چشمان نیمه باز گفتم: «اعدام شدند؟» با قطره اشکی که از چشمان مارگریتای انگلیسی به صورتم چکیده شد، از روی تخت بلند شدم. زیر دوش رفتم تا از خواب - بیداری ام بیدار شوم. با اینکه آب کافی به روی تن و صورتم ریخته می شد، حس می کردم دلم می خواست آنقدر آب باشد که غرقم بکند>>>

POETRY

Belief
29-Dec-2010
To someone
Something
A word
A poem
You give your heart
And it’s as if
There is no end to sacredness >>>

POETRY

ایمان
29-Dec-2010 (4 comments)
بر کسی
‫چیزی
‫حرفی
‫شعری
‫دل خود می بخشی
‫و بدان می ماند
‫که تقدس را پایانی نیست  >>>

IRAN

Poor & Proud

Poor & Proud

Photo essay: Iran & Iranians

by Behzad
27-Dec-2010 (11 comments)

>>>

TANZ

صورت جلسه کابینه نجات ملی‌

نمایشی در یک پرده

27-Dec-2010 (15 comments)
ساعت ۱۲:۳۰ - منیژه خانم با موبایلش در تماس به شماره اختر الملک، حاضر در جلسه. "الو، نه هنوز این طرف بزرگراه هستم. آره دیگه، اون آژانسی جونممرگ شده اینور پیادم کرد! نه عزیز، میترسم رد شم. این ماشین‌ها و موتورا ول کن نیستن که. میتونی‌ فری جون رو بفرستی‌ با ماشین سوارم کنه؟">>>

STORY

میز تک سرنشین

نمی‌خوام بگم آره پسر، من یه روزی می‌خواستم بنویسم اما...

26-Dec-2010 (3 comments)
بس که صدای هواکش کافه بلند بود هیچ کس صدای خودش را نمی‌شنید. درست ده دقیقه‌ای می‌شد که داشتم برایش حرف می‌زدم. از دست کار‌هایش کلافه بودم و نمی‌دانستم در سرش چه می‌گذرد. رو به رویم نشسته بود و چیزی نمی‌گفت. خیلی خونسرد سرش را پایین انداخته بود و فیلتر پیپش را عوض می‌کرد. انگار نه انگار که بیست و پنج سال است با هم رفیقیم و تمام این مدت نزدیک‌ترین دوستش بودم و حالا نگرانش هستم>>>

POETRY

خاطره ها
26-Dec-2010 (2 comments)
آهویی در گریز همیشه
در یادها
رم میکند
و پژواک نعره ی پلنگ
همچون خاطره ای مکرر
.در نوسان است >>>

FREEDOM

میزِ گرد

جواب کاملاً واضح است

24-Dec-2010
شخص اول (رئیس جلسه): پیش از آنکه گفتگوی امروز را آغاز کنیم، به جمع بندی در مورد بحث هفته قبل می پردازیم. در نشست هفته گذشته در مورد آزادی اینگونه استنباط کردیم که این مقوله دارای دو جنبه است و مانند سکه دو رو دارد: یکی آزادی درونی و دیگری آزادی برونی. و نتیجتاً به اینجا رسیدیم که آزادی برونی، بدون آزادی درونی امکانپذیر نیست. شخص دوم: منظورتان این است که در جوامع دموکراتیک، افراد همه به آزادی درونی رسیده اند؟ >>>

GOLD

Urmia Philharmonic Orchestra

Classical music in capital of West Azarbaijan Province

22-Dec-2010 (10 comments)
...>>>

NIKPAY

Spellbound

Gently pushing each boundary of classical Persian music

22-Dec-2010 (5 comments)
Hamed Nikpay's third album completes the young virtuoso’s artistic sojourn. He is finally home as a mature and confident master, unafraid to be fully himself. Having played for so many large audiences, Nikpay revisits tradition-inspired Persian music and delights the listener with new orchestral sounds and melodic innovations. Notably Nikpay’s bringing Shervin Mohajer’s inventive kamanche playing to the ensemble has added a flavorful string sound that is sometimes hard to distinguishable from the violin and cello>>>

POETRY

The Animal World
22-Dec-2010 (one comment)
Fading from real to virtual
how fanatically committed
you've been to your runaway
and purely abstract cause>>>